وقتی در لابی هتل قدم میزند با خوشرویی
جواب سلام میدهد و با همه عکس میگیرد. از چینیهای کراواتی و اتوکشیده
تا هرمزگانیهایی که با لباس محلی در لابی میچرخند. اما وقتی مخاطب سوالات
قرار میگیرد کمی محتاطتر و سیاستمدارتر میشود؛ ولی همچنان گرم است و
خوشصحبت. نکته مهم در گفتوگو با شفر، حضور موثر ساشا اولیور در کنار
اوست. پسر شفر حکم مشاور و روانشناس او را دارد؛ در تنگناها نکاتی را در
گوش پدر گوشزد میکند و در پیچهای خطرناکتر حتی خودش بهجای پدر به
سوالات پاسخ میدهد. احتیاط پدر و پسر آلمانی در جاهایی به اوج میرسد که
پای سرمربی تیمملی وسط میآید. هر چند ساشا معتقد است تیمملی در حال حاضر
مربی ندارد.
فصل گذشته را با استقلال موفقیتآمیز به پایان رساندید، آن هم با
تیمی که خودتان آن را نبسته بودید. قطعا امسال برای اینکه تیم خودتان را
ببندید برنامههای زیادی در سر داشتید. در فصل نقلوانتقالات چقدر به
اهدافتان رسیدید؟
خب 4بازیکن خوب از جمع ما جدا شدند که جدایی یکی دو نفر از آنها خیلی برای
من سخت بود. بعد هم خریدهایی داشتیم مثل تبریزی، نیومایر و گرو که خیلی دیر
به جمع ما اضافه شدند. ما نیاز داشتیم که تیم کامل خودمان را در اردوی
آمادهسازی پیشفصل در اختیار داشته باشیم. اما بخش زیادی از تیم فعلی در
آن اردو همراه ما نبودند. با این شرایط در بازی اول اصلا خوب نبودیم، در
بازی دوم کمی بهتر شدیم و در بازی سوم عالی بودیم. الان تیمی در اختیار
دارم که بازیکنان جوان و باتجربه را همزمان در کنار هم دارد و نیاز داریم
این دو گروه را با هم هماهنگ کنیم.
لطفا یک عدد به ما بدهید که این تیم دقیقا چند درصد از آن تیمی است که شما میخواستید.
بگذارید فکر کنم.... در این لحظه میتوانم بگویم 80درصد خواستههایم برآورده شده است.
حالا که بخشی از خواستههایتان
برآورده نشده باز هم به قهرمانی در 3جام فکر میکنید یا ممکن است به همان
نسبت توقعتان هم از خودتان کمتر شود؟
نه، ما حق نداریم کوتاه بیاییم. به جای این کار باید تلاش خودمان را بیشتر و
بیشتر کنیم تا به اهدافمان برسیم. این 80درصدی که گفتم مربوط به امروز
است. با کار و تمرین بیشتر باید تیم را با همین نفرات از 80 به 100درصد
برسانیم. در بازی تراکتور دیدید که تا حد زیادی به این هدف رسیدهایم.
دانشگر را نداشتیم اما جانشینش به خوبی او عمل کرد. وریا مصدوم و تعویض شد
اما نفر بعدی هم به خوبی خود او بود. ما الان ذخیرههایی داریم در حد همان
بازیکنان اصلی، و مهم این است که همه آنها به این باور برسند که میتوانند
بر هر تیمی غلبه کند.
شما از قهرمانی در آسیا حرف
میزنید و هواداران هم خیلی به کسب این ستاره سوم امیدواری نشان میدهند.
اما به نظر میرسد قهرمانی در آسیا برای باشگاههای ایرانی مدتهاست به یک
آرزوی محال تبدیل شده است. تیمهای شرق آسیا خیلی قدرتمند شدهاند و نتایج
سالهای اخیر هم نشان میدهد قهرمانی آسیا نه برای استقلال بلکه برای هر
تیم ایرانی آرزوی دور از دسترسی است.
نه فقط شرق آسیا که در غرب هم تیمهای بسیار قدرتمندی حضور دارند. قیمت
ژاوی دقیقا معادل تمام بازیکنان استقلال است. السد دو بازی اخیرش را 10-1 و
6-0 برده و اینها نتایج عجیبی است. اما همه اینها دلیل نمیشود که به
قهرمانی فکر نکنیم. مهم این است که بازیکنان ما در قابل یک تیم و با آمادگی
ذهنی بالا بهترین نمایش خودشان را ارائه بدهند. تیم الهلال هم دو بازیکن
آرژانتینی داشت اما در روز مسابقه بازیکنان استقلال در ترکیب تیمشان بهتر
از بازیکنان الهلال بودند. این بسیار به آمادگی ذهنی و بدنی در روز مسابقه
بستگی دارد. الان نیمهنهایی آسیا در دست ماست و نباید از آن به سادگی
بگذریم.
