مرفاوی در دقایق پایانی بازی نای بلند شدن از روی نیمکت را نداشت. او همان جا روی نیمکت نشسته بود و حتی نمیخواست زمین بازی را ترک کند. البته مرفاوی از ترس فحاشی برخی تماشاگرنماها نبود که جرات بلند شدن را به خود نمیداد. او از شکست تیماش ناراحت و مغموم بود. مرفاوی به اتفاقات قبل از بازی فکر میکرد. اتفاقاتی که منجر به محرومیت تعدادی از بازیکنانش شد. شاید هم صمد در این فکر فرو رفته بود که چرا سیاوش اکبرپور با استقلال چنین کرد تا از همراهی تیم محروم شود. صمد به محرومیت فرهاد هم فکر میکرد اما چه فایده که از دستش کاری برنمیآمد و او فقط میتوانست به این اتفاقها فکر کند. به هر حال صمد سیمای بسیار نگرانی داشت. شاید حالا او با 2 شکست در بحران قرار گرفته باشد اما مگر این پایان راه است؟ نیم بیشتری از راه باقی مانده و استقلال میتواند همچنان دلخوش به خیلی اتفاقها باشد. اتفاقهایی که همین حالا منجر به صدرنشینی تیم قلعهنویی شده...