1- پیش از سفر حساس و مهم به عربستان ، تنها چیزى که استقلال نیاز نداشت، جنگ و دعواى لفظى بین سرمربى و کاپیتان تیم بود؛ دو عنصرى که استقلال براى تثبیت کردنشان، هزینه هاى کلانى را پرداخت کرد.در طول فصل، باشگاه به دلیل حمایت از این ۲ نفر ، بارها و بارها با همه درگیر شد. از واعظى آشتیانى بگیرید تا تمام نفرات پیدا و پنهان استقلال که حفاظت از این ۲ نفر در بالاترین رده هاى اولویت کاریشان جاى داشت.
مرفاوى و مجیدى، خط قرمزهاى باشگاه استقلال در فصلى بودند که حالا در انتهاى آن قرار داریم. باشگاه هیچ وقت زیر بار هیچ انتقادى از این دو نفر نرفت؛ حتى وقتى اشتباهات فردى این ۲ نفر محرز بود.
حالا، ۲ خط قرمز افتاده اند به جان هم؛ دو خط قرمزى که مى توان به آنها به عنوان دو متحد بالقوه نگاه کرد. صمد و فرهاد بدون حمایت از هم نمى توانند موقعیت فعلى خود را در تیم حفظ کنند.
۲- فرهاد مجیدى فصل قبل هم در تیم امیر قلعه نویى موقعیت عدم هماهنگى با سرمربى را تجربه کرده بود. قلعه نویى که آشکارا به بازیکنان قدیمى تیم مثل مجیدى و منصوریان بى اعتماد بود، مجیدى را با وجود آمادگى اش تبعید کرد به نیمکت و بازوبند را به پیروز قربانى واگذار کرد. بازوبندى که اتفاقاً اصلى ترین دلیل جدایى شماره ۲۰ از استقلال پس از جدایى قلعه نویى بود. پیروز قربانى پس از رفتن از باشگاه بارها و بارها مشاور جوان واعظى دوست صمیمى مجیدى را بابت جدایى خود سرزنش کرد. به هرحال فرهاد مجیدى دوست ندارد روزهاى تلخ نیمکت نشینى برایش تکرار شود. او هم اکنون در یکى از طلایى ترین فصل هاى زندگى خود به سر مى برد و مى تواند بر آمار گلزنى خود بیفزاید.
هر چند باشگاه همیشه و در هر شرایطى و درمقایسه با هر مهره اى ، حتى پیروز قربانى ، راى به برترى مجیدى داده اما این بار بازى فرق مى کند.
او این بار مقابل سرمربى تیم قرار گرفته و در استقلال واعظى ، همیشه حق تقدم با سرمربى است.
هو شدن مرفاوى حتى پس از شکست راه آهن ، نشان داد که هرگونه مقابله بین سرمربى و کاپیتان به سکوها کشیده خواهد شد؛ سکوهایى که صمد هیچ وقت روى آنها قدرتمند و مقتدر نبوده است.
مرفاوى در آستانه صعود به نیمه نهایى غرب آسیا و حتى شانس براى حضور مجدد در نیمه نهایى آسیا نمى تواند ریسک کند و آسایش و آرامش تیم خود را قربانى دعواى نفر اول تیم خود نماید.
مرفاوى از یک سو نگران جایگاه مدیریتى و انضباطى خود است و از یک سوى نمى تواند در آستانه دیدار سرنوشت ساز با الشباب ، خود را از کلیدى ترین مهره اش محروم نماید.
۳- هر دو طرف در موقعیت «آچمز» قرار دارند. هیچ کدام توان کیش کردن طرف مقابل را ندارند و در عین حال نمى توانند از کیش طرف مقابل خارج شوند. تنها راه حل، دخالت مقام بالا دست است. واعظى باید پیش از سفر به عربستان این دو نفر را دوباره در یک جبهه قرار دهد. این تنها راه براى تیمى است که مى خواهد در عربستان برنده از زمین خارج شود.