پندار توفیقی ، معاون ورزشی باشگاه استقلال در گفت و گویی در پاسخ به این ادعا که گفته میشود او از قرارداد بازیکنان و مربیان استقلال سهم میبرد، چنین پاسخ داده است:
«مساله اینجاست که دست آنهایی که سالها در باشگاه استقلال بخور، بخور داشتند قطع شده و حالا این جو سازیها را علیه من انجام میدهند. آقایان با دمپایی به باشگاه استقلال آمدند و با پورشه رفتند، حالا چون جلوی آنها را گرفتیم این حرفها را میزنند چون مقابل برخی چیزها در فصل نقل و انتقالات ایستادیم این حرفها را میزنند.»
پندار توفیقی در ادامه صحبتهایش مدعی شده آنقدر از تجارتش درآمد دارد که به پول استقلال نیازی نداشته باشد. او گفت:
«بیزینس اصلی من چیز دیگری است و سالها هم در دانشگاه تدریس میکنم. کل خرج باشگاه استقلال در یک سال شاید ۴۰ میلیارد بشود یعنی هزینه یک پروژه ۱۵ روزه بیزینس من.»
درباره این حرفهای توفیقی پرسشهای بسیاری را باید مطرح کرد. کسی که پروژههای چند صد میلیارد تومانی دارد و پروژه ۱۵ روزش به اندازه هزینه یک فصل استقلال است، قرارداد آن پروژههای بزرگ را چگونه میبندد که مثل باشگاه استقلال پی در پی متضرر نشود؟ قراردادهای استقلال را مرور کنیم:
قرارداد کاوه رضایی و رابسون بدون هیچ اختیار از سوی استقلال
قرارداد مگویان سراسر ضرر و زیان
قرارداد جباری پر از ابهام و تخلف
همه این قراردادها را پندار توفیقی مدیریت کرده، آن هم به صرف اینکه گفته من مدیر اقتصادی هستم و در کارم موفقم. او قراردادهای استقلال را نوشته و تنظیم کرده و در نهایت باعث شکست استقلال در پروژههای ورزشیاش شده است.
حالا به این قراردادها، قراداد امید نورافکن و مجید حسینی را هم باید اضافه کرد که بدون کمترین دردسر در تابستان ۹۷ میتوانند استقلال را رها کنند و بروند.
اگر توفیقی با همین کیفیت قرارداد میبندد و پروژههای چند صدمیلیاردی را مدیریت میکند، چگونه تا امروز در تجارت خود دوام آورده؟ این قراردادها برای استقلال جز زیانهای بزرگ چیزی در پی نداشته و بیاعتباری را نیز پدید آورده و عجیب است که همین سیاق قرارداد بستن در تجارتهای دیگری به موفقیت اقتصادی منجر میشود.