برای قضاوت نهایی منصوریان هنوز بسیار زود است و باید نشست و نتایج او را در چند سال پیش رو زیر نظر برد تا یک نتیجه نهایی و کامل داشته باشیم اما منصوریان رشد می کند، در میان کشمکش های سنگین و سخت میان طرفداران مربیان خارجی با مربیان داخلی که بیشتر شبیه به جنگ جهانی سوم شده و طرفین هر روز داستانهای جدیدی را برای یکدیگر تعریف می کنند، این وسط منصوریان حداقل فعلا در حال نشان دادن توانایی های خاص خود در آسیاست.
مرزهای بین المللی که مربیان داخلی تقریبا در آن موفقیت بزرگی ندارند و همین آنها را به مرزهای بیست درصد در افکار عمومی عقب رانده و میدان را هشتاد درصد به سود خارجیها خالی کرده است، حالا زیر پای منصوریان است.
او اما با تیمی جوان جلو می رود و کارهای بزرگ انجام می دهد، کاری که او و تیم جوانش در عربستان انجام دادند، بسیار نادر و جالب بود. آنها الشباب را نبردند، بلکه آنها را به انتهای جدول دوختند. گل اول نفت در فوتبال ایران بی نظیر اگر نباشد در تاریخ فوتبال ایران کم نظیر بود، نفت جوان آنقدر با حوصله و دقت و آرامش گل اول را زد که باور کردنش برای فوتبال دستپاچه ایران غیرممکن است.
آنها پنج پاس درهجده قدم الشباب تحت فشار به هم دادند تا تیکی تاکا را شبیه سازی کنند و چنین هم کردند، روی گل دوم تعویض طلایی علی منصوریان یعنی ارسلان مطهری یک تنه به لشگر حریف کوبید تا مهاجمی بسیار توانا را برای سالهای آینده تیم ملی ایران به یاد بسپارید و البته گل سوم که مبعلی روی تیز هوشی وحشتناکش برای علی یاری ارسال و او کار را تمام کرد.
منصوریان اما یک تفاوت اساسی دیگر هم با برخی مربیان داخلی دارد، او بهانه گیر نیست، دنبال فلان بازیکن و محرومیت و مصدومیتش نیست، دنبال توجیه نیست، دون کیشوت هم نیست که همه را دشمن خود بداند، سرش به کار خودش است و از آموزه هایش در استقلال و آلمان و یونان و ... استفاده می کند و جلو می رود.
تیم منصوریان جوانتر از آن است که توقع صعود به قله آسیا را از او داشته باشیم اما با این وجود نمی توانیم از بازی خوب تیم او و استراتژی درست و بالا رفتن توقعاتمان از او و تیم دوندهاش چشم پوشی کنیم.
منصوریان اگر بتواند از این مرحله با نفت صعود کند، کار بزرگی انجام داده است. کاری که در کارنامه اش ثبت می شود و در این رابطه خواهند گفت، او با یک سری جوان آسیا را شکافت.