دوشنبه شب هنوز عصبانیت خبرنگارانی که موقع اعتصاب سرخپوشان در درفشیفر حضور داشتند و به گوش خود شنیدند و به چشم دیدند طارمی بزرگ پرسپولیس شده و گفته باید آنها را از تمرین بیرون بیندازند، فروکش نکرده بود و آنها شاکی و دلخور جلوی ساختمان باشگاه پرسپولیس منتظر خروج اعتصابیون از جلسه با علیاکبر طاهری بودند که خبر رسید مهدی طارمی بابت رفتارش و حرفهایی که در تمرین زده، عذرخواهی کرده است.
خبرنگاران هاج و واج یکدیگر را نگاه میکردند و از هم میپرسیدند یعنی پشیمان شده، یعنی سرش به سنگ خورده، یعنی متوجه شده اشتباه کرده؟! آنها از طریق اینترنت متن نامه عذرخواهی طارمی از خبرنگاران را خواندند اما متن نامه با رفتار این بازیکن که موقع خروج از دفتر باشگاه خیلی سرد و خشک از کنار خبرنگاران رد شد، جور درنمیآمد.
فردای همان شب هم با وجود انتشار نامه عذرخواهی طارمی از خبرنگاران، این بازیکن همین که قدم به تمرین پرسپولیس گذاشت، با دیدن خبرنگاران به نشانه تأسف سر تکان داد تا همه از خود بپرسند اگر او هنوز هم سر موضع خودش است، پس آن عذرخواهی کتبی چه بود؟! اصلاً با این طارمی چه باید کرد و کدام چهره او را باید به عنوان ماهیت و هویت طارمی پذیرفت؟!
پاسخ به این سؤال نیاز به یک ریشهیابی اساسی دارد. باید تمام رفتارهای چند وقت اخیر طارمی را کنار هم چید... این مهدی طارمی که حالا در عصبانیت حرفهایی علیه خبرنگاران زده، همان مهدی طارمی است که چند ماه قبل هم گفته بود دیگر با رسانهها مصاحبه نمیکنم، هر حرفی از قول من زده شود، تکذیب میکنم، خبرنگار تماس میگیرد و التماس میکند اگر با من حرف نزنی اخراج میشوم، بعد از قول من هر چه دلش خواست مینویسد!
آن عصبانیت فقط به این دلیل بود که رسانهها خبر داده بودند بعد از پیروزی پرسپولیس مقابل تراکتور که با پنالتی جری بنتسون رقم خورد، طارمی گفته پنالتیزن اول تیم من هستم و از پنالتی زدن بنتسون خوشحال نشدم... طارمی ابتدا مدعی شد این حرفها را نزده اما برنامه 90 فیلم کوتاه مصاحبه او را پخش کرد و معلوم شد حرفهایش از آنچه رسانهها نوشته بودند، تندتر بوده است.
طارمی آن جنجال را با مدتی سکوت و یک تغییر موضع نرم پشت سر گذاشت اما این بار جنجال دیگری به راه انداخته است و باز هم یک نامه عذرخواهی منتشر شده تا همه چیز به فراموشی سپرده شود. اما داستان چیست؟ آیا طارمی دچار دوگانگی شخصیتی است و خودش اشتباه میکند و خودش هم پشیمان میشود؟!
بعید به نظر میرسد چنین باشد... انگار طارمی واقعی همین جوانی است که میبینیم و برخی اطرافیان او میکوشند با ترغیب او به برخی مصاحبهها و قرار دادنش در کانون فعالیتهای جالبی نظیر اهدای اتومبیل به محرمی، بخشیدن طلب خود به علی اکبریان، کریم باوی، خانواده مهدی نفر و... چهرهای موجه از او بسازند...
این تلاشها تا چند وقت پیش موفقیتآمیز بود و طارمی با حمایت و همراهی حلقه مشاورانی که برای او متن مینویسند و به او خط فکری درست میدهند، تبدیل به چهره موجهی شد اما حیف که او همیشه نمیتواند خود را در این قالب کنترل کند و گاه با رفتارهای احساسی و واکنشهای فوق سریع که ریشه در اخلاق، عادات و روحیات خودش دارد، ساختمانی که به زحمت ساخته شده است را فرومیریزد و تلاش حلقه مشاورانش را بیثمر و بیاثر میکند.
این دوگانگیها حالا بدجوری توی ذوق میزند و رفتارهای اخیر طارمی دیگر اجازه نمیدهد کارهای قبلی او باورپذیر باشد. انگار طارمی واقعی و اورجینال همین است که عصبی میشود، از کوره درمیرود و فوران میکند. آن روی سکه را فراموش کنید!