تیمی که قرار بود برای قهرمانی بسته شود، با عملکردی نقد پذیر در نقل و انتقالات ابتدای فصل، نیم فصلی پر فراز و نشیب همراه با بیم و امید را به امید پنجرههای باز زمستانی و تعطیلاتی ۵۰ روزه در نیم فصل سپری کرد تا برای نیم فصل دوم و از آن مهمتر برای رقابت با رقیبان تا بن دندان مسلح آسیایی مهیا شود، با بحرانی بی سابقه روبرو شده است.
در حالی که نیمی از تعطیلات طولانی نیم فصل سپری شده، هنوز حتی یک نسیم امید از پنجرههای به ظاهر بازی استقلال به فضای این تیم نوزیده و رسانههای رسمی باشگاه در سکوت مدیران این باشگاه برای خالی نماندن خروجیهای شان تنها به یادآوری خاطرات دهههای پیشین پرداخته و مهمترین اخبار روزهای اخیرشان «ورود چند دقیقه پیش پسر سرمربی به ایران» است و البته بازتاب برخی از مسائل تیم ملی در امارات.
نزدیک به چهار هفته از آخرین بازی آنها در لیگ گذشته و در حالی که همه تیمها عملا نقل و انتقالات، تمرین و حتی اردوی آماده سازی خود را آغاز کردهاند، در تیمی که قرار است تا چندی دیگر پنچه در پنجه الهلال، العین و الدحیل بیندازد، «همه چی تعطیله».
در حالی باید در اردوی استقلال اعلام وضعیت قرمز کرد که مدیران این مجموعه همچنان سیاست سکوت و خاموشی پیشه کرده و حاضر نیستند در خصوص شرایط بغرنج تیم شان توضیح داده و همچنان معتقدند در سکوت و آرامش و چراغ خاموش! در حال مهیا کردن تیم شان برای نیم فصل دوم هستند.
تنها تمهیدی که مدیریت این مجموعه برای تلطیف فضای هواداری تیم شان به خصوص در فضای مجازی اندیشیدهاند، اضافه کردن فرهاد مجیدی بعنوان دستیار به کادر فنی بود.
حالا تیمی بازیکن جدیدی به خدمت نگرفته و بازیکنانش هم به دلیل مشکلات مالی حاضر به تمرین نیستند و اردوی خارج از کشور آن هم لغو گردیده است، به جز مجیدی یک مربی آلمانی دیگر هم به خدمت گرفت تا تنها در اضافه کردن نفر به اعضای کادر فنی موفق عمل کرده باشد.
بسیاری از هواداران و اغلب پیشکسوتان این تیم با سئوالهای متعدد و بدون پاسخی مواجه هستند. سئوالاتی از قبیل این که چرا باشگاه استقلال مدتهاست در بزنگاههای مهم با چنین مشکلاتی مواجه می شود؟ چرا اوج مشکلات مالی این باشگاه در مقاطع نقل و انتقالاتی نمود پیدا میکند و چرا مدیران این مجموعه در این مقاطع سیاست سکوت و تایید سیاستهای وزارت ورزش را در پیش میگیرند.