شاید به خاطر طول مدت حضور مرحوم حجازی و مهدی رحمتی در دروازه آبیها باید
آنها را در صدر دفاع کنندگان از دروازه استقلال در تاریخ 75 ساله این
باشگاه قرار داد اما تحت هر شرایطی حکم نهایی درباره برجسته بودن یا نبودن
یک دروازهبان فقط در زمانهایی صادر شده که در یک بستر زمانی حداقل 10
ساله امتحان پس دادهاند و کم و کیف کارشان هویدا شده است. به همین خاطر
است که به نظر میرسد در تعیین جایگاه سیدحسین حسینی دروازهبان ثابت امسال
آبیها اشتباهاتی صورت گرفته که شاید قصورهایی تاریخی هم باشد. این برآورد
به معنای پرعیب بودن این دروازهبان جوان و لایق نیست بلکه با این هدف و
دیدگاه است که شرط عقل دست نگه داشتن و صدور حکم درباره حسینی و هر فردی
همچون او در آیندهای بسیار دورتر و دیرتر از امروز است. او ممکن است
همانقدر خوب باشد که تعریفهای اخیر گواهی میدهد و در عین حال امکان دارد
در امواج احساسی پیرامون گل نخوردن آبیها در شش، هفت دیدار اخیرشان آنچنان
کار و وجود وی عمده شده که با حقایق همخوانی نداشته باشد و او در حالی بی
نقص توصیف شود که هنوز زمان کافی برای پی بردن به نقایصاش وجود نداشته
است.
بهانه اصلی
ماجراهایی
که سیدمهدی رحمتی در فصول اخیر در استقلال آفریده است بهانه اصلی و دلیل
عمده رویکرد علیرضا منصوریان به حسینی بود و اگر این مربی در این زمینه
تردیدهایی هم داشت و هر از چند گاه به رحمتی هم بازی میداد، وینفرید شفر
جانشین او با حصول اطمینان بیشتر تمامی بازیهای لیگی را به حسینی سپرده و
فقط در یک دیدار جام حذفی از رحمتی سود جسته است و آن هم در میدانی که به
سبب احتمال کشیده شدن کار به وقت اضافی و ضربات پنالتی رویکرد به رحمتی
«پرتجربهتر و پنالتی گیر» اقدامی عقلایی به حساب میآمد. محسنات و معایب
رحمتی و طالب لو در یک بستر زمانی 15 ساله مشخص شده و تردیدی در مورد کیفیت
کارشان و خوب و بد و بالا و پایین نمایش آنها وجود ندارد اما این روزها
چنان درباره حسین حسینی جوان صدور حکم و از وی تجلیل میشود که انگار او نه
فقط در نیم فصل اول لیگ هفدهم و بخشی کوتاه از لیگ شانزدهم بلکه در
سالهایی طولانی درون دروازه استقلال ایستاده و ماجراهای متعددی را دیده و
نمره قبولی صد در صد گرفته و با سدها و تعارضهای بسیاری مواجه بوده است.
خونسردی شگفت انگیز
او
البته دروازهبانی مجرب است و بخصوص خونسردی وی در عین جوانی اسباب حیرت
میشود و برخلاف بسیاری از همگنانش مضطرب نشده و استرس بازی در تیمی بزرگ و
پرطرفدار وی را فلج نکرده است اما اگر میپنداریم که فقط با چند ماه بازی و
تعدادی کلین شیت میتوان درباره یک سنگربان حکم نهایی را صادر کرد اشتباه
بزرگی را مرتکب شدهایم. این عرصهای است که برای آبدیده شدن در آن باید
دهها بار مرد و زنده شد و ناملایمات فراوانی را دید و از گذرگاههای سخت
عبور کرد و سرانجام به نقطهای رسید که عیار حقیقی آدمها در آن مشخص
میشود. فقط در چنان شرایطی میتوان امیدوار بود که استقلال به سنگربانی
دست یافته که اگر مثل حجازی و رحمتی و رشیدی و طباطبایی نمیشود، لااقل
سیدحسین حسینی میشود.