امیر قلعهنویی خود 3 هفته را به خاطر محرومیت از دست داد. او بعدها به خاطر فوت عزیزش و جراحی زانو 2 هفته دیگر روی نیمکت استقلال ننشست. از ابتدای لیگ نیز مشخص شد جباری نمیتواند به این زودیها برای استقلال بازی کند. اتفاقی که منجر به کاهش قوای جسمانی خط میانی استقلال میشد. امیر اما دم نزد. کیانوش رحمتی هم که با یک رباط پاره دست و پنجه نرم میکرد و هنوز هم به شرایط مسابقه نرسیده است. بعد از آن مشکلات بیشتری هم ایجاد شد. فریدون زندی رفت، توزی قهر کرد و جانواریو هم به خاطر مشکلات مالی 3 هفته برای استقلال به میدان نرفت. ناهماهنگی بازیکنان جدید بود و از همه بدتر مشکلات مالی و نداریهایی که حاشیه ساز هم شده بود. استقلال اما به راهش ادامه داد و ژنرال با یک لشکر غایب راهی صدر جدول شد. آیا امیر قلعهنویی را باید هنرمند دانست؟ آیا ژنرال است که میداند چگونه باید از تیمی که جمعی از بهترینهایش را ندارد چطوربازی بگیرد؟ جانواریو بازیکن کوچکی برای استقلال نبود. توزی هم تازه جا افتاده بود. زندی میرفت تا به مرد اول خط میانی استقلال بدل شود اما او از استقلال جدا شد تا آبیها حفره بزرگی را در خط میانی خود احساس کنند. استقلال اما برد که باید این پیروزیها را ناشی از مهرهچینی امیر دانست در شرایطی که شاید پیشبینی میشد او دچار مشکلی بزرگ بشود.
***
استقلال البته چشمنواز بازی نمیکند. چشمنواز از این منظر که هنوز تیمی نیست که از امیر قلعهنویی انتظار میرود. تیمهای او را در زمانی که سرمربی استقلال بود در ذهن تجسم کنید. یا تیمهایی که امیر در اصفهان و تبریز ساخته بود. تیمهای امیر همواره خوب گل میزنند اما این روند در استقلال فصل دوازدهم کند طی میشود. استقلال تنها و تنها میبرد که این سیاست خوبی در برهه کنونی است. آبیها عاقلانه حرکت میکنند ورویهای اقتصادی را پیش کشیدهاند که این روش ناشی از داشتههای استقلال است. به واقع دست امیر قلعهنویی برای ساختن تیمی که بکوب روی دروازه حریفان حمله کند، خالی است. به دست آوردن امتیاز از زیبا بازی کردن مهمتر است. اگر استقلال اکنون 25 امتیاز نداشت و آن بردهای خفیف را به چنگ نمیآورد به واسطه گلهای نه چندان زیادی که زده اکنون در ردههای میانی حاضر بود اما استقلال کار حفظ نتیجه را به نحو احسن انجام داده است که این ناشی از
1_ تفکرات امیر قلعهنویی
2_ هماهنگی در دفاع تیمی
است. مجموعه بازیکنانی که بهعنوان دفاع در استقلال فعالیت میکنند از مهدی رحمتی تا جواد نکونام و ساموئل وظایف خود را به شکل ایده آلی در میدان پیاده کردهاند. حتی مهاجمان استقلال نیز در کار دفاع تیمی بسیار فعالند. نمونهاش همین بازی با گهر که آرش برهانی را بارها و بارها در قالب یک مدافع سختکوش دیدیم. اجرای خواستههای قلعهنویی نیز مطلوب انجام شده است. استقلال اگرچه در خط آتش گلهای زیادی نزده است اما تفکرات امیر قلعهنویی در دفاع تیمی تمام و کمال در میدان پیاده شده است. البته شاید اساسا امیر به واسطه غایبانی که دارد از مردانش بازی هجومی را طلب نکرده است که اگر اینطور باشد باید گفت سیاست خوبی پیش کشیده است.../ش