آیا با گذشت این زمان طولانی ، آبی های اهواز توانسته اند با فوتبال مورد دلخواه میثاقیان ( بازی فیزیکی و دونده )هماهنگ شوند؟ در پایان مصاف روز گذشته جواب سوال کاملا شفاف و مشخص بود.استقلال اهواز باز هم به همتای تهرانی اش باخت اما این بار با سه گل. از لابه لای شعار های هواداران اهواز ی کاملا هویدابود میثاقیان نه تنها موجب تحولی در اهواز نشده که برعکس اینک تیمی را در اختیار دارد که در خانه هم خوب می بازد.
البته باخت روز گذشته انها بیش از انکه ریشه در ضعف های بی شمارش شان داشته باشد به توانایی های صدر نشین یکه تاز لیگ مربوط بود. دقیقه یک به پایان نرسیده که سیاوش اکبرپور خودش را در محاصره هم تیمی هایش می بیند، انان امده اند تا بابت این گل زود هنگام از او تشکر کنند. سانتر هوشمندانه بیک زاده و ضربه سر بی نقص سیاوش یعنی استقلال تهران آمده است برای یک برد پر گل دیگر. قلعه نویی می تواند با خیالی آسوده به بهترین گل زن تیمش استراحت دهد چرا که علیرضا عباسفرد حالا همانقدر مفید فایده ظاهر می شود که آرش برهانی پیش از این مثمر ثمر بود. زوج و او سیاوش از سوی مجیدی، جباری و حیدری به خوبی تغذیه می شد و با همین حربه استقلال توانست سی دقیقه بعد از گل نخست باز هم به گل دیگری برسد. فرار تند و تیز حیدری و پاس عرضی او در چند رفت و برگشت به عباسفرد رسید تا او هم نشان دهد هرگز جای برهانی خالی نیست.
میثاقیان می تواند همچنان غرولند کند ، دست به موهای کم پشتش بکشد و مرتب به عملکرد شاگردانش معترض باشد اما در سوی دیگر قلعه نویی بدون استرس می ایستد و می بینید حرف هایش چگونه واو به واو در زمین اجرا می شود.استقلال دو گل زده بود و فوتبال پر فشارش را همچنان دنبال می کرد. در غیاب جانواریو تا حدودی حرکات هافبک های این تیم دچار خلل شده بود اما با این وجود مجیدی و کاظمی سعی می کردند با دوندگی های بی امان خود نقش تخریبی را به خوبی ایفا کنند. در چنین فضایی شماره چهار استقلال می توانست گل سوم را در همان نیمه اول به ثمر برساند که مصاف تک به تک او با خوش شانسی اهوازی ها روانه اوت شد تا گلی به اسم کاظمی ثبت نشود. میزبان کنترل میانه میدان را در اختیار داشت اما به غیر از ضربه پنالتی، دیگر آنها هیچ موقعیت قابل ذکری را در پایان نیمه نخست نداشتند. برای پی بردن به اوج بی برنامگی استقلال اهواز تنها لازم بود به ضربه پنالتی این تیم توجه کنید، بعد از آنکه کوشکی مرتکب خطای پنالتی شد در نهایت شگفتی ، علی انصاریان که پیش از این سابقه گلزنی به اولیور کان را هم در کارنامه اش دارد کنار ایستاد تا حسین ماهینی توپ را در آغوش طالب لوجا دهد، بله این تیم اکبر میثاقیان است.
جالب ترین اتفاق بین دونیمه در تهران افتاد؛ جایی که خیابانی رو در روی ذوالفقار نسب نشست و در مورد سیستم 2-5-3 سنتی استقلال از کارشناس برنامه سوال پرسید که ذوالفقار نسب با تایید منسوخ بودن این سیستم گفت:« وقتی در لیگ ایران جواب می دهد عقلانی به نظر می رسد که آنها همچنان به استفاده از آن اصرار کنند» البته خیابانی برای روشن سازی این قضیه بدترین مثال ممکن را زد :« مثل حضور پیکان های اسقاطی که همچنان در خیابان های تهران جواب می دهند »! باری این روزها امیر قلعه نویی با چنین اتهاماتی مواجه می شود اما او بی توجه به چنین صحبت هایی لیگ را به سیطره خود در آورده است . نیمه دوم دقیقا برشی بود از چهل و پنج دقیقه نخست . خط میانی استقلال ، پرس را به بهترین وجه ممکن اجرا می کرد و مدافعان این تیم بدون هیچ اشتباهی همه توپ های اول را می زدند. از جریان بازی مشخص بود هیچ حادثه ای در راه نیست ، برهانی به جای عباسفرد به میدان آمد تا شانزدهین گل آقای گل در این پیکار رقم بخورد. حالا بازی به پایان رسیده است و سوای نتیجه سه بر صفر ،یک شگفتی دیگر روی شناسنامه بازی حک می شود. استقلال تهران 22 بار خطا کرده و اهوازی ها سیزده بار. پیکان اسقاطی را فراموش کنید آبشخور برد های آبی های همین جاست ؛ انها برای بردن جان می دهند.
