1- عمده مانع ذهنی توهمی است که نسبت به قدرت خود و ضعف حریفان داریم که ریشه در این ضعف تاریخی ایرانیان دارد که گذشته را فقط با موفقیتهایش به یاد میآورند و عموما ناخودآگاه شکستها از یاد میبرند. اما در مورد فوتبال برخی عامدانه به دلیل منافع شخصی بر آن دامن میزنند مثلا یکی از مربیان اسبق تیم ملی که ید طولائی در مصاحبههای جنجالی دارد و منتقد کی روش هم هست که در زمان سرمربیگریاش بهترین نسل فوتبال بعد از انقلاب را در اختیار داشت مدعی شده بود که او تنها کسی است که عربستان را 0-3 شکست داده است اما یادش رفته بود که بگوید در همان تورنمنت در نیمهنهایی با شکست از عربستان فینال را از دست دادیم. در ارزیابی حریفان نیز این مانع ذهنی سبب میشود که گذشته حریفان معیار ارزیابیها باشد و پیشرفتهای آنان را نبینیم. نتیجه طبیعی این خواهد شد که در مواجهه با سنگ سخت واقعیت نه تنها سرمان بشکند بلکه از تواناییهایمان نتوانیم بهره بگیریم. با یک گل از حریف سرآسیمه و به دور از منطق فوتبال به در و دیوار بزنیم یا با زدن یک گل بقیه زمان بازی را به دفاعی آشفته رو بیاوریم و نتیجه نهایی اینکه بازی ذلیل از فوتبال ایران به نمایش بگذاریم که نه بردش شوقی برمیانگیزد و نه باختی سرافرازانه دارد . به هر حال فوتبال برد و باخت دارد اما فوتبال امروز ایران چنان کیفیتی ندارد که علاقهمندان را سر ذوق آورد و بلکه برعکس برد و باخت به یکسان سوهان اعصاب تماشاگر میکشد.
2- به نسبتی که فوتبال کشورهای صاحبنام فعلی آسیا پیشرفت کردهاند اگر بگوییم افت، فوتبال ایران بسیار کند و بطئی حرکت میکند در دهه اخیر هرچه فوتبال شرق آسیا پیشرفت کرده و بازیکنانش در بهترین لیگهای اروپا بازی میکنند از تمام بازیکنان ایران در لیگهای معتبر کاسته شده که خود نشانگر افت کیفی بازیکنان ایران نسبت به رشد بازیکنان در اکثر کشورهای آسیایی است. پس عقل حکم میکند که نسبت به تواناییهای خود ارزیابی واقعبینانه داشته باشیم. البته در این افت کیفی کل تشکیلات فوتبال ایران مقصر هست. اما تشکیلات فوتبال ایران هیچگاه جز در مقاطع کوتاهی در آسیا صاحب اعتبار و اقتدار و برنامه و... نبود حتی مالزی هم از ما سرتر بود. درافت بازیکنان ایران دو علت را عمده میتوان کرد یکی از بین رفتن امکانات بومی فوتبال بوده که با توسعه شهرها زمینهای خاکی از بین رفتند و نیز با به وجود آمدن پدیدهای به نام ترافیک فوتبال خیابانی از رونق افتاد و بستر اولیه کارخانه بازیکنسازی ایران از بین رفت. در برنامهریزی شهری هم جایگزین مناسبی پیدا نکرد و استفاده از زمینهای موجود هم مستلزم هزینههایی است که بچهها و نوجوانان از عهده آن برنمیآیند . علت دیگر افت فنی فوتبال است که با اتمام نسل مربیانی مثل مهاجرانی، حسن حبیبی و... اتفاق افتاد که نه تنها در آسیا بلکه در جهان هم حرفی برای گفتن داشتند افت شدید کیفیت مربیان فوتبال ایران را که در واقع سازندگان نسلهای فوتبالی در هر کشور هستند . در اینجامیتوان فهمید که ایشان علیرغم ادعاهایشان که گوش فلک را کر میکند حتی یک تقاضا در منطقه خلیجفارس ندارند؛ آسیا و جهان که جای خود دارد.استراتژی ذهنی برای بازی لبنان عقل سلیم حکم میکند با ارزیابی منطق از فوتبال فعلی ایران توقعات منطقی داشته باشیم و با ارجاع به منطق فوتبال راه صعودمان را دشوارتر از آنکه هست نکنیم.مثلا باخت یا مساوی در زمین حریف را حتی اگر لبنان باشد فاجعه نیست و برای برد در زمین خود برنامهریزی درست را توام با کاهش فشار روانی بر تیم ملی همراه کنیم چرا که در آینه لیگ اگر نظر کنیم و حال و روز معتبرترین باشگاههای ایران با بهترین بازیکنان فعلی ایران مدنظر قرار دهیم میتوانیم به درک درستی از وضعیت فعلی فوتبال ایران پی ببریم. واقعیت این است که فوتبال ایران دورهای بحرانی را پشت سر میگذارد توقعات باید متناسب با شرایط فعلی باشد. بهترین مربیان دنیا نیز از معجزه سررشته ندارند و تا آنجا که میدانیم باب معجزه نیز تا اطلاع ثانوی بسته است!گمشده: فوتبال تهاجمی سخنی پایانی اینکه شاید برای خود عدم صعود به سبک بلاژویچ را( که تیم ایران ایرلند را در وبلین و تهران تحت فشار گذاشت ) به صعود به سبک برانکو( که با روح فوتبال ایران بیگانه بود )ترجیح میدهند چرا که آینده فوتبال ایران را در این راه روشنتر میبینند. به عنوان مثال ممکن است ترجیح بدهیم ایران 90 دقیقه قطر را در تهران تحت فشار قرار دهد حتی اگر مساوی کند تا اینکه در پیله دفاع فرو رود و از تک گل خود دفاع کند .اگر از اعتبار فوتبال ایران در آسیا چیزی باقی مانده باشد روحیه تهاجمی آن است که هراس در دل حریفان ایجاد میکرد. سرمربی محترم تیم ملی هم کیروش باید بدانند اسیر کردن پیش از حد بازیکنان ایران در تاکتیکهای دفاعی نه تنها نشاط را از آنها میگیرد بلکه کارایی آنها را به شدت کاهش میدهد./ش