به گزارش سایت رسمی باشگاه استقلال،برخی از اتفاقات را میتوان نادیده گرفت و خود را به آن راه زد و گفت:
... انشاءا... گربه است.
اما مواردی هستند که هرچه بیخیال باشیم، باز هم خودش را بروز میدهد و مسئولیتهای اخلاقی مرتکب و مرتکبین را یادآور میشود.
بدآموزی در حق بچههای مردم که به در این یا آن باشگاه، به پناه آمدهاند، از آن موارد است که قبح دارد و انجامش از هنجارشکنی خبر میدهد.از اینکه، برای برنده شدن، دست به هر اقدامی میتوان زد ولو آنکه تصمیم ما و عمل ما، تقلب باشد و در دایره مذموم و نازیبای حریفان را گول زدن و فریب دادن قرار بگیرد.
خبری که از هیات فوتبال میرسد، یکی از خبرهای بد و ناخوش است، که نشان میدهد ناخوش احوالی و بردن به هر قیمت که ریشه در اخلاقیات «ماکیاولی» دارد تا کجا رخنه کرده و تیمی که باید الگوی رفتار درست و احترام به قانون باشد برای پیروز شدن، خود را به چه ورطهای انداخته و برای افکار عمومی با نادیده گرفتن مقررات و قوانین، چه ارزش و بهای اندکی قائل شده است.
ختم کلام و یک کلام: پرسپولیس کاری را انجام داده است که ای کاش برای آخرین بار باشد، هرچند که برای اولین بار نیست.
پرسپولیس، از اعتماد دستاندرکاران استفاده – در اصل سوءاستفاده – کرده و برای برنده شدن دست به کاری زده که یک نام بیشتر ندارد:
تقلب.
در این باره، حرف زیادی نداریم که خود عمل، واگویه کرده است، زشتی خویش را، اما یک سوال داریم:
آیا حق تیمهای «درست رفتار» را خوردن هنر است؟
آیا حق بچههای تیمهای رقیب را، به واسطه اعتمادی که دارند و تقلب شما، در باورشان نمیگنجد، باید خورده شود؟
و آیا به این ترتیب، در درجه اول حق بچههای صاحب حق خود را، قبل از هر کاری نمیخورید و جای یک بازیکن واقعی را به یک متقلب نمیدهید.
از این رفتار و تبعات آن، چه انتظاری باید داشت؟
بازیکنی که در این تیم و در این مکتب و با این چشمپوشی بر هر تقلبی رشد میکند، چه بازیکنی خواهد شد؟