جنجالیترین بازیکن نقل و انتقالات؛ خسرو حیدری. علی فتحا...زاده عذابی کشید برای بازگرداندن او. برای اینکه خسرو را دوباره آبیپوش کند. سپاهان حاضر نبود. او را نمیداد. لج و لجبازی باعث شد خسرو در بازی اول فصل مقابل سپاهان غایب باشد. ولی هر چه بود او برگشت. برگشت به تیم سابقش که سال قبل، مقابلش بدجور عذاب دید. طرفداران استقلال، اسکناس از جیبشان بیرون آوردند و به خسرو نشان دادند تا بگویند: «پولکی هستی.» حیدری میگوید این صحنه را ندیده چون «حواسش به بازی بوده.» حیدری که مهمان خبرورزشی بود این حرفها را زد و به همه سؤالاتی که بیجواب مانده بود، پاسخ داد.
*بالاخره به استقلال برگشتی و خیلی هم سر این قضیه هیاهو بود و فکر کنم خیلی هم روی کارت تأثیر گذاشت. با توجه به این که الان یکی دو بازی را هم انجام دادهای؛ راضی هستی از اتفاقاتی که افتاده است؟
خب این قضیه خیلی طولانی شد ولی فکر میکنم آخرش شیرین بود. یک ماه و نیم بود که بلاتکلیف بودم و نمیدانستم باید سپاهان بازی کنم یا میتوانم برگردم به تیم خودم. حتی در بازی مالدیو هم که فکر میکنم آخرین روز نقل و انتقالات بود هنوز بلاتکلیف بودم.
*مثل این که خیلی هم آن بازی تأثیرگذار بوده است. اینطور که میگویند مثل این که آقای کفاشیان قبل از بازی آمده و گفته قضیه چیست و خودم درستش میکنم. درست است؟ این بحث بین شما و آقای کفاشیان مطرح شده بود؟
قبل از بازی بله، البته با آقای فتحا...زاده بیشتر در ارتباط بودم که ببینم آخرش چه میشود. ولی خوشبختانه روی بازی تأثیر نگذاشته بود و یکی از بازیهای خوبم در تهران بود. خدا را شکر که دو تا بازی که از لیگ برتر گذشت توانستم بازی کنم.
*برگردیم به یک سال پیش که از استقلال جدا شدی. آن موقع که از استقلال جدا شدی گفتی من با پرویز مظلومی نمیتوانم کار کنم. یک سال گذشت و بعد با آمدن به استقلال و پرویز مظلومی با سپاهان درگیر شدی. داستان آن یک سال را بگو که چه شد؟
آن زمان که از استقلال رفتم یکسری مشکلات بود و شاید عدهای از دوستان هم نمیخواستند که من در استقلال بمانم. به طور کلی یک مقدار رسانهها بین من و پرویز مظلومی شیطنت کردند. ولی امسال خود او خیلی پیگیر بود که من به استقلال برگردم. حتی با این که من او را رها کرده بودم ولی او خیلی پیگیر بود و حتی چند بار هم در باشگاه دعوا کرده بود که چرا کار خسرو را درست نمیکنید که بیاید و فکر میکنم خود آقای مظلومی و فتحا...زاده پیگیر بودند که من برگردم به استقلال.
*استقلال در پست تو علی حمودی را هم گرفته بود. خیلیها میگفتند وقتی علی حمودی هست دیگر نیازی به خسرو نیست یا اگر خسرو را میخواهند برگردانند نیازی به حمودی نیست. فکر نمیکردی این برایت مشکل ساز شود؟
نه من برای برگشت به استقلال اصلاً به بازیکنی فکر نکردم که بگویم چون فلانی هست من دیگر نمیروم. ولی خب اگر در یک پست قرار بود بازی کنیم شاید یکی از بازیکنان برای استقلال کافی بود. ولی من که خودم هم قرار است دفاع راست بازی کنم و هم هافبک راست.
