این تماشاچى ها که امروز اومدن استادیوم عشقشون برد شماهاست. طورى بازى کنین که فردا شرمنده اینا نباشین. یه یا على بگید و برید تو زمین. ماشاءالله، شیره و...
سکانس دوم- بیرونى- زمین بازى
بازى سردرگم ، بى هدف و بدون استراتژى و فقط با تکیه بر هجمه تماشاگران و کاریزماى وحشتناکى که از نیمکت مى آید طورى که بازیکنان زیر آن فشار خردکننده بعد از دست دادن هر توپ نگاهشان به نیمکت است و تمام تلاششان را مى کنند اما نتیجه نه آنان را راضى مى کند و نه تماشاچیان را.
سکانس سوم- داخلى- رختکن
سرمربى برافروخته در حالى که خون خونش را مى خورد: بى غیرت ها اسم بعضى ها تون رو یه تریلى هم نمى کشه. خجالت بکشید. تو تمرین که همه تون یه پا مارادونا هستین اما اینجا... تو مهدى... مثلاً ملى پوشى، بازیکن ۴۰ کیلویى ۳ بار دریبلت زد مث ماست نگاش مى کردى. زمان ما اگر بود قلم پاى فورواردو مى شکستیم! تو ادموند... چرا اون توپو نزدى تو گل؟و... کمک مربى در حالى که سعى مى کرد سرمربى را آرام کند جلوى تخته وایت بورد مى رود و سعى مى کند بچه ها را بهتر توجیه کند و یکسرى خطوط مبهم رسم مى کند و...«مى رید تو زمین واسه جبران این بازى افتضاح نیمه اول. باید آخر بازى نتونید راه برید. هر کى نمى تونه، فردا بره باشگاه رضایتنامه شو بگیره.» ادموند مى شینه، بهنام جاش مى ره تو زمین! و بعد دوباره یا على و شیره و...
سکانس چهارم- بیرونى- زمین بازى
غلیان احساسات در بازیکنان و تماشاگران به اوج رسیده است. حملات بى منطق و سراسیمه با تکیه بر توانایى هاى فردى بازیکنان و خلاقیت آنان در حال ادامه است. همه چیز براى رسیدن به گل، متناسب با این فضا آماده است. دفاع هاى تیم مقابل که تجربه حضور در چنین اتمسفرى را ندارند، دستپاچه شده و به خشونت روى آورده اند. دقیقه ۷۵ بازى و پنالتى براى تیم میزبان. یک بر صفر نتیجه اى است که روى اسکوربورد نمایان است. بعد از گل عطش آنها فرو نشست و به بازى انفرادى و جلب توجه تماشاگران رو آوردند. سوت پایان، پایانى بود به تب و تاب ۹۰ دقیقه اى و تا مرز سکته پیش رفتن تماشاچیان .
سکانس پنجم- بیرونى- دوربین
و میکروفن هاى رسانه ها مربى تیم برنده: تیم ما امروز خوب فوتبال بازى کرد! بین ۲ نیمه نقاط ضعف رو به بچه ها گوشزد کردیم! و با کمک تماشاگران که در سرما و گرما یاور ما بودن، تونستیم ۳ امتیاز بازى رو کسب کنیم. سؤال یک خبرنگار: اما آقاى مربى تیم شما امروز هیچ تاکتیک مشخصى براى رسیدن به گل نداشت و اگر اون اشتباه مدافع حریف نبود...
سرمربى با حالت تهاجمى: بچه تو چند سالته؟! تو از فوتبال چى مى فهمى؟ اون همه موقعیت گل ما رو ندیدى! و... (با وساطت اطرافیان قضیه ختم به خیر مى شود.)
فرداى بازى- دکه هاى مطبوعاتى
تیتر اکثر نشریات به برد کوبنده تیم تهرانى و محبوب اختصاص یافته و همه در باد پیروزى خوابیده اند. بازیکنان با ژست هاى مختلف به کرى خوانى و تحقیر تیم مقابل دست زده اند و... چند هفته به همین منوال مى گذرد. نوسان بالاى بازى و نتایج، صداى همه را خصوصاً ورزشى نویسان مستقل و جوانى که جان تازه اى به تفکر حاکم بر فضاى رسانه هاى ورزشى داده اند را درمى آورد و... اما مسئولان و مربیان تیم بشدت بر موضع خود مبنى بر بازى هاى درخشان و بى نظیر پافشارى مى کنند و توطئه گروهى معلوم الحال، ضعف داورى و بدشانسى را عامل عدم موفقیت در بازى ها مى دانند.
