درباره این پنج مجری و کیفیت کارشان نوشته ایم؛ پیش از آن لازم است برخی برنامه سازان ناخواسته کاری می کنند که ریزش بیننده و بی اعتمادی آن ها را به همراه دارد. مثل همین گزارش «زندگی بدون شبکه های اجتماعی». این گزارشگر حرف مردم درباره قطع تلگرام را وارونه جلوه داد و باعث شد کاربران در کامنت های خود نقدهای اساسی به صدا و سیما وارد کنند. خیلی ها هم معتقد بودند او مجری سیاست تلویزیون بوده.
رضا رشیدپور / حالا خورشید
«حالا خورشید» در گام اول یک برنامه سر حال صبحگاهی است. رضا رشیدپور با علم به این موضوع سعی کرده مدل اجراهای قبلی را کنار بگذارد. او برای ایجاد شفافیت نخواسته در قید سری برنامه های شیشه ای اش بماند و برای چالش، سراغ مدل «دید در شب» نرفته.سعه صدر دیگر ویژگی مثبت برنامه است که گاهی مهمان ها تلویزیون را نشانه می روند اما رشیدپور نه هول می شود و نه مانع از انتقاد آن ها. نمونه اش را میان حرفهای صریح الیا محتشمی،همسر سرمهندس نفتکش ایرانی شاهد بودیم که کلی انتقاد روانه صدا و سیما کرد. برگ برنده دیگر رشیدپور گام برداشتن همراه با اتفاقات و سوژه های روز است. گاهی گرانی تخم مرغ محور می شود و گاهی فیلترینگ تلگرام. رشیدپور کنار مردم می ایستد و زبان آن ها می شود؛ یعنی بجای ترسیدن از مواجهه با ماجرای فیلتر شدن، خیلی رک می گوید خود او هم از این اتفاق ناراحت است و دست به دامان فیلتر شکن شده. حتی به معاونت سیاسی صدا و سیما متلک می اندازد که گزارشی از خوشحالی مردم بخاطر قطع تلگرام پخش کرده بود. این همراهی است که باعث می شود بریده حرف های او دست به دست بچرخد.
عادل فردوسی پور /نود
زبان سرخش خیلی وقت ها برایش گران تمام شده اما تاثیری در تغییر شاکله فکری عادل فردوسی پور نداشته است. می دانیم که حمایت مدیران تلویزیون از نود، جسارت فردوسی پور را تقویت کرد اما هر کسی «جنبه» حمایت را ندارد. او فریفته افشاگری ها و افزایش روز بروز بیننده هایش نشد و وظیفه اصلی اش را فراموش نکرد. رسالت اصلی او «برنامه سازی»است ؛آن هم با استاندارد و تراز بالا. هر سال دکور و آیتم های نود را تغییر می دهد و با آغوش باز سراغ ایده های نو همکارانش می رود. طبعا نود خالی از ایراد نیست که به کرات درباره آن ها نوشته ایم، بحث حالا چیز دیگری است: عادل فردوسی پور بجای غلطیدن به سمت مدیران ورزشی و چهره های مطرح فوتبال ، کنار مردم ایستاد و زبان گویای آن ها شد. اصلا بخاطر چنین جایگاهی است که گاه طیفی از هوادران یک تیم او را دشمن خود می دانند و از هر گونه اظهارنظرش تعابیر فرامتن می کنند. عادل، در بزنگاه های حساس، مردم را رها نکرد و نشان داد، با آن ها همدل و همراه است.این مانیفست،اعتبار او و نود را باعث شده است.