*مثل این که علی هم قرار است در بیشتر از یک پست بازی کند، درست است؟
او هم تا الان در دفاع راست بازی کرده است ولی بیشتر به بازی خودم فکر میکنم. من در تیمملی دفاع راست بازی میکنم و در استقلال هافبک راست. دوست دارم هرموقع نیاز بود دفاع راست بازی کنم و هرموقع نیاز بود هافبک راست.
*با پرویز مظلومی که صحبت میکردیم میگفت از همان لحظه اول در ذهنم این بود که یک زوج خوب داشته باشم و به همین دلیل رفتم سراغ هردوی اینها. استقلال هم یک دورهای 2-5-3 بازی میکرد ولی طلاییترین زوجش، زوج مجید نامجو بوده است و جواد زرینچه. خود پرویزخان هم میگفت من دلم میخواد اینها آنقدر با هم مچ شوند که طرفداران را یاد آن زوج بیندازند. فکر میکنی بتوانید چنین زوجی را تشکیل بدهید؟
بله میشود. به هر حال حمودی هم بازیکن خوبی است و تازه به استقلال آمده و فکر میکنم هرچه بیشتر در استقلال بازی کند میتواند بیشتر جا بیفتد. ما باید بیشتر کنار هم بازی کنیم تا بتوانیم زوجی مثل مجید نامجومطلق و زرینچه بشویم. ولی من قبلاً که در استقلال بودم با جباری و جانواریو میگفتند زوج خوبی دارید.
*در نقل و انتقالات امسال سه نفر بودید که آمدید کنار هم قرار گرفتید. سه تایی که در نسل جوانان و امید بودید و قهرمان هم شدید. مثلث آندو، جباری و خسرو آمدهاید در کنار هم قرار گرفته اید. اما در دورهای انگار بین شما اختلاف افتاد و بعد از مقطع ابومسلم مثلاً میگفتند مجتبی با آندو خوب نیست و از این قبیل صحبتها.
نه اتفاقاً در جوانان که با یکدیگر همتیمی بودیم و خیلی با هم خوب بودیم ولی من با مجتبی بیشتر همبازی بودم تا آندو. با آندو بعد از جوانان دیگر بیشتر در تیمملی با هم بازی کردیم ولی با مجتبی در استقلال بودیم و در تیمملی شاید کمتر با هم بودیم زمانی که او بود من نبودم و زمانی که من بودم مجتبی کمتر بود. ولی با هردوی اینها هم از لحاظ رفاقتی خیلی با هم خوب هستیم و هم از لحاظ فوتبالی. در این چند بازی هم که من انجام دادهام هم با آندو و هم با مجتبی خیلی خوب بوده ایم.
*میگویند شما سه نفر تفکرات جداگانهای نسبت به فوتبال دارید مثلاً در بحث قرارداد بستن، رفتار با مربی و عملکردتان در تیم میگویند شما اصلاً نسل متفاوتی هستید. به طور کلی آن نسلی که آنموقع آمد و خب شما سه نفر بیشتر از بقیه ستاره شدید.
من بیشتر به خودم فکر میکنم که در بحث قرارداد بستن و چگونگی رفتار با مربی و... چطور باشم ولی حرفی که باشگاه سپاهان هم آن را تأیید خواهد کرد این است که بعد از قرارداد من دیگر هیچ مشکلی با باشگاهها نداشتهام.
*تو تاکنون با چند مدیرعامل کار کردهای و بیشتر آنها میگویند خسرو حیدری در قرارداد بستن خیلی خشک است و یک کلام است و حرفش یکی است.
من زیاد سر قیمت بحث نمیکنم. بحثم بر سر مفادی است که وجود دارد.
*آقای فتحا...زاده میگفت سختترین کار دنیا این است که بنشینی با خسرو و مجتبی سر قرارداد بحث کنی. میگفت هزار بار هم درباره موضوعی از قرارداد حرف بزنید آخر باز سر حرف خودش است و آنقدر میگوید تا میگویی باشد همان حرف خودت فقط قرارداد را امضا کن.
