هافبک قدیمی آبیها دیروز لب به انتقاد گشود و علامت سوالی به بلندای قامت باشگاه آبی فراروی آن قرار داد. وقتی باشگاه بدقولی کند و چکها برگشت میخورند لابد باید منتظر گلایههای تند و تیز مجید نامجو مطلق باشند.
حالا که داستان ابومسلم برای شما خیلی زود تمام شده به گزینه دیگری فکر نمیکنید؟
دوست ندارم بیگدار به آب بزنم. ما اعتبارمان را ذره ذره به دست آوردیم و نباید کاری کنیم که این حیثیت و اعتبار یکشبه دود بشود و برود هوا.
از باشگاه پیکان با شما تماس نگرفتند؟
نه هیچ تماسی نبوده. این چیزهایی که روزنامهها مینویسند همهاش شایعه است. من الان در خانه نشستهام و بازی ذوب را با خیال راحت نگاه میکنم.
شنیدیم باشگاه استقلال هنوز طلب پارسال شما را پرداخت نکرده؟
آقایان صبح تا شب حرف از جایگاه پیشکسوت میزنند اما در میدان عمل کاری میکنند که همه چیز زیر سوال برود. بعد از کلی رفت و آمد و چانهزنی بالاخره یک فقره چک دست ما دادند و رویمان را بوسیدند. اما چند روز است که این چک را به بانک میبرم و دست خالی برمیگردم. توی حساب باشگاه پول نیست و از قرار معلوم ما را سرکار گذاشتهاند. این همان حمایت پیشکسوت است. خوب دقت کنید!
حالا میخواهید چکار کنید؟
دوست ندارم کار به جایی برسد که از استقلال شکایت کنم. من چهار، پنج روز فرصت میدهم تا این چک را که پس از کلی حرف و حدیث دستم دادهاند را پاس کنند وگرنه...
وگرنه چی؟
قطعا شکایت میکنم و پیگیر حق تضییعشدهام خواهم بود. پارسال در آن شرایط بغرنج به استقلال برگشتم و گلیم تیم را از آب بیرون کشیدم، آن وقت اینطوری جوابمان را میدهند. بنویسید پیشکسوت در فوتبال ایران هیچ معنی و مفهومی ندارد و باید با بیحرمتی مواجه شود و دم نزند. لااقل اینجا که ما هستیم اینطوری است. این رسم برخورد و احترام نیست. ما فنا شدیم. آن موقع نه امکانات بود، نه پول بود و نه هیچ چیز دیگر. اگر آنطوری میمردیم و زنده میشدیم به خاطر یک پیراهن بود. پیراهنی که امروز چندان ارزشی ندارد انگار... چه کسی را پیدا میکنید که برای یک پیراهن خیس بمیرد؟چطور اینها 600 میلیون دارند به این ستارهها بدهند اما 26 میلیون پول من را نمیدهند.