این فشار‌ها ناشی از اتخاذ تصمیم‌هایی است که بعدها با انتقاد روبرو نشود بنابراین مدیران باشگاه‌ها و افرادی که در حوزه نقل و انتقالاتی باشگاه‌ها فعالیت می‌کنند در این روزها ساعت‌ها درباره اینکه تیم را با چه بازیکنانی باید بست و بودجه را چگونه میان بازیکنان تقسیم کرد به تفکر فرو می‌روند و گاها جلسات بلند مدتی در این راستا برگزار می‌شود.
شاید به تعبیری موفقیت و فاتح شدن در این دوران به شرایط مالی باشگاه بستگی داشته باشد و برخی بر این باور باشند پول در این بازه زمانی نقش اول را در کامیابی مدیران و باشگاه‌ها ایفا میکند اما به واقع تنها داشتن سرمایه مالی رای به موفقیت یک مدیر و باشگاه مطبوعش نمی‌دهد و در این میان مدیریت هزینه و اعتبار یک مدیرعامل نقش کلیدی ایفا خواهد کرد.
***
اکنون در باشگاه استقلال ارکان اصلی موفقیت وجود دارد. علی فتح‌ا...زاده به واسطه سال‌ها مدیریت (نزدیک به 20 سال) در عرصه ورزش و فوتبال به اوج پختگی دست یافته و به خوبی مدیریت هزینه را آموخته است. استقلال در فصل دوازدهم با بودجه‌ای حدود هفده میلیارد تومان بسته شد- بماند که هنوز وزارت ورزش به تعهدات مالی خود عمل نکرده است- این رقم چیزی نزدیک شش، هفت میلیارد کمتر از بودجه‌ای بود که باشگاه سپاهان در فصل دوازدهم متحمل شد.
سپاهانی‌ها افزون بر 25 میلیارد تومان در فصل دوازدهم هزینه کردند که این هزینه تنها منجر به کسب قهرمانی در جام حذفی شد. استقلال اما به رغم هزینه‌های کمتر اما در لیگ به قهرمانی دست یافت و در لیگ قهرمانان آسیا نیز تا جمع هشت تیم مرحله نهایی پیش رفت که این موقعیت در قیاس با باشگاه سپاهان و بودجه‌ای که صرف کسب یک جام حذفی و حذف از آسیا کرده بود بسیار کمتر جلوه میکند. علت موفقیت بیشتر استقلال در قیاس با سپاهان برمی‌گشت به همان مدیریت هزینه و اعتباری که مدیرعامل باشگاه استقلال میان جامعه فوتبالی از آن برخوردار است.
البته در میان تیم‌های پرهزینه‌ای که نتایج ضعیف‌تری نسبت به استقلال گرفتند نیز می‌توان به پرسپولیس اشاره کرد که گل سرسبد حیف و میل هزینه‌ها در فصل دوازدهم بود و نه تنها به توفیقی در لیگ دست نیافت بلکه در جام حذفی نیز در نهایت مغلوب سپاهان شد.
***
در کوران نقل و انتقالات هر فصل فشار و تیک‌های عصبی مدیران و یارگیران تیمها به نقطه اوج می‌رسد. بخشی از این استرس ناشی از مشکلات مالی است. در باشگاه استقلال اکنون به واسطه نبود بودجه کافی برای ورود به بازار نقل و انتقالات این استرس و نگرانی به نقطه اوج رسیده است. سپاهان که دستش درجیب کارخانه تولید فولاد است و به گنجی عظیم دسترسی دارد این روزها بازار نقل و انتقالات را آماج تاخت و تاز خود قرار داده است و پیشنهاد‌های میلیاردی می‌دهد.
تراکتورسازی تبریز نیز همین وضعیت را دارد. کارخانه تولید تراکتور آنقدر ثروتمند هست که برای جوان‌های تازه به موقعیت رسیده لیگ نیز 800 میلیون 800 میلیون پیشنهاد بفرستد. در این میان استقلال از بازار نقل و انتقالات عقب افتاده و اگر به موقع بودجه لازم برای ورود به این بازی را دریافت نکند ممکن است همین آرش افشین را که می‌تواند اولین خرید استقلال باشد، از دست بدهد.
***
راز موفقیت استقلال در فصل دوازدهم ورود زودهنگام به عرصه نقل و انتقالات و مهم‌تر از آن مدیریت هزینه بود. استقلال اگر به نکونام نزدیک به 2 میلیارد تومان پول داد که البته 15هزار دلار از آن به حساب باشگاه اوساسونا ریخته شده است اما قهرمان لیگ شد و در جمع 8 تیم برتر آسیا نیز قرار گرفت.
استقلال اگر نکونام را داشت بازیکنی در قواره عباس محمدرضایی را هم جذب کرد که بارمالی آنچنانی برای استقلال همراه نداشت. استقلال اگر مهدی رحمتی یک میلیارد و خرده‌ای را در اختیار داشت بهترین خط دفاع لیگ با بیشترین کلین شیت ممکن را نیز در یک فصل به خود اختصاص داد و البته دروازه‌بان جوان و کم هزینه‌ای مانند حسینی را هم پشت خط نگه داشت.
استقلال این گونه هزینه‌ها را مدیریت کرد و راز موفقیت استقلال در فصل دوازدهم همین بود و باید گفت تیمی که می‌خواهد قهرمان بشود، تیمی که می‌خواهد به جمع هشت تیم آسیا راه یابد، بازیکنانی در قواره نکونام و رحمتی می‌خواهد، باید فرهاد مجیدی را داشته باشد، جباری را در ترکیب خود ببیند و از همه مهم‌تر همه این ارکان موفقیت را حفظ کند.
استقلال موفق بود. راز موفقیت استقلال همین مدیریت هزینه‌ها بود. همین تقسیم کارشناسی شده بودجه میان بازیکنان ضعیف و قوی و البته راز تداوم موفقیت استقلال هم همین است. استقلال برای رسیدن به سکوی نخست آسیا باید همه ارکان خود را حفظ کند.
باید بازیکنانی در قواره نکونام، رحمتی، جباری، مجیدی و ساموئل را در ترکیب خود داشته باشد تا هم مدافع قهرمانی‌اش در لیگ باشد و هم در لیگ قهرمانان آسیا به توفیق لازم دست یابد. با دستان بسته به هیچ کجا نمی‌توان رسید. «اگر ندانی به کجا می‌روی، به هیچ‌کجا نخواهی رسید.» استقلالی‌ها می‌دانستند به کجا می‌روند و به آنجا رسیدند که می‌خواستند. این موفقیت بدون این ابزار چگونه ممکن بود؟ تکرار این موفقیت چگونه ممکن است؟/ش