ولی مطمئن باشید پولی نیست. من امسال که به استقلال آمدهام قراردادم کاملاً سقف است چون تقبل کردم که نصف مبلغ رضایتنامه را خودم بدهم. فکر میکنم یکی از بازیکنان معمولی استقلال هستم از لحاظ پول گرفتن.
*مثل این که در استقلال تو همیشه باید کمتر از معمول پول بگیری!
دقیقاً. آن زمانی هم که دو سال در استقلال بازی کردم کمترین پول را از بین کل بازیکنان من و فرهاد مجیدی گرفتیم و بقیه بازیکنان قراردادشان خیلی بالاتر از ما بود. بعد آقای واعظیآشتیانی خودشان لطف داشتند و گفتند حالا که انقدر قراردادت پایین است این پنجاه میلیون را به آن اضافه میکنیم.
*در بحث جداییت از سپاهان، سپاهان جزو هشت تیم آسیا بود و میتوانست برود قهرمان آسیا هم بشود. این زیاد در تصمیمگیریات تأثیر نگذاشت؟
سپاهان هم سال موفقی داشت و هم این که امسال میتوانست در آسیا حرفهایی برای گفتن داشته باشد چون جزو هشت تیم بود، قرعهاش هم خیلی خوب بود با تیم السد قطر. ولی خب من ضمن این که دوست داشتم برگردم به استقلال یکسری مشکلاتی هم داشتم که باید حتماً در تهران زندگی میکردم. ناراحت بودم از این که سپاهان را دارم از دست میدهم ولی خوشحال هم بودم که دارم دوباره به استقلال برمیگردم.
*سپاهانیها یکسری انتقاداتی هم داشتند نسبت به تو و میگفتند به ما نگفت میخواهد جدا شود و ما فکر کردیم چون با ما قرارداد دارد، میماند و ما در پست او دنبال بازیکن نرفتیم. میگفتند این رفتار حرفهای نبوده است.
نه فکر میکنم اولین نفری که گفت نمیآیم من بودم. بازیکنهایی بودند که حداقل بیست روز یک ماه بعد از من با تیمهایشان قرارداد بستند. همان موقعی که با بچهها قرار میگذاشتند که برای فصل آینده صحبت کنند، یکی از آنها من بودم که رفتیم صحبت کردیم و گفتم خودم دوست دارم بمانم ولی باید ببینیم شرایط طوری پیش میآید که بمانم یا نه. بعد آنها یک مبلغی از قرارداد همان سال قبل را به من دادند. چند روز بعد دیدم واقعاً نمیتوانم بمانم. با همسرم همفکری کردیم دیدیم نمیتوانیم بمانیم اصفهان و آمدم به آنها گفتم نمیتوانم بمانم. آنها میگفتند چرا آمدی گفتی میمانم و بعد گفتی نمیمانم؟ گفتم من به شما گفتم اگر مشکلم حل شود میمانم ولی مشکلم حل نشد، مشکلی هم نبوده که در آن روزها پیش بیاید و مشکلی بوده است که زمانی هم که با سپاهان میخواستم قرارداد ببندم این مشکل را داشتم و به همین دلیل هم مشروط بستم در غیر اینصورت که قراردادم را دوساله میبستم.
*این تیم سپاهان فصل قبل از همه تیمهای آسیا قویتر بود و به راحتی قهرمان آسیا میتوانست بشود، اگر امیر قلعهنویی میماند و تیمتان حفظ میشد و میدیدی که این تیم قهرمان آسیا دارد میشود واقعاً نمیماندی؟
این سؤالی است که خود سپاهانیها هم از من پرسیدند که اگر امیر قلعهنویی میماند میماندی؟ من جواب دادم که اگر او میماند، من هم میماندم.
