فصل شانزدهم رقابتهای لیگ برتر در حالی هفته گذشته آغاز شد که در ابتدای
به امر از شفاف سازی قراردادها خبری نبود که البته در ادامه با تذکرات
مسئولان عالی ورزش این امر محقق شده ولی حیف که مانند هر ساله در این بین
اتفاقاتی افتاد که جای هزار سوال و ابهام دارد.
چندین سال است که به
شفافسازی قراردادهای بازیکنان و کادرفنی تیمهای لیگ برتری تأکید
ویژهای میشود؛ این در حالی است که از زمان شفافسازی، فضایی به وجود
میآید که بیشتر یک فضای غبارآلود و مبهم است تا اینکه واقعا از یک قرارداد
پرده برداشته شده باشد. در این بین فضایی به وجود میآید که شاید به جای
حقیقت و واقعیت، بوی دروغ از آن به مشام برسد.
اینکه وزارت ورزش
تأکید دارد که باید قراردادها به صورت شفاف اعلام شود و از سوی دیگر سازمان
لیگ در این چند سال اخیر هرچند خیلی نصفه و نیمه این کار را انجام داده
است جای امیدواری دارد و از یک بعد قضیه بسیار خوب است و نشان میدهد که
صدای مردم و رسانهها و درخواست آنها برای این موضوع شنیده میشود اما از
سوی دیگر این سوال به وجود میآید که قراردادهایی که منتشر میشود تا چه
اندازه به واقعیت نزدیک و منطبق است (بخوانید به آن چیزی که رومیزی یا
زیرمیزی پرداخت میشود نزدیک است)؟
پس از اینکه قراردادهای این فصل
نیز منتشر شد خیلی از رسانهها به مبالغی که منتشر شده انتقاد کردند و
اعتقاد داشتند این مبالغ با آن چیزی که در زمان جذب این بازیکنان منتشر
میشد زمین تا آسمان متفاوت است هرچند که الان هم اعتقاد داریم مبالغ اعلام
شده نه در آن زمان نقل و انتقالات حقیقی و درست بود و نه حالا که از سوی
سازمان لیگ منتشر شده است. قطعا مبلغی فی مابین آن چیزی که گمانهزنی میشد
با آن چیزی که امروز اعلام شده وجود دارد که در این صورت اسم آن هرگز
شفافسازی نبوده و فقط به ابهامات در فضای موجود اضافه میکند.
مساله
بعدی اینکه تا قبل از اینکه نصرالله سجادی معاون وزارت ورزش در مجمع
انتخاباتی اسکی به موضوع شفافسازی قراردادها ورود نکرده بود، سازمان لیگ
این موضوع را مدام پشت گوش انداخته و هیچگاه اقدام به انتشار مبالغ
قراردادها نکرد و این نشان میدهد که همچنان در ورزش کشور به خصوص در
فوتبال اینگونه است که حتما باید یک مقام بالادستی درخواستهایش را
رسانهای کرده تا پس از آن منتظر فرمانبری فدراسیونها از جمله فدراسیون
فوتبال و سازمان لیگ این فدراسیون باشیم. در واقع یکی از وظایف ذاتی سازمان
لیگ انتشار قراردادها قبل از آغاز لیگ برتر است اما اینکه با وجود سپری
شدن یک هفته از رقابتها بخواهیم تازه با تلنگر دیگران از خواب خرگوشی
بیدار شده و به وظایفمان عمل کنیم؛ همین موضوع نیز جای سوال و ابهام دارد.
مسأله
دوم اینکه اصل به صداقت و شفاف سازی است. اما دوستان در وزارت ورزش و
سازمان لیگ فدراسیون فوتبال کلاهشان را قاضی کنند و ببینند این قراردادهایی
که منتشر شده آیا واقعی است و حق مردم و هوادرانی که با فوتبال زندگی
میکنند و با فوتبال نفس میکشند این است که این گونه برایشان شفاف سازی
شود؟ آیا کوچک ترین بررسی انجام نشده که در زمان نقل و انتقالات برای
سادهترین بازیکن که به یک باره مورد استقبال سرخابیها قرار میگرفتند چه
مبالغی مطرح بوده و امروز چه مبالغی برای این دسته از بازیکنان روی سایت
سازمان لیگ موجود است؟
موضوع بعدی اینکه با فشار وزات ورزش، سازمان
لیگ مجبور شد برای اعاده حیثيت این مبالغ را منتشر کند اما چرا قبل از
انجام این کار باشگاهها و زیرمجموعههای آنها را توجیه نمیکنند که پس از
انجام آن، یکی مانند برانکو سرمربی پرسپولیس بخواهد در این خصوص موضع گیری
کرده و حتی سازمان لیگ را تهدید به شکایت کند چون که اعتقاد دارد مبلغ
قرارداد یک موضوع شخصی است. این در حالی است که هیچ جای دنیا این موضوع
شخصی نیست و ارتباطی به حریم خصوصی افراد ندارد و در تمام فوتبال دنیا این
موضوع اعلام میشود همانطور که بر اساس توافق صورت گرفته بین مورینیو و
باشگاه منچستریونایتد، این مربی پرتغالی در تابستان 2016 هدایت این تیم را
با قراردادی سه ساله به عهده میگیرد و در هر فصل حضورش در تئاتر رویاها
دستمزدی 20 میلیون یورویی دریافت خواهد کرد یا گواردیولا در منچستر سیتی هر
سال 20 میلیون پوند،چیزی در حدود 31 میلیون دلار در سال خواهد گرفت!