یعنی برای استقلال شانس قهرمانی در آسیا قائل هستید؟
بله.
و برای پرسپولیس؟
بله. آنها هم میتوانند قهرمان شوند.
***
از بین بازیکنانی که از استقلال رفتند، جدایی کدامشان برای شما سختتر بود؟
ما بازیکنانی را از دست دادیم که فقط یک بازیکن نبودند، بلکه لیدر تیم
بودند. امید ابراهیمی در میانه میدان یک فرمانده بزرگ بود. او با قدرتی که
داشت و ذهنیت برندهای که به تیم القا میکرد یک مهره بسیار مهم برای تیم
بود. یادتان هست در بازی با پیکان در 5دقیقه آخر به تنهایی نتیجه را عوض
کرد و ما پیروز شدیم. او قدرت زیادی به تیم میداد و بقیه بازیکنان هم خیلی
خوشحال بودند از اینکه پشت سر او بازی میکنند. حالا باید یک فرمانده جدید
برای تیمم پیدا کنم.
الان در تیمتان بازیکنی شبیه به ابراهیمی دارید؟
ما در آن پست علی کریمی را داریم، فرشید باقری را داریم و شاید هم محمد
دانشگر. اینها بازیکنان خوبی هستند اما خصوصیات متفاوتی دارند. بعضیها
فوتبالیستهای خوبی هستند اما خصوصیات لیدر بودن را ندارند. درباره تیام هم
شاید خیلیها این موضوع را ندانند اما او علاوه بر اینکه گلزن خوبی بود
خصوصیات یک لیدر را هم داشت.
علی کریمی تا قبل از مصدومیت یکی از مهرههای مهم تیم ملی بود. حتی جلوتر از امید ابراهیمی.
بله بله. حتی این را میدانم که اگر کریمی مصدوم نمیشد در مقابل مراکش او
بازی میکرد نه امید. اما من از مدتها قبل گفته بودم امید ابراهیمی باید
در تیمملی فیکس بازی کند. دیروز در سوپرکاپ آلمان دیدیم مارتینز در ترکیب
بایرنمونیخ چه نقش مهمی داشت. امید هم در استقلال دقیقا چنین نقشی داشت.
یک بازیکن جنگنده که یک در مقابل یکها را برنده میشود و شرایط تیم را
کاملا تغییر میدهد. مارتینز بود که باعث شد لواندوفسکی و مولر به آن خوبی
بدرخشند. همه تیمها بازیکنی با این شرایط نیاز دارند. من مدتها قبل به
خود کیروش هم این را گفتم که امید باید فیکس بازی کند. دیدید که او بهترین
بازیکن ایران در جامجهانی شد.
معتقدید بهترین بازیکن ایران در روسیه، ابراهیمی بود؟
بله، قطعا.
و بعد از او؟
مجید حسینی. بعد هم دروازهبان تیم علیرضا بیرانوند.
جای کدام بازیکنان را در روسیه خالی دیدید؟
قطعا وریا غفوری. با توجه به سیستمی که تیمملی ایران بازی میکرد وریا
میتوانست یک بازیکن کامل برای این سیستم باشد. تیمی که خیلی خوب جمع میشد
و بعد ضدحمله میزد. وریا برای این سیستم عالی است.
برای بازی در دفاع راست یا وینگر راست؟
دفاع راست. البته وریا در هر دو پست میتواند خیلی خوب بازی کند. مدل بازی
وریا غفوری شبیه کیمیچ در بایرنمونیخ است. بازیکنی که یک مدافع قوی است
اما در حملات هم به خوبی اضافه میشود و حریف را تحتتاثیر قرار میدهد. او
آن قدر قدرت دارد که مدافع چپ حریف هرچقدر هم قوی باشد نمیتواند نفوذ کند
و مجبور است در عقب زمین بماند. وریا 85درصد بازیهای فصل گذشته را در
دفاع راست بازی کرد و این اتفاق خیلی بدی بود که در جامجهانی بازی نکرد.