*در قضیه تو مثل این که سازمان لیگ هم مداخله کرد، درست است؟
سازمان لیگ دنبال این بود که چون خودشان هم میگفتند شما بازیکن تیمملی هستی و از آنطرف هم تیم سپاهان میخواهد در باشگاههای آسیا شرکت کند، ما میخواهیم طوری باشد که هر دو طرف ضرر نکند. پیشنهاد دادند بمانم سپاهان و چون سپاهان هم آسیایی است به تیم کمک کنم ولی شرایط من را آنها هم میدانستند که نمیتوانم بمانم و درنهایت هم طوری شد که سپاهانیها خودشان فهمیدند که من نمیتوانم بیایم خودشان رضایت دادند.
*یعنی حتی یک نیمفصل ماندن ارزش این که بتوانید قهرمانی آسیا را داشته باشید را نداشت؟
چرا از لحاظ فوتبالی خیلی خوب بود ولی بازیکن باید فکرش آزاد باشد.
*این امکان وجود نداشت که همسرت اینجا باشد و خودت آنجا باشی؟
آنها هم این پیشنهادها را دادند ولی من بازیکنی نبودم که بتوانم همسرم در یک شهر زندگی کند و خودم در شهر دیگری. خیلی پیشنهادهای مختلفی به من دادند مثلاً این که همان تا نیمفصل بمانی ولی نمیشود شما یک نیمفصل با سپاهان باشی و نیمفصل بعد بیایی استقلال، اصلاً هوادارها و هوادارهای اصفهانی چنین چیزی را قبول نمیکنند. تصور کنید من نیمفصل اول با سپاهان در مقابل استقلال بازی کنم و در نیمفصل بعد با استقلال در مقابل سپاهان. حرف غیرمنطقیای بود که من قبول نکردم. خارج از مشکلاتی که بود، یک پیشنهاد غیرمنطقی بود.
*به این تقابل بازی سپاهان - استقلال، استقلال - سپاهان اشاره کردی. در بازی اولی که با سپاهان به تهران آمدی و در مقابل هفتاد هزار نفر بازی کردی فکر میکنم خیلی شرایط سختی را پشت سر گذاشتی.
خیلی، الان که فکر میکنم میگویم کاش آن بازی را بازی نمیکردم ولی به هر حال در تیمی بازی میکردم که توقع داشتند بیاییم بازی خوبی را جلوی استقلال انجام بدهیم. من هم قرارداد بسته بودم و بازیکنی هم نیستم که خودم را به مصدومیت بزنم برای اینکه معتقدم پولی که به آن شکل بگیرم حلال نمیشود که بخواهم به خاطر منافع خودم که علیه من شعار ندهند، بازی نکنم. امسال هم اگر میتوانستم بازی کنم میرفتم برای استقلال بازی میکردم و شاید آنجا هم مشکلاتی پیش میآمد ولی به خاطر مسائل شخصی نمیشود از بازی صرف نظر کرد.
*قبل از آن بازی فکر میکردی به آن شکل از تو استقبال کنند؟ البته یکسری اتفاقات هم افتاده بود و جوسازیهایی هم شده بود.
یکسری از دوستان دنبال این بودند که در آن بازی تلافی کنند. فکر میکنم تنها کسی که هم در آن یک سال و هم الان تلافی نکرد همان آقای مظلومی بود که پارسال هم زمانی که برایش گل بردم با این که یکسری مشکلاتی بود، با کمال میل پذیرفت. فکر میکنم فقط ایشان تلافی نکرد و حاج آقا فتحا...زاده که به ایشان قول داده بودم که برمیگردم.
*فکر میکنم فقط تو نیستی که این دلخوری را داری. فرهاد مجیدی هم که دوست نزدیک تو است در رفتارهایش میشود دید که دلخوریهایی دارد، درست است؟
من زیاد در جریان نیستم که آقای مجیدی با کسی مشکلی داشته باشد یا نه. من چیزهایی را مطرح میکنم که بین خودم و سایرین پیش آمده است.
*در آن بازی وقتی اسکناسها را نشانت میدادند چه حسی به تو دست میداد؟
من اصلاً آنها را نمیدیدم چون فقط حواسم به بازی بود.