***
همان طور که دیدیم و دیدید، آن تفکر به دلیل هماهنگ نشدن با شرایط روز، نپذیرفتن تغییر و پافشارى بر اصول کهنه و منسوخ، به تدریج از صحنه کنار گذاشته شد. ملهم از شرایط جامعه و تغییر در مبانى تفکر، باز شدن فضا، ظهور روزنامه نگاران جوان و جسور (که غیر از تملق و به به گفتن به نقد جریان حاکم، هم در حوزه فنى و هم در حوزه ژورنالیستى مى پرداختند) که در پى آن شفاف سازى ها طرفداران فوتبال از تماشاچى! با آن الگوى رفتارى خاص به تماشاگران آگاه و فعال تبدیل شدند که به خوبى توانایى تحلیل شرایط حاکم بر فوتبال را داشتند. حضور مربیان خارجى نیز در همان دوران دوباره در فوتبال ما باب شد که در یک تحلیل کلى و به اعتقاد این قلم، گسست و شکاف فوتبال ما با فوتبال روز دنیا را کمتر کرده و منشأ اثرات بى شمارى چه در حوزه نظر و چه در حوزه عمل شدند.
ب) تفکر مدرن- فوتبال مدرن
سکانس اول- داخلى- رختکن
سیستم امروز تیم ما مقابل حریف ۱-۳-۲-۴ است. فوتبال رو جمع و جور و در فضاى محدود بازى مى کنید. حد فاصل فوروارد نوک و دفاع ما به هیچ وجه نباید از ۴۰ متر بیشتر بشه. با توجه به اینکه میزبان هستیم و تخصص حریف هم ضدحمله است، دفاع و ۲ هافبک دفاعى ما باید بسیار هوشیار بازى کنن. با شدت و سرعت حمله مى کنیم. توپ رو بدون مکث و کار اضافه به گردش درمیارید. حریف در دفاع و خصوصاً عمق دفاع بشدت آسیب پذیره. آمار و فیلم بازى هاى گذشته شون همین رو نشون میده. با پاس هاى تک ضرب و زمینى به زمین حریف مى رید و با پاس هاى توعمق، فوروارد رو تو موقعیت گل قرار مى دین. اونجا هم کار اضافه بى معناس. سریع و بى مکث به توپ ضربه مى زنین. مخصوصاً گوشه چپ که گلر با توجه به سن و سال بالاش نمى تونه رفلکس مناسب داشته باشه. اگه تو این ۱۵ دقیقه اول به گل رسیدیم که همین استراتژى رو ادامه مى دیم با طمأنینه بیشتر. به هیچ عنوان عقب نمى کشید. در ریباندها، هافبک ها و خصوصاً فرزاد، حتماً روى قوس ۱۸ قدم حضور داشته باش.موقع نفوذ هافبک اول، دومى عقب مى ایسته و به دفاع کمک مى کنه. کمتر در عرض بازى کنید و...
بعد کمک مربى شرح وظایف هر کدام از بازیکنان را به آنان مى دهد و بازیکنان با ذهن باز و شفاف و همان طور که نسبت به توانایى و ضعف تیم مقابل در طول هفته تمرین کرده اند آماده رفتن به زمین مى شوند.
سکانس دوم- خارجى- زمین بازى
بازى با حملات تیم میزبان شروع مى شود. حملات بى محابا و همراه با حمایت تماشاگران موقعیت هاى بى شمارى روى دروازه حریف خلق مى کند اما در دقیقه ۲۰ حملات به ثمر مى نشیند و در پى یک کار تمرین شده و «ساده» تیم به گل مى رسد. نیمه اول با همین نتیجه به پایان مى رسد.