فصل قبل 85درصد بازیها مدافع بود
اما کیروش به بهانه تغییر پست او را خط زد. امسال که کاملا دارد وینگر
بازی میکند. با این حساب باید قید جام ملتها را هم بزند؟
من در تمام تیمهایی که کار کردم، هیچوقت از مربی تیمملی نپرسیدم شما
بازیکن مرا در چه پستی نیاز دارید که من او را در همان پست بازی بدهم. من
بازیکنم را در همان پستی که خودم بخواهم بازی میدهم. کیروش حق داشت هر
بازیکنی را که دوست دارد از تیمملی خط بزند. اما دلیلی که برای خط زدن
وریا آورد منطقی نبود. باز هم میگویم وریا فصل گذشته 85درصد بازیها را
دفاع راست بازی کرد و همین مقدار برای اینکه خودش را در آن پست تثبیت کند
کافی بود. ضمن اینکه در تیمملی خیلیها در پستی متفاوت با باشگاهشان به
کار گرفته شدند. پژمان منتظری در بعضی از بازیهای ملی هافبک بازی کرد، در
حالی که اصلا هافبک نیست. قلیزاده دفاع چپ شد در حالی که پوزیشن او اصلا
این نبود.
رامین رضاییان هم در باشگاه اوستنده بهعنوان وینگر راست بازی میکرد اما در تیمملی مدافع راست بود.
(خنده) خب این هم یک نکته خیلی خوب دیگر.
نتایج تیمملی در روسیه از دیدگاه
اغلب ایرانیها راضیکننده و حتی افتخارآمیز بود. نظر شما چیست؟ این
بهترین نتیجهای بود که ما میتوانستیم بگیریم؟
زیاد دوست ندارم در این مورد صحبت کنم. اما من قبل از جامجهانی گفته بودم
اگر مراکش را ببرید درهای موفقیت در جامجهانی به روی تیمملی باز میشود و
میتوان به مرحله بعدی صعود کرد. اسپانیا قبل از جام مربیاش را اخراج کرد
و تورنمنت خیلی خیلی بدی داشت. شاید، شاید، میتوانستیم اسپانیا را هم
ببریم. پرتغال هم همینطور. هر دوی این تیمها بعد از بازی اول عصبی بودند
چون ایران با 3امتیاز در صدر بود و آنها پایینتر از ایران قرار داشتند. هم
اسپانیا و هم پرتغال در مقابل ایران کمی نگران و عصبی بودند و در این
شرایط میشد آنها را شکست داد.
پس معتقدید ایران میتوانست صعودکننده باشد؟
بله و شانس خیلی بالایی هم داشتید. فراموش نکنید که شما در پایان روز اول
3امتیاز داشتید. در سوییس، آلمان و خیلی از کشورها بعد از پایان جامجهانی
مربی تیمملی با مربیان باشگاهی جلسه میگذارد. مینشینند مسابقات و نتایج
را آنالیز میکنند، حرف میزنند، تعامل دارند و این خیلی به موفقیت تیمهای
ملی کمک میکند. در ایران هم میتوانست این اتفاق بیفتد.
بر خلاف برانکو که درگیریهای
زیادی با کیروش داشته شما قبل از جامجهانی تعامل بسیار خوبی با او
داشتید. پالسهای بسیار مثبتی برای سرمربی تیمملی فرستادید اما به نظر
میرسید پاسخ مثبتی نگرفتید. او با دلایلی که برای خط زدن وریا و حسینی
آورد شما را مقابل بازیکنان تیمتان قرار داد.
ساشا: بیایید درباره گذشته حرف نزنیم. چرا باید آن خاطرات را مرور کنیم؟
پس درباره امروز بگویید. آیا رابطه بین مربیان استقلال و تیمملی کاملا خوب است؟
ساشا: الان که تیمملی مربی ندارد! تا جایی که من میدانم قرارداد سرمربی تیمملی به پایان رسیده و هنوز هم تمدید نشده است.
شفر: من در 3کشور سرمربی تیمملی بودم و همیشه رابطه خوبی با مربیان
باشگاهی داشتم. باشگاهها پایه و اساس تیمملی هستند و رابطه تیمملی با
باشگاهها خیلی مهم است. در آلمان سالی دو بار کادر فنی تیمملی با مربیان
باشگاهی جلسه دارند و درباره تکتک بازیکنان صحبت میکنند. یادم هست
سال1994 برتی فوگتس سرمربی تیمملی بود و من سرمربی کارلسروهه. درباره
اولیور کان که آن موقع 19ساله بود و دروازهبان شماره3 تیمملی محسوب میشد
صحبتهای زیادی کردیم و به او گفتم کان همه خصوصیاتی را که میخواهی دارد.
