*خیلی دوست داشتم در روزی که تیمملی به جامجهانی
صعود کرد در تهران باشم و مثل تمام ایرانیها در جشنها شرکت کنم چون طرفداران ما
واقعاً لیاقت این لحظات خوش را دارند.
*بله، صعود ما معجزه بود و این معجزه هم
تنها با خواست خداوند متعال محقق شد چون خداوند به دل پاک 75 میلیون ایرانی نگاه
کرد و چیزی که لایق این مردم بود را به آنها اعطا کرد و حالا ما باید قدر این
موفقیت را بدانیم و بفهمیم که تازه استارت کارمان خورده است.
*کرهای که ما با
آنها بازی کردیم و در دو بازی رفت و برگشت شکستش دادیم با کره همیشگی زمین تا آسمان
فرق داشت اما ما هم تغییر کرده بودیم و در اولسان فعل خواستن را به عشق نام و
پیراهن مقدس ایران و طرفدارانش صرف کردیم.
*بعد از سوت پایان بازی نزدیک به 20
ثانیه مات و مبهوت در یک نقطه خشکم زده بود تا اینکه یکی از بچهها با ضربهای که
به پشت گردنم زد من را از شوک این موفقیت خارج کرد و بعد نفهمیدم چگونه شادی کنم.
*از خداوند بزرگ تشکر میکنم که به من این شانس را داد تا شاگردی این مربی بزرگ
را در کارنامهام داشته باشم. به جرأت میتوانم بگویم هر مربی دیگری بهجز کروش روی
نیمکت ایران بود ما مقابل کره پیروز نمیشدیم و به جام جهانی به صورت مستقیم صعود
نمیکردیم.
*چوی کانگهی سرمربی کره به خیال خودش فکر میکرد با آن حرفهایی که
میزند میتواند از نظر روحی و روانی ما را به هم بریزد اما او ندانسته خون ما را
بهجوش آورد تا بلایی که نباید سرش میآمد، بیاید! الان خودش از منزل و پای
تلویزیون بازیهای جام جهانی را تماشا میکند و میبیند که ما به دور دوم صعود
میکنیم.
*قهرمانی با استقلال از آن دست افتخاراتی بود که خیلی به من چسبید چون
یک فصل پرفشار را پشتسر گذاشتم و با بدترین برخوردها روبهرو شدم آن هم غیر
منصفانه که دوست ندارم دیگر به آن فکر کنم.
* استقلال مشکل مالی داشت، کسی در
تیم رفیق نبود، همه دنبال زدن زیرآب هم بودند و... من از کسی ترسی ندارم و حرف راست
را میزنم. ما تنها به خاطر آبروی خودمان به تمرین میرفتیم تا استقلال را قهرمان
کنیم و خوشحالم که با تمام این مشکلات شرمنده طرفدارانمان نشدیم.
*در آسیا ما
چهره دیگری از استقلال را به نمایش گذاشتیم و الان وقت آن رسیده تا بعد از صعود به
جام جهانی به سوی فتح جام قهرمانی باشگاههای آسیا حمله کنیم البته به شرطی که
استقلال حمایت شود نه اینکه با این تیم مثل بچه یتیمها برخورد کنند.
*خوششانسی در آسیا! بله تا حدودی میتوانم بگویم خوششانس بودیم که در آسیا با
تیمی از تایلند روبهرو شدیم چون اگر به ژاپنیها یا کرهایها میخوردیم کارمان
سختتر میشد آنها چند قدم از ما جلوتر هستند و به معنای واقعی حرفهای فوتبال بازی
میکنند.
*عزت و ذلت دست خداوند است و من هم همواره شاکر او هستم. نمیدانم
شاید این یک آزمون بزرگ برای من بود تا محک جدی بخورم اما هرچه بود به این موفقیت
با تیمملی میارزید چون الان با ایران رفتم جام جهانی.