استقلال روزهای مبهمی را پیش روی خود میبیند و این وضعیت در حالی آینده این تیم را به مخاطره انداخته که اگر قدری در حفظ بازیکنان فصل پیش مدیریت میشد، اکنون شاهد جدایی 5 بازیکن از ترکیب آبیها نبودیم. به این اسامی بنگرید؛ سرور جباروف، امید ابراهیمی، امید نورافکن، مامه تیام و مجید حسینی. اینها ستون فقرات استقلال فصل پیش بودند. بازیکنانی که حالا کنار شفر نیستند و پیرمرد آلمانی را در وضعیتی قرار دادهاند که باید برای ساختن تیمی که فصل پیش پدید آورده بود، هفتهها تلاش کند. آیا <strong>استقلال</strong> بازهم هفتههای بسیاری را برای هماهنگی از دست میدهد؟ سناریوی سالهای قبل در حال تکرار است...<br> فرمانده یا بازیساز؟! اسمش را هر چیزی که بگذاریم یک معنی دارد؛ عنصری که در مرکز <strong> زمین</strong> به شکل <strong>بازی</strong> استقلال نظم دهد. بازیکنی که گاهی در حال بازیسازی برای مهاجمان باشد (توپ پخش کند) و گاهی در حال کمک به عملیات دفاعی. بعد از جدایی امید ابراهیمی و جباروف عملا استقلال از داشتن بازیکنی با چنین ویژگیهایی محروم شده و یارگیران این باشگاه هم هیچ اقدامی در راستای جذب هافبک طراح نکردهاند؛ شاید هم گزینهای نیست؟! حال ممکن است جای خالی امید ابراهیمی که غالبا بازیکنی با خصوصیات دفاعیتر بود به واسطه حضور فرشید باقری، <strong>علی کریمی</strong> و یا بعدها روزبه چشمی پر شود اما خلأ سرور جباروف کاملا آشکار است. شاید برخی اعتقاد داشته باشند که فرشید اسماعیلی میتواند چنین ویژگیهایی داشته باشد و در مرکز زمین به بازیکنی محوری بدل شود اما به چند دلیل او فاقد چنین ظرفیتهایی است. شکل بازی اسماعیلی به گونهای است که در گوشها عنصر تاثیرگذارتری است.<br> اسماعیلی بازیکنی است که اساسا به کنارههای زمین تمایل دارد و نمیتواند در حفظ توپ و یا ارسالهای دقیق پشت مدافعان و حتی زدن ضربات کاشته آنچنان موفق باشد. در بازی نخست دیدیم که اسماعیلی پشت چند ضربه کاشته قرار گرفت اما هیچ یک از این فرصتها حتی خطری 50 درصدی هم روی دروازه پیکان به وجود نیاورد. اسماعیلی فصل قبل اما یکی از بهترینهای استقلال بود که این وضعیت را باید وامدار حضور توأمان ابراهیمی و جباروف در خط میانی استقلال بدانیم. در واقع تا زمانی که این دو بازیکن در استقلال بودند و به قول معروف جنس استقلال جور بود، اسماعیلی هم در مرکز زمین جولان میداد و با بازی باطراوت خود همه را به وجد میآورد اما در استقلال فصل جاری نه خبری از ابراهیمی است و نه جباروف و همه وظایف بازیسازی به دوش بازیکنی افتاده که ظرفیتهای کافی برای برآورده کردن انتظارات را در این پست ندارد.<br> یکی از دلایلی که موجب شد استقلال در بازی هفته اول مقابل پیکان از پیروزی محروم بماند و نتواند در ایجاد موقعیت به توفیق برسد، فقدان بازیساز یا همان بازیکن محوری بود. گرچه نداشتن مهاجمی در سطح مامه تیام نیز استقلال را آزار داد اما به طور قطع میتوان گفت تیمی که در ایجاد موقعیت موفق نباشد و کار انتقال توپ به خط حمله بدون نقص انجام نشود (ویژگی که در استقلال فصل هفدهم وجود داشت) عملا در رسیدن به دروازه حریف ناکام میماند و این فرصت را میدهد تا دروازه خودش بارها تهدید شود. استقلال شاید از نداشتن تیام لطمههای آنچنانی نبیند اما تردیدی نیست فقدان بازیساز در این فصل استقلال را با <strong>مشکلات</strong> عدیده مواجه میکند.<br> بعد از جذب تبریزی ضرورت جذب یک هافبک طراح در استقلال بیش از پیش حس میشود و مشخص نیست که هافبک آلمانی (نیومایر) در آن سطحی باشد که استقلال را به لحاظ حرکتی در مرکز زمین به وضعیتی نزدیک کند که در فصل پیش دیدیم. استقلال فصل پیش به واقع جنسش در همه خطوط جور بود و در <strong>نیم فصل دوم</strong> به تیمی کامل و بینقص بدل شد. تیمی که هم ابراهیمی با خصوصیات دفاعیتر را در مرکز زمین داشت و هم جباروف را که در بازیسازی بسیار موفق بود. از سویی گاهی اگر استقلال با مشکلاتی در این ناحیه مواجه میشد، از وجود امید نورافکن هم بهره میگرفت اما هیچ یک از این بازیکنان در استقلال لیگ هجدهم نیستند و مضاف بر این دو مامه تیام و مجید حسینی هم استقلال را ترک کردهاند.<br> ترکیب استقلال در بازی با پیکان ترکیبی جوان شده و متفاوت نسبت به آنچه در هفتههای پایانی لیگ هفدهم دیدیم، بود. تیمی که هرگز هارمونی تیم فصل قبل را نداشت و بدون استراتژی در میدان بازی با پیکان ظاهر شد.<br> این استقلال تا یافتن بهترین گزینهها برای ترکیب خود هفتههای بسیاری کار دارد و بعید نیست همان سناریویی که در فصول گذشته تکرار شد و آبیها در همین هفتههای آغازین امتیازهایی از دست دادند این بار نیز تکرار شود. آنچه استقلال را در فصول قبل از قهرمانی عقب انداخت همین امتیاز از دست دادنهای هفتههای نخست بود و حالا اگر دوباره همان سناریو تکرار شود آبیها لطمههای بزرگی خواهند دید و ممکن است بار دیگر همان اتفاقات تکرار شود.<br> بدون شک اگر استقلال 5 بازیکن کلیدی فصل قبل خود را حفظ میکرد و جوانهای تازهکاری هچون روحا... باقری، محمد دانشگر و سجاد آقایی را آرام آرام به ترکیبش فرامیخواند نتیجه بهتری عایدش میشد اما استقلال در مخمصهای گیر افتاده که ناچار است از همین هفتههای ابتدایی با ترکیب و فرم جدید وارد عرصه رقابتهای <strong>لیگ برتر</strong> شود که مشخص نیست سرنوشت این تیم در لیگ هجدهم چه خواهد شد. استقلال امروز به نقطهای رسیده که با قاطعیت میتوانیم بگوییم هیچ فرمانده یا مرکز ثقلی در مرکز زمین ندارد و شاید همین مساله حیاتی در نهایت موجبات ناکامی استقلال را در فصل هجدهم فراهم آورد.