محرم نویدکیا محبوب، بازیکنی تکنیکی و حرفهای، ستاره تمام میدانها و بازیکنی است که در نبود او سپاهان نیمی از قدرتش را از دست میدهد. در هیچکدام از این مسائل تردیدی نیست، اما اینکه یک بازیکن هرچقدر هم محبوب و ستاره، تمام سیاستهای یک باشگاه را تعیین کند در شأن فوتبال نیست. در سپاهان چنین اتفاقی رخ داده و تمام اتفاقات از کانال محرم نویدکیا رقم میخورد. سپاهانیها نیز او را روی دوش خود میبرند تا این بازیکن بیشتر به خود قرّه برود.
در ابتدای فصل و پس از اینکه اردوی سپاهان در کشور ترکیه به پایان رسید، حاشیههای محرم نویدکیا آغاز شد. کاپیتانها در تمام تیمها وظیفه جمع کردن حاشیهها را دارند، اما در سپاهان برعکس است. نویدکیا پس از غیبت طولانیمدت در تمرینات و پاسخ ندادن به سرمربی، سرپرست و مدیرعامل درباره علت این غیبت، نامه خداحافظی داد؛ نا نامه خداحافظی از فوتبال، بلکه خداحافظی از سپاهان تا معنا و مفهومی پشت این کار او باشد. معنا و مفهوم چنین نامهای هم یعنی اینکه با ساختار موجود در تیم و باشگاه مخالف است و با آنها مشکل دارد. مسئلهای که خود او هم کتمان نکرد و در مصاحبهاش پس از بازگشت اعلام کرد، مشکلش با باشگاه سپاهان حل شدنی نیست و آنها را در دلش نگه میدارد.
اختلافات بالا گرفت و پس از اینکه نویدکیا نتوانست با بازگشت به تیم با شرایط موجود بسازد، از این تیم جدا نشد. در این میان رسول خوروش، سرپرست تیم استعفا کرد و حسین فرکی هم با باشگاه توافق کرد تا جدا شود. جدایی سرمربی سپاهان هم فقط و فقط به دلیل اختلاف با کاپیتان این تیم رقم خورد و گفته شد محرم بود که فرکی را نخواست. سرمربیای که فصل گذشته تیم بحرانزده سپاهان را تحویل گرفت و در پایان فصل قهرمان کرد، اما گویا مسئولان باشگاه سپاهان خیلی زود زحمات فرکی را فراموش کردند و با «نویدکیاسالاری» مربی موفق خود را کنار گذاشتند؛ آن هم در حالی که هنوز اتفاق خاصی رخ نداده است.
ادامه این جریانها در باشگاه سپاهان شاید آنجایی جالب باشد که محرم نویدکیا به عنوان جانشین موقت حسین فرکی انتخاب میشود تا یک دهانکجی دیگر به سرمربی کنار رفته این تیم شود. با این وضعیت شاید از نظر فنی سپاهانیها ضربه نخورند، اما روز به روز ساختار این باشگاه زیر سؤال میرود و مدیریت فوتبال در این باشگاه اصفهانی رو به قهقرا است.