دیدید که او بعدها بهترین دروازهبان جهان شد.
***
پارسال وریا غفوری را به اوج رساندید و درخشش او همه را سورپرایز کرد. امسال کدام بازیکن قرار است سوپرایزمان کند؟
خیلی امیدوارم که فرشید اسماعیلی این کار را بکند. او پتانسیل بسیار خوبی
دارد و فقط کافی است با صد درصد توانش در میانه میدان بازی کند. در بازی
آخرمان این کار را بسیار خوب انجام داد و اگر چند بازی دیگر به این روند
ادامه بدهد قطعا به تیم ملی هم دعوت میشود.
از خریدهای جدیدتان، کدام بازیکن شما را شگفتزده کرده است؟
روحالله باقری. او در بازی اول شاید خیلی خوب نبود اما در بازی دوم و سوم
خیلی خیلی خوب بازی کرد. همینطور فرشاد محمدیمهر. البته جوانهایی که
آمدهاند همهشان خوباند اما یک مقدار بیشتر زمان میخواهند. مرتضی تبریزی
هم خیلی خوب است و شروع خوبی هم داشت. تبریزی برای سیستمی که ما بازی
میکنیم بسیار بازیکن مناسبی است. ما با 3مهاجم بازی میکنیم و تبریزی
مهاجم سمت چپ ما خواهد بود.
سمت راست هم که متعلق به وریا است. با این حساب از بین الحاجی گرو و روحالله باقری فقط یک نفر می تواند در ترکیب باشد؟
بله. تیم گرو در سوئد با 3مهاجم بازی میکرد و گرو مهاجم نوک بود. او قبل
از بازی با تراکتور فقط یک روز با تیم ما تمرین کرده بود و باید ببینیم در
آینده چه میشود. البته ما 20دقیقه هم با ترکیب 3نفره گرو، باقری و تبریزی
بازی کردیم چون وریا بعد از آن خطای پنالتی که روی او رخ داد مصدوم شد و
بازی را ترک کرد. شاید هم برای بازی با السد تغییراتی در سیستم تیم بدهیم.
گرو و نویمایر دیرتر از همه آمدهاند. آیا در این چند جلسه تمرین امیدوارتان کردهاند؟
بله، مشخص است که بازیکنان خوبی هستند. گرو در لیگ سوئد تمام بازیهای تیمش
را بازی کرده بود. نویمایر هم بازیکن خوبی است که مثل جپاروف تبحر زیادی
در ارسال پاس آخر دارد. دیدید که در همان چند دقیقه مقابل تراکتورسازی هم
یک پاس خوب به تبریزی داد و او را با دروازهبان تکبهتک کرد. این دو
بازیکن فقط باید کمی از نظر بدنی بهتر شوند. خوشبختانه فیلیپ، مربی بدنسازی
ما هم آمده و شرایط بدنی بازیکنان را زیر نظر دارد. اگر فیلیپ یک هفته
زودتر آمده بود خیلی بهتر بود.
در صحبتهایتان گفتید لیگ امسال خیلی سختتر از پارسال است. کدام تیمها را مدعی میدانید؟
طبعا پرسپولیس، سپاهان، ذوبآهن و تراکتورسازی.
تراکتور که مقابل شما خیلی ناامیدکننده بود.
نه، ما خیلی خوب بودیم. آن قدر خوب بازی را کنترل کردیم که تراکتور نتوانست
بازی کند. البته آنها ستارههای زیادی گرفتهاند ولی کار تیمی خیلی مهمتر
از ستارهها است. شاید مثل فصل گذشته که استقلال خیلی بد شروع کرد و
بهمرور خوب شد، تراکتور هم امسال همین شرایط را داشته باشد.
***
سختترین روزتان در ایران چه روزی بود؟
ساشا (با خنده): یکی دو روز نبودند. خیلی روزهای زیادی بودند.
شفر: یک روز با دوستم مارتین رفتم بازار تهران و همان سختترین روز من بود!