*اما قبول کن که روی بازیات تأثیر گذاشته بود.
نه، در آن بازی ستاره نبودم ولی بازی خوبی انجام دادم. آنموقع هنوز توی سیستم سپاهان جا نیفتاده بودم و ربطی به شعار دادن نداشت. ولی خب خیلی ناراحت بودم که زمانی همین هواداران به من لطف داشتند ولی در آن بازی علیه من شعار میدادند. البته بعد از این که رفتم خانه فکر کردم دیدم شاید از روی دوست داشتن زیاد بوده است.
*در بازیهای استقلال، خودت بازیها را که نگاه میکنی، فکر نمیکنی یک حلقه گمشده در بازیات هست؟ تو تمام تلاشت را میکنی و توپها را میریزی اما کسی نیست که آن توپها را قطع کند. یک روزی با آقای مظلومی حرف میزدیم، قبل از این که اولین بازیات را برای استقلال انجام بدهی، میگفت ما خسرو را آوردهایم ولی قرار نیست که سانتر کند و یکی هد بزند چون ما هدزن نداریم. به نظر میرسد که تو روی فوتبال ذاتیات میروی و به بهترین شکل توپها را میریزی ولی کسی نیست استفاده کند.
در بازی کرمان که بالاخره جواب داد. اولین بازیام بود و خیلی انگیزه داشتم و توانستم بازی خوبی هم انجام بدهم. این بازی فجر را هم خیلی تلاش کردم. ولی خب ببینید ما از چند تاکتیک استفاده میکنیم. اینطوری نیست که همه چیز بخواهد روی خسرو حیدری خلاصه شود که بازی بیایید زیر پای او، او بدهد و توی گل بزنند. تیمها روی این چیزها کار میکنند و این سیستم فکر میکنم جواب نمیدهد. ما باید از همه راهها برای گلزنی استفاده کنیم مثلاً در این بازی فرهاد مجیدی رفت سانتر کرد و ولیدعلی زد توی گل. یعنی نباید اینگونه باشد که فقط من تا آنجا بروم و از آنجا سانتر کنم که یکی بزند توی گل، چون اینطوری همه تیمها دستمان را میخوانند. باید متفاوت باشد یعنی باید طوری باشد که از همه نقاط بتوانیم خوب استفاده کنیم، ما باید بتوانیم از سمت چپ خوب حمله کنیم، وقتی از سمت چپ خوب حمله کنیم آن تیم فقط به سمت راست ما نگاه نمیکند که بگوید حیدری و حمودی از اینطرف میخواهند بیایند بلکه بدانند از سمت چپ هم میتوانیم ضربه بزنیم به تیمها که تقسیم بشود. چیزی که مثلاً در سپاهان هم بود که من از سمت راست حمله میکردم و حاجصفی از سمت چپ که خیلی هم موفق بودیم یک مواقعی او به تیم ضربه میزد یک مواقعی من.
*ولی دو فصل در استقلال استراتژیتان این بود که شما از سمت راست میرفتید و فرهاد گل میزد و با همین روش یک قهرمانی و یک سومی در آسیا هم آوردید.
خب آن خیلی سخت بود و هر دو سال هم سالهای خوبی بود ولی مطمئن باشید اگر پارسال هم من در استقلال بودم اگر فقط میخواستم همان کارهایی را انجام بدهم که دو سال پیش انجام میدادم موفق نبودم.
*یعنی زمانی که جدا شدید دیگر این سیستم تمام شده بود؟
بله الان تازه است اما باز باید از همه نقاط زمین به تیم حمله کنیم نه فقط از سمت خسرو حیدری.
*استقلال واقعاً کهکشانی است؟
من فکر میکنم که استقلال بازیکنان خوبی دارد اما کهکشانی نیست به نظرم. تیم خوبی است و اگر تلاش زیادی داشته باشد میتوانیم با این تیم قهرمان شویم.
