معمولاً رسم است که مربیان تیم هاى ملى بازى هاى شاگردانشان را از نزدیک مى بینند. حتى اگر برخى از بازیکنانشان در کشورى دیگر و قاره اى دیگر بازى کنند. على دایى از وقتى سرمربى تیم ملى شده کمتر این کار را انجام داده و تمایل چندانى به تماشاى بازى ملى پوشان و بخصوص لژیونرها ندارد. او بازى هاى اماراتى ها را نمى بیند و تا حالا به آلمان و اسپانیا و انگلستان هم نرفته تا بازى هاى مهدوى کیا، نکونام، آندو و ... را ببیند. وقتى تیم ملى به اسپانیا و سپس چک رفت انتظار داشتیم دایى به آلمان برود و یکى از بازى هاى تدارکاتى فرانکفورت را ببیند و با مهدوى کیا هم ملاقاتى داشته باشد اما این اتفاق رخ نداد. چنین کارى در تمام دنیا عرف است و اینگونه نیست که با این قبیل حرکات شأن سرمربى پایین بیاید اما دایى بنا به دلایلى این کار را نکرد که یک دلیلش مى تواند رابطه نه چندان خوب او و مهدوى کیا باشد. طبعاً اگر ارتباط آنها حسنه بود شاید دایى زحمت حضور در آلمان را به جان مى خرید اما به هر حال او قید ملاقات با مهدوى کیا را زد تا همچنان فوتبالدوستان امید اندکى به دعوت از مهدى به اردوى تیم ملى داشته باشند. على دایى حداقل باید امثال مهدوى کیا و کریم را امتحان کند. او مى گوید اگر آنها آماده باشند دعوت مى شوند اما سؤال اینجاست که میزان آمادگى آنها را چطور باید سنجید؟ از طریق تلفن و شنیده ها یا از طریق تماشاى بازى هایشان؟ مسلماً دایى دوست دارد تیم ملى با تمام قوا به مصاف حریفان برود اما در این راه باید کمى هم انعطاف به خرج دهد. در تمام ماه هاى گذشته هیچ اتفاق مثبتى رخ نداده که ما باور کنیم. دایى هیچ اختلافى با کریمى و مهدوى کیا ندارد. در چنین شرایطى شاید باور کردن شایعات آنچنان طبیعى جلوه کند.