مهران مدیری/ دورهمی
در یک دوره بین او و تلویزیون شکرآب شد اما مهران مدیری علیه این رسانه لب به شکایت باز نکرد. او خوب می دانست ریشه محبوبیتش در تلویزیون است و مسولان بهتر می دانستند مدیری برای شان مایه اعتبار است. او در «دورهمی» نقش منتقد اجتماعی بازی می کند و می خواهد زبان مردم باشد. انتقادهایش گاهی بیش از حد عریان است و ابزاری می شود برای مخالفان دولت. در دوره جدید، نقدهایش اصولی تر و همگام با اتفاقات روز است. استندآپ هایش برغم داشتن مخالفانی سرسخت، به دل جماعت زیادی می نشنید و گاه بی گاه در مناسبت های مختلف بریده آن را دست به دست می کنند. کسی نیست نداند مدیری حتی وقتی بی رحمانه دولتمردان را نقد می کند، سفارشی نپذیرفته بلکه حرف دل خود اوست. شاید چنین روشی بزعم برخی درست نباشد اما نمی توان مدیری را متهم به دولت ستیزی کرد. او فعلا «نقد میانه» را انتخاب کرده و انتقادهایش حساسیت سری پیش «دورهمی»را ندارد. مهران مدیری جزو مجریانی است که رفتار و سکناتش همراهی برانگیز است و باعث اعتماد مردم به تلویزیون می شود.
احسان علیخانی / ماه عسل
اصولا مجریانی که از سوی مسولان تلویزیون توبیخ می شوند، پیش مردم به محبوبیت می رسند! البته نمی خواهیم محبوبیت احسان علیخانی را به مخالفت خوانی اش تقلیل دهیم ولی او بارها چوب نقدهای تند و تیزش را خورده. معروف ترین آن به ماجرای ویژه برنامه سال تحویل و کنایه به رئیس جمهور وقت بازمی گردد که منجر به ممنوع الکاری اش شد. در «ماه عسل» هم بسیاری اوقات نقدهایش گزنده بوده و دلخوری مسولان را به همراه داشته. در طرف مقابل اما بر تعداد هواداران علیخانی اضافه شده تا جایی که وقتی طرح محسنین را راه اندازی می کند،با استقبال چشمگیر مواجه می شود. علیخانی حرف های «شعاری» و «باب طبع مدیران» کم نمی زند اما ادبیات گفتاری اش به گونه ای است که به دل هوادارانش می نشیند. کسی هم پیش خود نمی گوید «ای بابا او مجری اوامر مسولان بالا دستی است!» نه؛ علیخانی آداب محبوب شدن را یاد گرفته و فهمیده تا وقتی می تواند از آن مراقبت کند که کنار مردم ایستاده باشد نه مسولان تلویزیون. به همین خاطر است که هر حرفی نمی زند و با ظرافت روی مرز باریک «مجری تلویزیون بودن» و «زبان مردم بودن» حرکت می کند.
رامبد جوان/ خندوانه
مدل برنامه سازی و اصولا شخصیتی رامبد جوان یک تفاوت اساسی با عادل فردوسی پور و رضا رشیدپور دارد. او با «زبان شیرین» سراغ موضوعات مختلف می رود و اگر هم بخواهد به مسولان یا مردم نقد کند،خنده از لبش نمی افتد. رامبد اهل کنایه زدن و دنبال کردن مسائل حاد روز نیست. او نخواسته ردای یک مجری مخالف خوان بر تن کند که البته با توجه به رسالت «خندوانه» روش او کاملا اصولی است. رامبد جوان اما یک ویژگی بزرگ دارد و آن برخورداری از محبوبیت، همپای دیگر سلبرتی های تلویزیون است. تا جایی که این موقعیت حتی در بازیگری نصیب او نشد. رامبد جوان با مدل برنامه سازی و اجرای متفاوتش، طیف زیادی از بیننده ها را جذب تلویزیون کرد و این گونه برای آن وجاهت خرید. جوان هر کاری کند متهم نمی شود که مجری سیاست صدا و سیما است؛ او آن قدر ذکاوت دارد که فرمایش مدیران را از فیلتری درست عبور دهد و دافعه ایجاد نکند. این گونه است که طرح ها ، ایده ها و کمپین های او با اقبال فراوان مواجه می شود و وقتی برای کمک رسانی مالی اقدام می کند، عددهای بزرگی بدست می آید.