*جنسش جور است؟
جنسمان تقریباً جور است!
*این استقلال را میشود با سپاهان پارسال مقایسه کرد؟
الان نمیشود چون تازه لیگ شروع شده است. یادم است زمانی که با سپاهان با نفت تهران در تهران بازی کردیم امیرخان خیلی ناامید بود و میگفت من نمیدانم چرا این تیم اینطوری بازی میکند اما رفته رفته بهتر شد و از بازی استیلآذین شروع کردیم به بردن. استقلال الان دارد خوب نتیجه میگیرد برعکس سپاهان است یعنی امیدوارم روندمان رو به بالا باشد. الان بالاییم و امیدوارم رو به پایین نرویم، با یک مقدار نوسان کم، تیم مان را در بالا بودن بهتر کنیم.
*این چیزی که میگویی را فرهاد مجیدی، پرویز مظلومی و آقای فتحا...زاده هم گفتهاند که استقلال هنوز قشنگ بازی نمیکند. فکر میکنی این به علت ناهماهنگی است؟
بله صددرصد وگرنه بازیکنان استقلال بازیکنان خیلی خوبی هستند و تنها مشکل عدم هماهنگی است که هنوز همه نقاط زمین با هم مچ نشدهاند و یک مقدار زمان میبرد.
*مدعیهای امسال را چه تیمهایی میبینید؟
در چهار هفته که نمیشود گفت مدعی کدام تیم است. شاید یکسری تیمها بالای جدول باشند ولی بعد موفق نباشند. ولی فکر میکنم از چهار پنج هفته دیگر میشود گفت که کدام تیمها مدعی هستند.
*پرسپولیس را مدعی میبینید؟
پرسپولیس همیشه پرسپولیس است. حتی شاید برای دربی خیلیها بگویند میتوانیم راحت شکستش بدهیم ولی اینطور نیست و پرسپولیس همیشه پرسپولیس است. ضمن این که آنها هم مهرههای جدید گرفتند که باید در تیمشان جا بیفتند و نمیشود گفت امسال پرسپولیس سال بدی دارد.
*ولی برعکس شما که خوب نتیجه گرفتید آنها بد نتیجه گرفتند و این خیلی تأثیرگذار است.
آنها هم با هوادارانی که دارند میتوانند دوباره به جدول برگردند.
*از آنجایی که ظاهراً تو مشورت فکری هم میدهی و در کار ارنج تیم هم هستی، اگر جای پرویز مظلومی بودی با این تیم قول قهرمانی میدادی؟
با هیچ تیمی نمیشود قول قهرمانی داد. آقای مظلومی هم الان خیلی زیر فشار است که حتماً باید تیم را قهرمان کند ولی اگر ایشان بخواهد و بازیکنان نخواهند نمیشود. فکر میکنم ایشان سعی کرده امسال خودش تیم را جمع کند و مهرههایی که میخواسته را جذب کرده است مثل پارسال نباشد که کمبود بازیکن داشتند و چون همه مهرههایی را که میخواسته جمع کرده، هم مدیرعامل توقع قهرمانی دارد و هم مردم توقع قهرمانی دارند. ولی تنها این نیست که آقای مظلومی بگوید تیم قهرمان میشود و همین اتفاق هم بیفتد. فکر میکنم درصد زیادی را بازیکنان باید انجام دهند.
*به نظر میآید در هسته اصلی تیم رابطه بازیکنان با سرمربی خوب است در حالی که شاید پارسال این همدلی وجود نداشت. اینطور احساس میشود که شاید بعضی از بازیکنان با باشگاه سر مسائل مالی به مشکل بربخورند ولی رابطهشان با آقای مظلومی خوب است. به نظرت این میتواند به مربی کمک کند؟
بله، هرقدر مربی به بازیکنان نزدیکتر باشد میتواند بهتر نتیجه بگیرد و آقای مظلومی هم فکر میکنم با بچهها رابطه خوبی دارد.