البته این را به شوخی گفتم. ولی از بین همه روزهای سختی که داشتم باید به
روزهایی اشاره کنم که در اردوی پیشفصل بودیم. ما در ترکیه مشغول تمرین
بودیم و هر روز از تهران اخبار بدی به ما میرسید. هر روز یک بازیکن از تیم
ما جدا میشد. من دائما باید با تاکسی میرفتم استانبول و برمیگشتم تا
مذاکره با جپاروف و تیام را پیگیری کنم. خیلی خیلی خستهکننده بود. هدف از
اردوی تدارکاتی، ساختن روحیه تیمی برای فصل جدید است اما ما شرایط سخت و
خستهکنندهای داشتیم. آن قدر اخبار بد بود که من به بازیکنانم میگفتم
رسانهها را دنبال نکنید و شبکههای اجتماعی را هم نخوانید.
و بهترین روزتان در ایران؟
طبعا بردن داربی یکی از آنها بود. داربی بازی بزرگی است که برای 90دقیقه کل
کشور را تعطیل میکند و ما آن بازی را بردیم. آخرین بازی فصل و برد 3-1
مقابل ذوبآهن هم خیلی روز شیرینی بود. اما نمیتوانم از روز بازی با
الهلال بگذرم. قبل از آن بازی به احترام قربانیان سقوط هواپیما در ایران،
یک دقیقه سکوت اعلام شد اما بازیکنان الهلال احترام نگذاشتند. همین
بازیکنان ما را متحدتر کرد. آنها برای خانوادههای خودشان و برای
خانوادههای قربانیان سقوط هواپیما بازی کردند. آن روز همه ایرانی بودیم.
نه فقط بازیکنان ایرانی بلکه بازیکنان خارجی و کادر فنی استقلال، همه
ایرانی بودیم. میتوانم بگویم در کل فصل، آن بازی یک نقطهعطف برای تیم ما
بود چون از آن بازی به بعد خیلیخیلی متحدتر شدیم.
شما صفحه خیلی فعالی در اینستاگرام دارید
که در آن تولد همه بازیکنان و مربیان تیم را تبریک میگویید. برای ما خیلی
جالب است که حتی کوچکترین بازیکنان تیم، حتی جوانها و گمنامها را هم از
قلم نمیاندازید.
غیر از این هم نباید باشد. ما همه یک تیم هستیم. تیم من فقط از بازیکنان
معروف تشکیل نشده است. من خودم یک بازیکن جوان بودم و مربی ما هم مربی خیلی
معروفی بود. وقتی او به سمت من میآمد و با من حرف میزد خیلی روحیه
میگرفتم. اینها را یادم نرفته است.
صفحه اینستاگرام را خودتان اداره میکنید؟
من هر چه میخواهم در صفحه بگذارم به ساشا میگویم و او به زبان انگلیسی
مینویسد. در این کشور همیشه شایعات بسیار زیادی هست. پس چه بهتر که ما در
شبکه اجتماعی همه واقعیتها را برای مردم تعریف کنیم تا جلوی شایعات گرفته
شود. شاید همین شایعات باعث میشود بعضی از تماشاگران سنگ پرتاب کنند.
شما بارها استقلال را به تیمهای
مختلفی تشبیه کردهاید. یک بار گفتید استقلال مثل دورتموند است. یک بار
میگویید استقلال بایرنمونیخ ایران است. یک بار هم رئال مادرید. بالاخره
استقلال شبیه کدام تیم است؟!
(خنده) حالا اسم خیلی مهم نیست. ما طرفداران زیادی داریم و شاید حتی بیشتر
از بایرنمونیخ در دنیا طرفدار داشته باشیم. استقلال شهرت زیادی دارد و
هواداران از این تیم انتظار زیادی دارند. از این جهت استقلال شبیه خیلی از
باشگاههای بزرگ دنیاست. اما متاسفانه از نظر مالی و مارکتینگ، استقلال
شبیه هیچیک از باشگاههای بزرگ دنیا نیست و باید از آنها یاد بگیرد.
در 68سالگی همچنان سرحال و پرشور تیمتان را هدایت میکنید. ظاهرا خیال بازنشستگی ندارید؟
نه، میخواهم ادامه بدهم. میترسم بروم در خانه بنشینم و همسرم بیرونم کند!
اگر پیشنهاد بعدی تیم دیگری از ایران باشد قبول میکنید؟
ما 2سال دیگر قرارداد داریم.
خب بعد از پایان قرارداد؟
اگر پیشنهادی باشد به آن فکر میکنیم.
اگر از پرسپولیس باشد چطور؟
(هر دو میخندند) امیدواریم برانکو آنقدر موفق باشد که پرسپولیس مربی دیگری نخواهد.
مجتبی هاشمی - همشهری ورزشی