باید اقرار کنیم این شکستی به معنای واقعی کلمه بود که ذکر دلایلش را
باید به کارشناسان واگذار کرد. به هرحال نبود انسجام لازم، نه برای
رویارویی با تیمی مثل السد، بلکه برای حضور در چنین سطحی میتواند دلایل
عدیده ای را با خود به همراه داشته باشد که پرداختن بدون حب و بغض به آن
اولین واکنشی است که باید در جهت جبران این باخت سنگین به آن نشان داد.
باید بپذیریم بردن تیمی در قواره های السد مستلزم یک برنامه ریزی اصولی
است، باید بپذیریم دیگر حضور بازیکنان تاریخ مصرف گذشته اروپایی یا
امریکایی و افریقایی مثل دونادونی یا ریوالدو و یا عابدی پله که فقط از
انها جز یک سنگینی نام بجا مانده گذشته است. دیگر مدیران متمول باشگاهای
عربی هزینه را یادگرفته اند. اگر امروز السد از کسی مثل گابی استفاده میکند
باید بدانیم او تا 3 ما گذشته ستون بی چون و چرای تیم بزرگی مثل اتلتیکو
مادرید بوده که به رهبری او به اکثر افتخارات ممکن در سطح باشگاهی رسیده
است و در کنار او کسی بازی میکند که با تکیه بر استعداد و کلاس فوتبالش
سبکی نوین به نام تیکی تاکا متولد شده است.
اما درست بعد از اتمام مسابقه دیشب، مورینیو و شاگردانش هم در سخت ترین و
پر فشار ترین روزهای منچستر یونایتد به مصاف تاتنهام رفتند. دیداری که به
گفته اکثر کارشناسان شاید به قیمت اخراج مورینیو در صورت شکست منجر می شد.
سایه های ورود زیدان به منچستر بعد از دریافت هر گل پر رنگ و پر رنگ تر می
شد تا اتمام بازی و باخت سنگین منچستر با سه گل در الدترافورد، آن هم در
حضور 80 هزار تماشاگر متعصب منچستری که چنین روزهایی را کمتر به چشم خود
دیده اند. درست مثل هشتاد هزار تماشاگر استقلال که شاهد شکست سنگینشان
مقابل یک تیم به ظاهر عربی اما تقویت شده با بازیکنان روز دنیا بودند.
از بحث اصلی مان خارج نشویم، این نکته فقط برای این عنوان شد که بدانیم با
چه تیمی باید دست و پنجه نرم میکردیم آن هم با مشکلات فاجعه وار پیش فصل،
که بدون شک تمام تماشاگران استقلال یا حداقل انهایی که به استادیوم می روند
بدان واقف هستند.
روی صحبت من با کسانی است که فاقد جنبه حضور در استادیم ازادی بودند، نه
از باب پرتاب ترقه یا استفاده از لیزر بلکه دانستن حمایت تا اخرین لحظه از
تیمشان حتی بعد از سوت داور که گمان نکنم بدون شک وظیفه ای جز این داشته
باشند.
دیشب شاهد دو صحنه کاملا متفاوت از الدترافورد تا ازادی بودیم که در جای
خود بسیار طعنه امیز بود. هر دو تیم متحمل یک شکست بسیار تلخ در شرایط
بحرانی بودند اما واکنش تماشاگرانشان تفاوتی از زمین تا اسمان داشت. یکی با
بکار بردن واژه سخیف بی ""غیرت بی غیرت"" انهم در حالیکه هنوز 20 دقیقه به
پایان بازی مانده است و در طرف دیگر تشویق دو دقیقه ای انهم به صورت
ایستاده بعد از تحمل یک شکست تاریخی از یک رقیب دیرینه.
دیشب صحنه های زشتی را از نزدیک به تماشا نشستم که نمونه اش را کمتر به یاد
دارم که معتقدم این نوع رفتار غیر معمول و این درجه از پایین آمدن استانه
صبر مردم نه تنها در تهران بلکه در همه ورزشگاه های ایران به واکاوی ریشه
ای نیازمند است. تشویق یک تیم عربی آن هم در آزادی در حالیکه هنوز 20 دقیقه
از این دیدار و 90 دقیقه از دیدار برگشت باقی مانده است جای تاسف و
ناراحتی بسیاری دارد.
دیروز تماشاگران منچستر درس بزرگی را درست یک ساعت بعد از اتفاقات دیشب، نه
تنها به هواداران استقلال بلکه به تمام هواداران ایرانی دادند که
امیدوارم به سادگی از آن عبور نکنیم و یادمان باشد که گاهی یک سکوت به جا
میتواند بهترین نوع حمایت باشد. هنوز صحبت های مربی الجزایر در دیدار جام
بین قاره ها در سال 1370 را یادم نمیرود که ادعا می کرد تنها ده هزار
تماشاگر ما در الجزایر به صد و ده هزار طرفدار شما می چربند.
کیاوش عزیزی