زشت ترین برد فصل پرسپولیس
پیروزی با طعم جان کندن . این کامل ترین جمله ایست که می توان در مورد برد پرسپولیس به کار بست . کم تماشاگر ترین دیدار قرمزها در دو فصل اخیر در صورتی آغاز شد که اندک هواداران حاضر در ورزشگاه هم هرگز در مخیله خود چنین نمایش حزن انگیزی را پیش بینی نمی کردند.تصور برد پرگل ، فرار از روزهای خاکستری و ثبات افشین پیروانی تا قبل از سوت اغاز این مصاف گمانه زنی می شد اما آنچه در پایان این نبرد جاری بود هیچ نقطه اشتراکی با این حدسیات نداشت. پرسپولیس بی رنگ فوتبال می کند حتی اگر کریم باقری به عنوان یکی از ضعیف ترین بازیکنان دیدارهای قبلی جایی در ترکیب اصلی نداشته باشد.
افشین پیروانی ، کاپیتانش رابیرون گذاشت تا نقش محوری را به علی کریمی بسپارد . با این وجود پاس های تو در شماره هشت به مهاجمانی می رسید که هیچ نشانی از مردان گلزن نداشتند. توره و نیکبخت به تناوب در نیمه نخست موقعیت سوزاندند و توپ هدر دادند و همین نمایش موید آن بود که پرسپولیس قادرنیست از سد ضعیف ترین خط دفاع لیگ بگذرد. در مورد پرسپولیس و آینده مبهمی که انتظارش را می کشد باید نیمه دوم را برای مدیرعامل و اعضا هیات میدره مثال زد.
اینک کنترل سکونشینان از دست لیدرهای آنان ،که این روزها خوب از سوی باشگاه تغذیه می شوند ، خارج شده است. پانزده دقیقه از آغاز چهل وپنج دقیقه دوم گذشته بود که صدای تماشاگران قوت بیشتری گرفت :« پیروانی حیا کن ...» آنها با صدای بلند، مدیر عامل و اعضا هیات مدیره را مورد خطاب قرار دادند اما آیا گوش شنوایی بود برای شنیدن این اعتراض؟ سر مربی این بار کارت هایش را زود خرج کرد ؛محمد منصوری ضعیف جایش را به ایوان پتروویچ می دهد و فرهاد خیرخواه به جای مسعود زارعی وارد زمین می شود ، اما وقتی تیمت هیچ نشانی از تیم بودن ندارد چاره در تعویض، حاصل نمی شود.
امروز هوادار پرسپولیس برخلاف مدیران این تیم فوتبال را خوب می فهمد ، او می دید که پیروانی هنور نتوانسته پرسپولیس را از کما خارج کند. سانتر بکشید و در انتظار اشتباه مدافعان حریف بنشینید. یک ضربه به تیر دروازه به وسیله توره تنها صید این تاکتیک افشین بود و صدای اعتراض همچنان بلند تر از گذشته می شد ،فقط چند دقیقه به پایان نمایش مضحک قرمزها مانده بود که سر انجام ضربه پنالتی به مدد آنها آمد ؛ ایوان پتروویچ مهره ای که پیروانی ثابت کرد هنر استفاده از او را نمی داند سه مرتبه متوالی سمت چپ دروازه را نشانه رفت که سر انجام مرتبه سوم علیرضا فغانی گل او را درست اعلام کرد، اما هنوز پیروانی سیبل هواداران است . اخراج رحمان رضایی و واحدی نیکبخت تنها اتفاقات قابل ذکر دقایق پایانی بودند لحظاتی که پرسپولیس جان می کند برای عبور از تیم قعرنشین جدول آن در مقابل هواداران خودی. البته در پایان این بازی ، مدیر عامل به بسان بازی با فولاد جو زده نشد و حرفی از ابقا افشین نزد ؛ گویا اعتراضات هواداران کارگر افتاده بود چرا که انصاری فرد صحبت از تحول کرد، وعده ای که در صورت عملی نشدن، روزهای سیاه تری را برای قرمزها به ارمغان خواهد آورد.