اولین دستاورد این مهم که موجی از شادی در همه محافل نیکاندیش فوتبال خلق کرده این است:
مزد آن گرفت، جان برادر که کار کرد! و در سالهای اخیر، کدام تیم، کدام
باشگاه و کدام مجموعه، از استقلال بیشتر و بهتر و آیندهنگر و براساس
فرمان حضرت امیرالمومنین علی علیهالسلام که امروز را مساوی فردا
نمیخواهند، تلاش کرده است؟
استقلال دانسته هدف گذاری کرد. باورمندانه آماج خویش را پی گرفت و
قابل وصول کرد و به اینجا رسید که به آن رسیده است: تیم هشتاد و پنجم
باشگاههای جهان. روند رو به جلوی استقلال، در عین حال که عالمانه گذر کردن
از دیروز را خبر میدهد، ناقل یک پیام و حامل یک بشارت دیگر هم هست:
این هنوز از نتایج سحر است.
استقلال، که اینک به تصدیق همه و همه به لکوموتیو فوتبال
ایران بدل شده و به خوبی وظیفه پیش قراولیاش را انجام میدهد، هنوز ندمیده
است. برای اینکه استقلال، به خواستههای خود دست یابد و برسد به جایی که
سزاوار آن است و نیز برساند فوتبال ایران را، به جایی که شایستگیاش را
دارد، اما نیازمند یک لیدر و یک فرمانده و یک طلایهدار. با شیردلی استقلال
است. باید اندکی بیشتر صبر کرد و دل در گروی موفقیتهای تیمی داد. که حالا
معلوم کرده است، از چه مدیریت مقتدر، دانشآموخته و باتجربهای برخوردار
است. استقلال برضرورت در هم تنیدگی، علم و تجربه، تأکید ورزیده و نشان داده
است که دانش و دانستگی و عشق و صمیمیت، چون بهم میپیوندند، کارها میکند،
همه کارستان.
توفیق بزرگ استقلال، که دربارهاش حرف میتوان زد و سخنها باید گفت، یک مفهوم بلند دیگر را یادآور میشود:
ایرانی میتواند ایرانی، اگر از امکانات بایسته برخوردار شود، نه در
میان صد بزرگ جهان، که قادر است در جمع 30 بزرگ جهان، در عالم فوتبال قرار
گیرد.
استقلال، مهر تأکید و تأییدی کوبید بر این حقیقت که: ما میتوانیم کما اینکه تا به امروز هم استقلال توانسته است.