نگاهی به مربیان موفق تاریخ باشگاه استقلال از سال 1324 تاکنون نشان میدهد فقط 4 مربی توانستهاند در این تیم موفق باشند و به دستاوردهای چشمگیری دست یابند. در میان این 4 مربی تنها زدراکو رایکوف روسی توانسته نامی برای خود دست پا کند و به عنوان یک مربی غیربومی یا غیر استقلالی در استقلال موفق باشد. رایکوف حدفاصل سالهای 1348 تا 1355 در باشگاه استقلال فعالیت داشت. او مقطعی هم سرمربی تیم ملی ایران بود و در همه سالهای حضورش در باشگاه استقلال توانست یک عنوان قهرمانی در لیگ و یک قهرمانی در جام باشگاههای آسیا به دست آورد. این دو عنوان کافی بود تا رایکوف در تاریخ پرافتخارترین مربیان باشگاه استقلال معرفی بشود. پس از او اما هیچگاه دیگر مربیان غیربومی و غیراستقلالی نتوانستند در این تیم موفق باشند. تاریخ هیچگاه سقوط استقلال در دوران مربیگری بیژن ذوالفقارنسب را از یاد نخواهد برد. مردی که باسابقه بازی در پرسپولیس ناگهان سر از نیمکت استقلال درآورد. بعد از او شانس یک بار هم به رولند کخ آلمانی لبخند زد. مردی که از نام و اعتبار مطلوبی در فوتبال آلمان برخوردار بود و آلمانها او را به عنوان گزینهای کاربلد میشناختند. کخ نیز هیچگاه نتوانست در استقلال به توفیق دست یابد و ماحصل حضور او در استقلال کسب رتبه نهمی در لیگ و در نهایت حذف از رقابتهای قارهای بود. کخ باعث شد تا مدتها مدیران وقت استقلال به گزینههای دیگر فکر نکنند و همواره به دنبال استخدام مربیان بومی، به خصوص با پیشینه استقلالی باشند. در لیگ هفتم اما یک بار دیگر قرعه به نام گزینهای غیراستقلالی افتاد. پس از آنکه ناصر حجازی نتوانست نتایج خوبی بگیرد و استقلال در نیم فصل لیگ هفتم در رتبه ششم جا گرفت سکان هدایت آبیها به دست فیروز کریمی سپرده شد. او سالها در آرزوی تصاحب نیمکت استقلال به سر میبرد تا اینکه سرانجام به خواستهاش رسید و سرمربی استقلال شد. خیلیها تصور میکردند دانش فنی فیروز به کار استقلال میآید و او وضعیت این تیم را سر و سامان میدهد.
■ ■ ■
فیروز پس از ورود به اولین تمرین استقلال جملهای تاریخی را به زبان آورد: «25 جلسه دیگر استقلال مثل منچستر یونایتد بازی میکند. بگذارید 25 جلسه تمرین را پشتسر بگذاریم تا تیم رویایی من را ببینید!» 25 جلسه از تمرینهای استقلال گذشت اما نه خبری از منچستریونایتد بود و نه سایهاش! استقلال تا اندازه تیمی محلی نزول کرد و پیش از پایان فصل مدیران استقلال مجبور شدند فیروز را اخراج کنند و به ناچار صادق ورمزیار را به جایش قرار بدهند. این بار نیز پروسه ساختن یک مربی جدید در استقلال به بنبست خورد و استقلالیها دوباره دست یاری به سوی امیر قلعهنویی دراز کردند تا او سکان هدایت تیمشان را عهدهدار شود. قلعهنویی به مجرد ورود به استقلال توانست بخش اعظمی از مشکلات این تیم را مرتفع کند. او سرانجام در عرض کمتر از 6 ماه 2 جام به دست آورد؛ یکی در حذفی و دیگری لیگ هشتم. فصل نهم نیز به دلایل بسیار برای استقلال آنچنان خوش یمن نبود و سرانجام آبیها به سرمربیگری صمد مرفاوی در رتبه سوم قرار گرفتند اما این نتیجه سبب شد مرفاوی هم از استقلال برود تا دوباره نگاهها متوجه یک گزینه غیراستقلالی شود. با گذشت یک هفته از عقد قرارداد مرفاوی با مس کرمان زمزمههایی در جذب مجید جلالی شنیده شد. گزینهای که هیچ بعید نیست نتایجی بدتر از آنچه فیروز کریمی رقم زد را باعث شود.
■ ■ ■
000 اما راه برون رفت از این وضعیت چیست؟ در برهه کنونی به نظر میرسد مجید نامجومطلق بهترین گزینه برای هدایت استقلال باشد. اگرچه او از تجربه کافی برخوردار نیست اما از لحاظ سابقه نسبت به بسیاری از بازیکنان قدیمی این تیم برتر نشان میدهد و میتواند نظر موافق سکوها را هم به سوی خود جلب کند. البته اگر مدیران استقلال تغییر عقیده نداده و نسبت به استخدام یک گزینه خارجی خوب از خود میل و علاقه نشان ندهد. شاید اگر آبیها با یک مربی نامدار بزرگ وارد مذاکره بشوند و او را جذب کنند پس از 33 سال خاطره شیرین رایکوف در استقلال زنده بشود. غیر از این استقلال باید قید جذب مربیان درجه دو را بزند و تیمش را به یک گزینه کاملا استقلالی بسپارد.