*میخواهم بگویم خود آدمها وقتی یک جایی هستند میدانند که به موفقیت میرسند یا نه. حالا حس درونی تو این است که این تیم موفق میشود یا نمیشود؟
من فکر میکنم برای موفقیت باید فاکتور دوندگی در زمین را تقویت کنیم. تیمها جلوی استقلال خیلی انگیزه دارند مخصوصا جلوی تیم امسالش و اگر ما بیشتر از آنها ندویم نمیتوانیم نتیجه بگیریم. مثلاً در بازی فجر، به نظرم فجر خیلی بیشتر از ما دوندگی داشت.
*سؤال دیگری که وجود دارد این است که در آن بازی هم خود تو یا فرهاد مجیدی به این اعتراف کردید که استقلال اصلاً خوب بازی نمیکند.
من که دومین بازیام با استقلال بود ولی در این چند هفته خیلی مقابل سپاهان خوب بازی کردیم و فکر میکنم دلیلش این بود که استقلال خیلی به عنوان یک تیم قدرتمند از سپاهان حساب میبرد.
*یعنی شما مقابل آنها انگیزه داشتید؟
انگیزه هر دو تیم مقابل همدیگر بالا بود و آنها هم انگیزه داشتند که جلوی استقلال خوب بازی کنند. به نظر من ترس از باخت خیلی کمک میکند که خوب بازی کنیم. ما خودمان هم پارسال در سپاهان از هر تیمی که میترسیدیم بهترین بازی را در مقابلش انجام میدادیم. در این مورد هم شاید ما فجر را دست کم گرفتیم ولی آنها بازیهای خوبی انجام دادند.
*چند سؤال هم درباره تیمملی بپرسم. نظرت درباره کار کردن با کروش چیست؟
شاگرد کروش بودن افتخار است چون مربی بزرگی بوده است. فکر میکنم ایشان یک مقدار به زمان احتیاج دارند که در تیمملی ما جا بیفتند، بازیکنان را بشناسند و بتوانند برای ایران موفقیت کسب کنند. ولی در کل تیم خوب و جوانی داریم و فکر میکنم با آقای کروش بتوانیم به جام جهانی برویم.
*ویژگیها و شاخصههایی که آقای کروش دارد چیست؟ به عنوان مثال تفاوتهایی که با آقای قطبی یا مربیهای دیگری که با آنها کار کردهای دارد چیست؟ در تمرینها یا سایر مسائل.
به هر حال اسمشان خیلی بزرگ است و فکر میکنم ایشان را متمایز میکند با مربیهایی که میتوانستند باشند. فقط مسئلهای که هست این است که زمان بیشتری میخواهند. کارشان هم سخت است چون تیمملی قبل از ایشان نه جام جهانی رفته و نه توانسته در جام ملتها نتیجه بگیرد.
*به نوعی هم مردم میخواهند این تیم یک کاری بکند و انتقادها از همین بازی مالدیو یا حتی ماداگاسکار شروع میشود. این کار را برای همه شما سخت نمیکند؟
ایشان تیم را موقعی دستشان گرفتند که تعطیلی بین فصل بود و بازیکنان هم مدتی رفته بودند استراحت کرده بودند. درباره بازی ماداگاسکار فکر میکنم اگر الان با ماداگاسکار بازی کنیم خیلی فرق میکند با آن زمان، البته آن زمان هم موقعیتهایی برای گل زدن داشتیم و هواداران هم این را میخواستند که بیشتر گل بزنیم و از این ناراحت بودند ولی خب در کل مردم دیدشان نسبت به فوتبال یک مقدار تغییر کرده است و دوست دارند تیمملی بتواند نتایج خوبی بگیرد.
*کلاً انگار به فوتبالیستها دیگر اعتماد ندارند آنقدر که نتایج خوب نگرفتهاند. زمانی بود که تیمملی به نوعی نماد وحدت ملی میشد ولی شاید خودت هم این حس را داشته باشی و شاید این نگاه مقداری غیرمنصفانه هم باشد که الان فکر میکنند فوتبالیستها کلی پول میگیرند ولی هیچ کاری نمیکنند.
