میگوید قصد دارد باز هم در داربی گل بزند. او حالا بر اساس نظرسنجی یک سایت رسمی بینالمللی نه فقط محبوبترین بازیکن استقلال که محبوبترین بازیکن دنیاست. حالا حتی اگر تنها طرفداران استقلال به او رای داده باشند تا آرایش 3 برابر لیونل مسی باشد اما فرهاد مجیدی در سال 2010 توانست محبوب ترین یار دنیا لقب بگیرد. او که بازوبند کاپیتانی استقلال را به بازو می بندد و با شماره 7 خود می کوشد تا دل هواداران تیمش را شاد کند. اینها پاراگرافهایی است از یکی از معدود مصاحبههای کاپیتان استقلال، فرهاد مجیدی که خودش میگوید از رفتن روی جلد مطبوعات فراری شده و فقط به این فکر میکند که دور از جنجال، سالهای پایانی فوتبالش را بگذراند. این شما و این هم گفته های گلزن داربی قبلی که سرنوشت مسابقه را با گل دقیقه 91 خود رقم زد. او که استقلالیها برایش میخوانند: «آهای فرهاد مجیدی...»
استقلالی بودم نه پولکی
خیلیها یادشان هست، وقتی امدم به استقلال حجازی، پرسپولیس پیشنهاد مالی بهتری برایم داشت. آن زمان عابدینی حاضر بود 20 میلیون به من بدهد اما من برای بازی در استقلال 16 میلیون گرفتم. این تفاوت مبلغ در آن سالها بیشتر به چشم میآمد. راستش این حس را زمانی که از امارات به استقلال برگشتم هم داشتم. خیلیها میگفتند فرهاد تمام شده و برای پول امده به استقلال. قرارداد سال اولم هم اتفاقا خیلی کم بود اما من میخواستم بیایم و خیلی حرف برای گفتن داشتم. سال اول، 200 میلیون میگرفتم و امسال هم که فکر میکنم همه میدانند چقدر میگیرم چون باشگاه رقم قراردادم را اعلام کرده است.
فقط میخواهم خودم را ثابت کنم
همیشه دوست دارم که خودم را ثابت کنم. تمام فوتبالم را کوشیدم این طور باشد تا وقتی همه فکر میکنند، تمام شدم بلند شوم. من خیلی تمرین میکنم و همیشه سعی میکنم تا آماده باشم. هیچ وقت دوست ندارم که فکر کنند کم کاری میکنم. وقتی از امارات برگشتم شاید خیلیها فکر میکردند مجیدی تمام میشود اما برای اینکه جواب شان را داده باشم تلاشم بیشتر شد و خوشحالم که حرف شان به واقعیت بدل نشده.
رویای بازی کنار ساویسه ویچ
خودم که همیشه از بازی کوتاه مدتم در راپید وین راضی هستم. درسهایی از همان 6 ماه گرفتم که هنوز هم باعث میشود در این سن و سال بتوانم خوب بازی کنم. من در راپید نیم فصل موفقی داشتم و قرار بود قراردادم تمدید شود که این اتفاق به دلیل عدم توافق دو باشگاه نیفتاد. من داشتم در این تیم کنار دژان ساویسه ویچ بازی میکردم. بازیکنی که سالها ستاره تیم میلان بود. کسی که بازی در کنارش به عنوان زوج حمله برای خیلیها مثل یک رویاست.
به خاطر فرزاد است که با منصوریان مشکل دارم
با علیرضا منصوریان رابطه ام خوب نیست چون می گویم او در اتفاقاتی که برای فرزاد ما افتاد کم کاری کرد. منصوریان کاپیتان استقلال بود. او بزرگتر بود و میتوانست طوری رفتار کند که نگذارد فرزاد را کنار بگذارند. او وظیفه داشت که این کار را بکند. فرزاد اگر ان اتفاق برایش نمیافتاد و نمیرفت به استیل آذین، فوتبالش هم نابود نمی شد.
برگشتم چون اماراتیها میگفتند فرهاد تمام شده
میگفتند فرهاد تمام شده و دیگر چیزی برای فوتبال امارات ندارد. این نظری بود که همه باشگاههای اماراتی داشتند. برای همین بود که من هم جمع کردم و چمدان بستم تا به ایران برگردم. آمدم استقلال چون خودم میدانستم که میتوانم و حالا از اینکه توانستم، خوشحالم.
تلخترین گل عمرم، گل داربی 68 بود
وقتی در داربی 68 گل زدم ، باور نداشتم که ما بازی را میبازیم اما وقتی این اتفاق افتاد و اشکهای تماشاگران را دیدم، با خودم عهد کردم که باید تلافی کنم. صورتهای مردمی که در ورزشگاه گریه میکردند، جلوی چشمانم بود و نمیتوانستم این اتفاق را فراموش کنم. خوشحالم که در بازی رفت، آن باخت را جبران کردیم. راستش واقعا باورم نمیشد مجتبی به آن توپ برسد آن پاس را بدهد اما او با همه فرق دارد. این کار را کرد و توانستیم برنده باشیم. واقعا از این گل و خندههای مردم خیلی شاد بودم.
میخواهم باز هم گل بزنم اما کاش شیث هم بود
این بخش از گفتههای فرهاد مجیدی مربوط میشود به نزدیک به 2 ماه قبل در اوایل بهمن 1389 که در حاشیه تمرین استقلال گفت: «میخواهم در داربی برگشت هم گل بزنم. گل در داربی و بردن این بازی ارزشش بیشتر از قهرمانی است. راستش تمام تلاشم را برای گل زدن، میکنم. اما کاش شیث هم بود. حالا شاید خیلیها به او ایراد بگیرند اما اتفاقا دفاع خوبی است و در زمین، مهاجمان را خیلی اذیت میکند. اتفاقا گذشتن از او اصلا آسان نیست.»