اما
نکته جالب اینجاست که چرا با آغاز فصل جدید رقابتهای لیگ برتر این
شفافسازیها انجام میشود؟ اسم این کار که شفافسازی نیست. شفافسازی و
کنترل برای بازار سیاه نقل و انتقالات زمانی هست که از قبل، قراردادها و
قیمت بازیکنان و مربیان مشخص باشد تا مدیران باشگاهها از جمله مدیران جدید
حواسشان باشد که چگونه و با چه قیمتی بازیکنان و کادرفنی تیم های خود را
به خدمت در میآوردند. اینکه الان قرارداد ها بسته شده و ثبت شده است، چه
چیزی را حل و فصل میکند و یا مگر میتوان آب رفته را به جوی برگرداند؟
قرارداد بازیکنی مانند امین حاج محمدی که فصل گذشته بیشتر بازی های استقلال
را از روی نیمکت نظاره کرده و با این وضعیت نیز 900 میلیون پول دریافت
کرده بود، برای امسال این مبلغ 200 میلیون افزایش پیدا کرده است، دیگر
مدیرعامل چطور میتواند این قرارداد را جمع و جور کند؟ یا بازیکنی مانند
شجاع خلیل زاده که دست آخر با آن همه ناز و ادا در سپاهان ماندنی شد چرا و
روی چه اصولی باید گران ترین بازیکن تیم زردپوش اصفهانی شود؟ آیا اسم این
کارسفاف سازی است؟
اگر وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال به دنبال آن
بودند که مبالغ قراردادها سرسام آور افزایش پیدا نکند باید همان زمان در
پایان فصل قیمت واقعی بازیکنان را طی یک برآورد کارشناسی اعلام میکردند تا
مدیران باشگاهها حواسشان باشد و رکب نخورند. این اتفاق در خیلی از تیم ها
افتاده و امروز میبینیم که بسیاری از بازیکنان که حقشان دریافت 500
میلیون تومان هم نیست بالای یک میلیارد قرارداد بستهاند و به این ترتیب
امروز میبینیم که 21 بازیکن بالای یک میلیارد در لیگ برتر فقط روی کاغذ
میلیاردی هستند و خدا میداند چند نفر دیگر هستند که با آپشنهای گنجانده
شده در قراردادشان همین رقم های میلیاردی را دریافت خواهند کرد.
البته
مهم همین آپشنها هستند. اینکه هوادار بداند که بازیکن با منت در تیم
محبوبش بازی میکند! این منت هم اینگونه تعریف میشود که بازیکن وظیفه دارد
گل نخورد، اجازه ندهد تیمش گل بخورد، گلسازی کرده و گل بزند یا مربی وظیفه
دارد تیمش را قهرمان کند یا سهمیه بگیرد یا اجازه ندهد تیمش سقوط کند و
این وظیفه ذاتی آْنهاست. پس معنی ندارد که بازیکنان ما یاد گرفتهاند که
برای بالا بردن قراردادشان و برای اینکه باشگاه را دور بزنند یا اینکه
مالیات را به دوش باشگاهها بیندازند آپشن درنظر میگیرند. یعنی اگر گل
نخوردیم یا گل زدیم و پاس گل دادیم فلان اندازه به قراردادمان اضافه شود.
دیگر
بازیکنی که یک میلیارد میگیرد چه آپشنی را برای خودش درنظر میگیرد و
جالب اینکه در قرارداد برخیها میخوانیم که اگر پیشنهاد خارجی داشتیم یا
فلان درصد از قرارداد پرداخت نشد، حق فسخ یک طرفه وجود دارد و یا اگر
ملیپوش شدیم باید فلان اندازه به درصد قراردادم اضافه شود. مگر نه اینکه
امثال رضاییانها با توجه به همین بندها توانستند با وجود داشتن قرارداد از
پرسپولیس جدا شوند؟
خندهدار است که امروز وظایف ذاتی بازیکنان
تبدیل به آپشن شده است. آقای سازمان لیگ؛ آقای وزارت ورزش اگر میگویند که
شفاف سازی شود برای این است که این آپشنها رو شده و جلوی دور زدن قانون
گرفته شود وگرنه بر کسی پوشیده نیست که بازیکنان امروزی پول را به چیزی
ترجیح داده و خیلی خوب لفظ میلیاردی خودشان را جلو برده و نزد مدیران عزیز
میکنند.
مخلص اینکه نه زمان مناسبی برای انتشار قرارداد بازیکنان
انتخاب شد و نه نحوه درستی برای انجام این کار و زمانی که میبینیم
اقداماتمان در فوتبال جواب نمیدهد به همین مسائل مربوط میشود که به این
مسائل دقت نکرده و همین طور میخواهیم کاری انجام دهیم که بگوییم ما هستیم!