کد خبر : ۵,۹۴۰

1 - اختلافات در پرسپولیس به نقطه اوج خودش رسیده است. عدم حضور ستارگان نامدار سرخپوش در مراسم افتتاح بیمارستان تخصصی این باشگاه و نیز ضیافت افطاری، خیلی زود صف موافقان و مخالفان را در این مجموعه از هم جدا کرد. کریم باقری اکنون در نقش لیدر معترضان ظاهر شده و حتی برای معدود نفراتی که تن به برنامه‌ریزی رسمی باشگاه داده‌اند، خط‌ونشان می‌کشد. این حکایت‌ها در تیمی که قرار بود بی‌حاشیه باشد و فصل متفاوتی را نسبت به گذشته سپری کند بسیار عجیب و غیرقابل هضم است، اما به راستی در این میانه، قصور از کجاست که اوضاع تا این حد به هم‌ریخته و آش شور شده است؟
2 - «بی‌پولی»، حکایت امروز و دیروز پرسپولیس نیست. این باشگاه تهرانی سال‌هاست که به فقر و فاقه خو گرفته است. در واقع از سویی منابع مالی تیم محدود است و دست‌اندرکاران مربوطه در زمینه درآمدزایی وامانده‌اند و از سوی دیگر اسم و رسم باشگاه، سوابقش و درخواست‌های طرفداران آن باعث شده چنین مجموعه فقیری توان اندوختن و قناعت کردن را هم نداشته باشد. با این همه، پرسشی مهم که در برهه کنونی مطرح می‌شود آن است که چگونه این زخم کهنه گاهی مدارا می‌کند و گاهی نیز چون امروز از همان ابتدای راه خودش را نشان می‌دهد؟ آیا غیر از این است که باید راز چنین دوگانگی عجیبی را در شیوه‌ها و خط و خطوط مدیریتی مسوولان جست‌وجو کرد؟!
3 - شرایط آرمانی آن است که باشگاهی همچون پرسپولیس به شکل خصوصی اداره شود، بروکراسی منظم خاص خودش را داشته باشد و مدیرانی متخصص و کارآمد به رتق‌وفتق امورش بپردازند. اکنون اما، که به هزار و یک دلیل مجموعه پرهوادار پایتخت‌نشین از وضعیت رویایی‌اش فاصله گرفته و در شرایط نامناسب و شگفت‌انگیزی زیست می‌کند، دست کم انتظار می‌رود کسانی که تصدی امورش را برعهده می‌گیرند، اندک تبحری در مدیریت بحران داشته باشند و بکوشند تا صلح حداقلی را در درون تیم حفظ کنند. این، درست نقطه مقابل استراتژی‌هایی است که عباس انصاری‌فرد تاکنون در راه اداره باشگاه از آنها مدد گرفته است.
4 - عباس انصاری‌فرد را به یاد می‌آوریم در شرایطی که طی حساس‌ترین هفته‌های لیگ هشتم،‌ ناگهان شتابزده و عجولانه دم از «اخراج» علی کریمی زد و اردوی تیمش را تا مرز بی‌نهایت بحران پیش برد. عباس انصاری‌فرد را به یاد می‌آوریم که تنها بعد از دو تساوی از سوی کادرفنی جدید سرخپوشان، کمر به نقد شرایط تیم بست و با اولتیماتوم دادن به کرانیکار و دوستانش، موجبات بهت‌وحیرت علاقه‌مندان به فوتبال را فراهم کرد و حالا عباس انصاری‌فرد را به یاد می‌آوریم در شرایطی که با گذشت تنها سه هفته از عمر لیگ جدید، نتوانسته راهی برای مخفی نگه داشتن مشکلات مجموعه‌اش بیابد و دست روی دست گذاشته در حالی که کوس اعتصاب و اعتراض، آسمان‌ سرخ‌ها را سیاه کرده است. به راستی آیا مدیری با این پرسوناژ، قادر به رفع مشکلات متعدد پرسپولیس در مسیر سنگلاخی‌اش خواهد بود؟ تصورش‌ اندکی دشوار است.
5 - سیاهه پیش رو – یا نقدهایی شبیه این – هرگز هدف «تعویض فرد» را در باشگاهی چون پرسپولیس پی نمی‌گیرد، چه اینکه تا به حال جملگی اهالی فوتبال در ایران دریافته‌اند که هیچ چیز به اندازه تغییر و تحولات پی درپی مدیریتی و انسانی، یک مجموعه را رو به زوال نمی‌برد. آنچه مقصود ماست، صرفا ضرورت تغییر راه و روش یکی مثل عباس انصاری‌فرد است. او باید بداند مدیریت تیمی را پذیرفته که هر لحظه آبستن وقوع یک انفجار است و هر سطر از اتفاقاتش، می‌تواند یک خبر مهم و خوراک عالی برای مردم و رسانه‌ها باشد. در چنین شرایطی ضرورتا مدیر باید بکوشد تا شرایط تیمش را در وضعیت سفید نگه دارد و از رسانه‌ای شدن هر حاشیه‌ای پیشگیری کند. اینکه از همین حالا حال‌ و روز سرخ‌ها به خبر دست اول رسانه‌ها بدل شده و هر لحظه بحران جدیدتری حول این مجموعه شکل می‌گیرد، البته موید ناکامی مدیران این تیم در انجام وظایفشان است. اگر واقعا آقایان به سرنوشت پرسپولیس علاقه دارند تا دیر نشده باید راهکار درمان مشکلات در درون خانواده را بیابند و مانع از خبری شدن هر رویدادی در داخل تیم شوند. این ساده‌ترین وظیفه یک «مدیر» است.


۸ شهریور ۱۳۸۸ ۱۰:۳۹
کلیدواژه ها: گل 

فتو فرهادی - طرح بلایند - 1200-800   تبلیغات رادکام

اظهار نظر خوانندگان

  • خواهشمند است نظر خود را تا حد ممکن به زبان فارسی بنویسید .
  • نظرات توهین آمیز ، تکراری و غیر مرتبط منتشر نخواهد شد .
  • نظرات ارسالی بعد از تایید منتشر خواهد شد.
  • مسئولیت محتوای نظرات به عهده اظهار نظر کننده و قابل تعقیب می باشد . 

تعداد کاراکتر باقیمانده: 2000
نظر خود را وارد کنید