سکانس سوم- داخلى- رختکن
سرمربى خطاب به بازیکنان: نتیجه خوب بود اما بازى شما چند اشکال اساسى داشت:
۱- مدافعان ما محو بازى شده بودند. فراموش کردند که فاصله با فوروارد زیاد نشه، به همین دلیل تیم عقب نگه داشته مى شد. هافبک چپ ما بیش از حد عرضى بازى مى کرد. کار با توپ ها در بعضى صحنه ها (اشاره به موقعیت خاص و بازیکن آن صحنه) زیاد بود. برخلاف گفته ما، بعد از گل عقب کشیدید. ازتون مى خوام مثل ۱۵ دقیقه اول بازى کنید. اگه تغییرى نیاز بود با همون اشاره هایى که تمرین کردیم بهتون مى گم. در ضمن وقتى کرنر مى شه توپ رو فرزاد برمى داره. اگه روپایى زنان به سمت نقطه کرنر بره، یعنى اینکه توپ کوتاه و سریع به دهانه دروازه فرستاده مى شه. اگه توپ رو با دست برداشت توپ بلند مى یاد رو نقطه پنالتى که گلر مجبور بشه بیرون بیاد و دفاع هاى سرزن ما مى تونن رو این توپا نفوذ کنن.
۲- یه چیز دیگه هم که این هفته روش تمرین کردیم، ضربات ایستگاهى بود که نیمه دوم با توجه به ضعف بدنى و فشار روانى که دفاع حریف متحمل مى شه، احتمال وقوعش زیاده. سعى کنید خارج از چهارچوبى که تمرین کردیم ضربه نزنید. اگه سؤالى هست بگید؟ موفق باشید.
سکانس چهارم- بیرونى- زمین بازى
بازى دوباره با حملات میزبان شروع مى شود. فشار حملات لحظه به لحظه بیشتر مى شود و روى یک کرنر با ضربه سر مدافع به گل مى رسند. ورزشگاه منفجر مى شود. مربیان بیشتر از بازیکنان تشویق مى شوند. ادامه بازى با دفاع منطقى و پرس در نیمه حریف دنبال مى شود به طورى که تیم حریف به ندرت به دروازه میزبان نزدیک مى شود و... در یک صحنه یک پنالتى واضح به نفع تیم میزبان اتفاق مى افتد اما داور اعتقادى به خطا ندارد و در نهایت بازى با همان نتیجه به پایان مى رسد.
سکانس پنجم- بیرونى- کنفرانس خبرى
سرمربى تیم برنده: بچه هاى تیم من امروز یک فوتبال مدرن و با برنامه رو بازى کردند. استراتژى ما براى این بازى تهاجم در نیمه اول و بازى فشرده بود. در ۱۵ دقیقه سوم براى دقایقى بازى از دست ما خارج شد که در نیمه دوم این نقص جبران شد. از تماشاگران به خاطر حمایت همه جانبه بسیار ممنونم. از تیم مقابل باید با احترام یاد کنیم که به روح فوتبال احترام گذاشتند. سؤال یک خبرنگار: در مورد داورى و اون صحنه پنالتى چه نظرى دارید؟ اجازه بدهید در مورد داورى، کارشناسان نظر بدهند. داور تمام تلاشش را براى یک قضاوت خوب انجام داد و اشتباه اگر هم صورت گرفته باشد، جزئى از فوتبال و حتى از زیبایى هاى آن است.
سکانس آخر- بیرونى- دکه هاى مطبوعاتى
روزنامه ها با تحلیل دقیق و فنى بازى و با آنالیز نفرات و نمره دادن به بازیکنان ارزش کار همه را به زعم خود مشخص کرده اند و از استقبال چشمگیر تماشاگران و گرم شدن فضاى فوتبال به نیکى یاد کرده اند. پلیس از کاهش ارتکاب به جرم در روزهاى پایانى هفته و زمان برگزارى مسابقات فوتبال خبر مى دهد و...
***
آنچه در بالا آمد تصویرى استعارى از ۲ گونه تفکر حاکم بر فوتبال و رسانه هاى ما بود و کمابیش همچنان نیز هست. شاید در بعضى مواقع تنه به آرمانى بودن و ایده آل گرایى بزند اما همان تماشاگر فهیم فوتبال به خوبى مى تواند مصداق هایى براى هر کدام از این ۲ نوع تفکر پیدا کند.