با شنیده شدن خبر دیدار خصوصی منصور پورحیدری و واعظ آشتیانی شایعه حضور سرمربی سابق استقلالیها در دهه 60 و 70 روی نیمکت آبی هم به گوش رسید. عدهای این دیدار را به حساب جایگزینی پورحیدری با غلامحسین مظلومی گذاشتند که شاید در این شرایط بحرانی یک پورحیدری باتجربه و آشنا به حاشیههای همیشگی نیمکت آبی و تیمهای بزرگ پایتخت میتواند راه برون رفت از مشکلات باشد. به هر حال منصور پورحیدری چند سالی را با استقلالیها گذرانده و راههای غلبه بر مشکلات و گذر از این مراحل را به خوبی میشناسد. مشکلی که به قول خود کاری به سرمربی و حلقه کادر فنی ندارد و تنها ایراد در حاشیهها و مسائل روحی روانی است که استقلالیها به راحتی میتوانند از آن گذر کنند.
البته پورحیدری پس از این دیدار و جلسهای ویژه با آقای مدیرعامل آمدن خود به جمع آبیها را تأیید نکرده و اظهار کرده که برای کاری شخصی و خصوصی به دیدار واعظ رفته و پیشنهادی در کار نیست. از آن سو هم مدیرعامل استقلال با تأیید حرفهای پورحیدری مبنی بر دیداری شخصی میگوید: «در دیدار با پورحیدری راجع به مشکلات استقلال و فوتبال پاک و ناپاک صحبت کردهایم.» سوژههایی که در چند هفته اخیر همواره از سوی استقلالیها شنیده شده و گاه برای آن هم بیانیهای در سایت آبی منتشر شده. از سویی دیگر یک عده هم پیشبینی کردهاند که شاید در همین روزها پس از این دیدار شاهد تغییرات و شوکی دیگر در نیمکت استقلال بوده و این بار مانند نامجومطلق پورحیدری هم اضافه شود. البته این گمانهزنی فعلاً در حد یک پیشبینی است چرا که مسوولان اکنون توانستهاند به خوبی از عهده مسوولیتها برآیند و نمیتوان آن را تأیید کرد ولی از ورای این رفت و آمدها و گفت و شنودها معلوم است که پروسه جابجایی آدمها روی نیمکت استقلال یک بار دیگر برای دومین بار پس از لیگ ششم و ماجراهایی که در آن سال بر استقلال گذشت در حال تکرار است. آن سال هم استقلال گرفتار وضعی مشابه بود و حجازی یک رتبه بالا میرفت تا جا برای فیروز کریمی باز شود و تغییرات پشت تغییرات که در آخر به یک جابجایی همه جانبه تبدیل شد. تمام این کارها برای نتیجه گرفتن و بیرون پریدن از مشکلات است اما معلوم نیست تا چه زمانی باید شاهد این رفت و آمدها باشیم. غلامحسین مظلومی با شنیدن این شایعه خیلی راحت و بیتکلف اعلام کرد که دودستی به نیمکت نچسبیده و حاضر است جا را برای دیگران که قصد کمک به استقلال دارند، باز کند. در فوتبال امروز مدیر یا سرپرست نقشی جدی و تأثیرگذار دارد و بسیاری از اهالی فوتبال معتقدند اگر علی دایی در بازی با عربستان به جای ابراهیمی (سرپرست آن روز تیم ملی) شخص دیگری را داشت که از مات و مبهوت شدن او جلوگیری کرده و بالای حرفش اظهار نظر میکرد شاید نتیجه و سرنوشت تیم ملی چیز دیگری میشد.
البته مظلومی اعتقاد دارد که این کار را دخالت در امور کادر فنی فرض میکنند در حالی که نقش و وظیفه او چیز دیگری است. این حرف را اگر یک آدم غیر فوتبالی که فقط مدیريت بلد است بزند قابل قبول است ولی از مظلومی که سابقه آقای گلی و بازی را در کارنامهاش دارد قابل قبول نیست و تجربه چند ساله او در آسیا و لیگ میتواند کمک زیادی بکند. مظلومی نه تنها این کارها را نمیکند بلکه به راحتی صندلی خود را هم گذاشته و حاضر به رفتن است. به هر حال باید صبر کرد و دید که دامنه این همه حرف و شایعه و گمانهزنی درباره تغییرات به کجا رسیده و دومین شوک دامن کدام یک از اهالی نیمکت را میگیرد و آیا تیم استقلال توان این شوکها را دارد یا دوباره تغییری همه جانبه شبیه زلزله کارها را درست میکند.