به نظر من تمام تیمها پیشرفت میکنند ولی ما پیشرفت نکردیم و به خاطر این است که ما نتیجه نمیگیریم وگرنه با کمی بالا و پایین، همین کیفیت بازیکنان الان را بازیکنان آن موقع هم داشتند. به نظر من زیرساختهای فوتبال ما هم باید عوض شود و فقط این نیست که بخواهیم بازیکنان بروند خوب بازی کنند.
*یعنی مشکلاتی بیرون از فوتبال ما وجود دارد؟
صددرصد. خود آقای کروش هم که تازه آمدهاند به این اشاره میکنند که باید فوتبال ایران از پایه عوض شود و تمام امکاناتی که یک فوتبالیست احتیاج دارد باید فراهم شود و اینطور نیست که فقط مربی خوب باشد. ما یک زمین تمرین خوب نداشتیم و الان کمپ تیمملی فکر میکنم تازه آماده شده که تیمملی بتواند خوب تمرین کند.
*فرهاد مجیدی هم به تیمملی اضافه شد. نظر تو درباره بازگشت او چیست؟
من فکر میکنم واقعاً فرهاد کار بزرگی کرده است که در این سن میتواند در تیمملی بازی کند. به نظر من هم علی کریمی و هم مجیدی هنوز هم ستارههای تیم ما هستند و خود من افتخار میکنم که هم در استقلال در کنار فرهاد مجیدی هستم و هم در تیمملی.
*برای مهرشاد مؤمنی هم دارد یک اتفاق بزرگ میافتد.
مهرشاد مؤمنی هم در لیگ آمریکا سال خوبی را داشته است و از تیم گالکسی پیشنهاد دارد. من خودم دوست دارم در ایران بازی کنم فقط به خاطر شرایط مالی که لیگ آمریکا شرایط مالیاش خوب نیست. از لحاظ فوتبالی خوب هستند ولی از لحاظ مالی خوب نیستند و لیگ آمریکا حتی به بازیکنان ملیاش هم زیاد خوب پول نمیدهد. این فقط یک افتخار است برای مؤمنی که در تیم گالکسی بازی کند.
*یعنی سطح فوتبالش بالاتر از لیگ آمریکاست؟
سطح بازیاش خوب است. مهرشاد با این که چندماهی را آنجا بوده و حالا این پیشنهاد را دارد خیلی خوب است ولی از لحاظ مالی آنها فقط به بازیکنان بزرگ اروپایی خوب پول میدهند مثل بکام، مثل مارکز، مثل تیری آنری ولی به بازیکنانی مثل مهرشاد مؤمنی که رفتهاند آنجا پیشرفت کردهاند خیلی خوب پول نمیدهند. من خودم پیشنهادم به مهرشاد این است که در ایران بازی کند بهتر است.
*در مراسم خیریهای که همه بچههای استقلال را دعوت کرده بودند جزو کسانی بودی که نرفتند. با توجه به شخصیتی که از تو میشناسیم و خانوادهات خیلی عجیب است که نرفتی!
خیلی دوست داشتم بروم و بعد از تمرین میخواستم بروم آنجا، رفتم خانه که از آنجا بروم ولی مشکلی برایم پیش آمد که نتوانستم بروم.
*وقتی برای 25 نفر یکهو مشکل پیش بیاید خیلی صورت خوشی ندارد.
من اطلاع ندارم که چه کسانی نرفتند.
*هیچکس نرفته جز آرش برهانی. این در حالی است که بچههای آنجا منتظر بودند که شما بروید. به نظر میرسد خوب است که درعوض یک بار ستارههای تیم جمع شوید و سرزده به آنجا بروید.
به نظرم حالا که نتوانستهایم برویم باید این را جبران کنیم و چون منتظرمان بودهاند حتماً برویم پیششان.