استقلال در نیمه دوم برای گلزنی بیشتر بود. به خصوص دردقایق پایانی. چون
برای رسیدن به سه امتیاز مسابقه نیاز به گل داشت. این عطش در ۲۰ – ۳۰
دقیقه پایانی بیشتر شد اما همه توپ ها با پاس های بلند به روی دروازه فولاد
ارسال می شد و فولادی ها که در محوطه جریمه تجمع کرده بودند به خوبی این
توپ ها را برگشت می دادند و احسان مرادیان بلند قامت هم در درون دروازه
فولاد برای مال خود کردن این توپ ها خروج های خوبی داشت.
شاید استقلال نیاز به این داشت به خصوص در دقایق پایانی با آرامش و به
اصلاح آلمانی فوتبال کند. بازی با پاس های بلند برنامه فولاد بود و میهمان
از این شیوه از بازی استقبال می کرد و بیشتر این توپ ها را تبدیل به ضد
حمله می کرد. هر چند در استفاده از ضد حملات خیلی موثر بازی نکرد.
طبیعتا اگر استقلال بازی را از منطقه یک سوم دفاعی به منطقه یک سوم
میانی می آورد و سپس به منظقه یک سوم تهاجمی می رفت می توانست فولادی های
بیشتری را از باکس بیرون بکشد اما توپ ها مدام با پاس های بلند به محوطه
جریمه فولادی ها می رسید و در چنین شرایطی فولادی ها سازمان دفاعی خوبی
داشتند و به خوبی از مهار توپ ها بر می آمدند.
فولاد که در بازی با پرسپولیس
۳ گل خورد یک امتیاز ارزشمند از بازی با استقلال گرفت.طرفداران فولاد در
استادیوم آزادی از شیوه بازی تیم راضی بودند و بی شک طرفداران تیم در اهواز
هم از نتیجه ای که رقم خورده راضی هستند. در مورد استقلال می توان گفت عطش
این تیم برای پیروزی و جبران شکست در برابر پارس جنوبی آنها را وادار به
بازی احساسی به خصوص در دقایق پایانی بازی کرد!
در نیمه دوم به خصوص در دقایق پایانی همه مهره های تهاجمی می خواستند در
نقش فرشته نجات حاضر شوند و این به جای اینکه به استقلال کمک کند به این
تیم ضربه زد. چون در برخی از صحنه ها منجر به ضرباتی شد که خارج از چارچوب
بود. البته که استقلال در این بازی تهاجمی و قابل قبول در فاز حمله بازی
کرد اما در استفاده ازموقعیت ها می بایست با آرامش بیشتری عمل کند. البته
این سبک از بازی اینطور نیست که همیشه منجر به پیروزی نشود. استقلال تنها
نیازمند گردش توپ بیشتری در خط هافبک است و اینکه با بازی ترکیبی مانع از
تراکم بازیکنان حریف در منطقه یک سوم دفاعی اشان شود.
تیم شفر نیاز به این دارد کمی آلمانی بازی کند. فوتبال با حوصله.