یکی از آیتمهای مهم
فنی، داشتن یک دروازهبان خوب و باتجربه است که بتواند ضمن رهبری تیم و
پشتیبانی درست از آن در حفظ دروازهاش نیز موفق باشد. چیزی که این روزها
کمی هواداران و علاقهمندان به فوتبال و بهویژه تیم ملی را نگران کرده
است. روی همین اصل است که اکثر تیمهای بزرگ دنیا در درون دروازه خود از
باتجربهترین افراد استفاده میکنند.
علیرضا
بیرانوند این روزها اصلا از شرایط مناسبی برخوردار نیست و متزلزل نشان داده
است. او علیرضای نفت تهران نیست و این از قدرت دفاعی تیم ملی هم میکاهد.
همان ضعفی که پرسپولیس از آن رنج میبرد. البته نداشتن رقیب همتراز او در
پرسپولیس به این امر دامن زده که برای فصل آینده باید برانکو فکری به حالش
کند. با تمام احترامی که به علیرضا بیرانوند و سایر دروازهبانان دعوت شده
به تیم ملی داریم اما نباید تعصبی به موضوع نگاه کنیم و این وظیفه همه
ماست.
کارلوس کیروش به قول خودش، در تیم ملی
سرباز برای جنگیدن میخواهد. برای مبارزه با ارتش پرقدرت اسپانیا و پرتغال
که تا بن دندان مسلح هستند و از خط دروازه گرفته تا خط حمله سربازان بسیار
پرصلابتی دارند، آیا سربازان کیروش 90 دقیقه آماده جنگیدن هستند و این را
در مسابقات اخیرشان بهتر نشان دادهاند.
اسپانیا
با کسی شوخی ندارد. پرتغال هم همینطور. خود کیروش هم بر همین اساس رفتار
میکند و بازیکنانش را آماده و قبراق میخواهد. شاید با تکیه بر لژیونرها
این خواسته و هدف تا حدودی محقق شود اما، همه میدانیم که در درون دروازه
اگر سنگربان باتجربه و آماده از هر حیث نداشته باشیم، هم زحمات خود کیروش
به هدر خواهد رفت و هم اینکه تلاش بازیکنان در میانه میدان با این نقطه
ضعف بیاثر خواهد شد.
شاید یادآوری بازی تدارکاتی
اسپانیا با آرژانتین که یک ماه پیش برگزار شد نمونه خوبی باشد که درک کنیم
بردن 6 بر یک آرژانتین کار کمی نیست. نداشتن لیونل مسی هم آنقدرها بر کم
کردن اختلاف گلهای بهثمر رسیده در این بازی تاثیرگذار نمیتواند باشد.
حالا
ما به جنگ این تیم میرویم. تیمی که تکتک بازیکنانش ستارههای تیمهای
باشگاهی در جهان هستند. در هر لحظه میتوانند وضعیت را عوض کنند و شرایط را
بهسود خود برگردانند. این وسط باید تدبیری باشد که بتواند در برابر آن
مقابله کند و بایستد.
یکی از تدابیر موجود به
تفکرات سرمربی تیم برمیگردد که متناسب با تاکتیک حریف، دیوار دفاعی بچیند و
از فرصتهای بهدست آمده بهترین بهره را ببرد. در این مسیر نیاز به نیروی
مورد نظر دارد که در چینش برنامه او را یاری کند. کیروش در خط دفاعی،
میانه و خط حمله از نیروهای نسبتا خوبی برخوردار است و با توجه به شناختش
از تیمهای حریف و اشراف کامل به تیم خودش میتواند تدبیر خوبی برای رقابت
پایاپای با آنها - حداقل در مدت زمان زیادی از بازی – داشته باشد. اما تنها
جایی که خیلی به آن خوشبین نیست و نیستیم، پست دروازهبانی است که نیاز به
دروازهبان ششدانگ و باتجربه و البته بسیار آماده دارد.
میدانیم
که سیدمهدی رحمتی در خط خوردنش از تیم ملی مقصر بود. میدانیم که تیم ملی
ناز نمیخواهد و مورد توقع هیچ بازیکنی نباید باشد. باید همه برایش احترام
بگذارند و بهخاطر عضویت در آن از خیلی چیزها بگذرند. باید حضور در آن و
افتخار آفریدن برای آن، مدینهفاضله افراد باشد. رویای هرکس، رسیدن به آن و
پوشیدن پیراهن تیم ملی است. سرمربی هم چون هدایتگر آن است و تمام
مسئولیتها برعهده اوست، بنابراین تنها فردی است که باید دستوراتش عمل شود.
زمانی
به شروع جام جهانی روسیه نمانده و هنوز هم میشود در راستای تقویت
نقطهضعفها تغییراتی در تیم ملی ایجاد و کمبودها را جبران کرد. باید گذشته
را و اشتباهات و سوءتفاهمات را کنار گذاشت و در جهت منافع ملی و تیم ملی
قدم برداشت. این بهسود همه است. حتی خود کارلوس کیروش که میتواند به
موفقیت تیم ملی مباهات کند و آن را در کارنامه ورزشیاش به موفقیتهای
دیگرش بیفزاید. البته فدراسیون و بزرگان فوتبال هم باید کمک کنند تا این
اتفاق بیفتد؛ حتی مهدی تاج و حسین کلانی که مستقیما با سرمربی تیم ملی در
ارتباطند. دعوت از سیدمهدی رحمتی به تیم ملی در این برهه بسیار کارساز
است. او هم تجربه دارد و همانگیزه. جوان احساساتی هم نیست که با دیدن
بازیکنان بزرگ جهانی دست و پایش بلرزد. تنها کمی اغماض از سوی کیروش و
مقداری هم وساطت بزرگان برای پیوند سیدمهدی رحمتی با تیم ملی نیاز دارد.
اگر این مهم اتفاق بیفتد همه از آن بهره خواهند برد.