همین حالا و در جمع 25، 26 نفرهای که استقلال برای فصل
97-1396 نامشان را تحویل سازمان لیگ و ایافسی داده، اکثریت قریب به
مطلق نه با مردان نسلهای قبلی بلکه با کسانی است که حداکثر 4 سال از شروع
عضویتشان در استقلال میگذرد و شمار قابل توجهی از آنان مربوط به همین یکی
دو سال اخیرند. از این قبیل نفرات میتوان به سیدحسین حسینی، وریا غفوری،
لئوناردو پادوانی، میلاد زکیپور، امید نورافکن، امید ابراهیمی، روزبه
چشمی، یعقوب کریمی، سرور جباروف، علی قربانی، بهنام برزای، محسن کریمی،
سجاد شهباززاده، باقری، اسماعیلی، داریوش شجاعیان و البته مهدی قائدی اشاره
کرد که آخری هنوز 18 ساله هم نشده است. دیگر خبری از آندو تیموریان نیست و
جواد نکونام چهار سالی است که آبیپوش نیست و قاضیها و شریفاتها و
منوچهریها و موسویها و مرحوم اولادی حضوری بسیار کوتاه مدت در استقلال
داشتند. پرسابقهترهایی مانند امیرحسین صادقی، پیروز قربانی و وحید
طالبلو نیز با دلخوری از جمع آبیها رفتند و سیاوش اکبرپور نیز همینطور و
قدری پیش از آنها عصر محمود فکری، جواد زرینچه و مجید نامجومطلق و همچنین
صادق ورمزیار و محمد نوازی هم در استقلال تمام شده بود و همینطور پرویز
برومند و هادی طباطبایی. از استقلالی که با هدایت امیر قلعهنویی هم سه بار
قهرمان لیگ شد دیگر نه نشانی از آرش برهانی است و نه اثری از روانخواه و
عنایتی.
جوانترهایی مثل نورافکن، محسن کریمی،
زکیپور، «حسینی»ها (حسین و مجید)، چشمی، باقری، اسماعیلی و البته قائدی
نمیتوانند پایههای این نسل را بگذارند و ابراهیمی 28 ساله و غفوری 30
ساله ستونهای آن باشند و سرور جباروف نیز عیار بینالمللی آن را در کوتاه
مدت حفظ کند و بعید است که پژمان منتظری هم ماندگاری زیادی در این جمع
داشته باشد. استقلال که هیچگاه به لحاظ نفر و مهره فقیر نبوده با بافت
فعلیاش نیز پرمهره است و هم برای امروز پرتوان است و هم برای آینده
دستهایش بسته نیست. همه اینها به معنای بدون مشکل بودن آبیها در شرایط
فعلی و بعد از آن نیست و اگر آنها بینقص و کاملا خوش آتیه بودند، شرایط
ناراضیکننده فعلی خود را در جدول ردهبندی لیگ نمیداشتند اما در تغییر
نسل اجباری که پیشروی این تیم و مسوولان آن است، نیز تردیدی وجود ندارد و
استقلال برای اولین بار در 15 سال اخیر به عصری نزدیک شده است که به زودی
زود حتی یک بازیکن آن هم ریشه در 10، 15 سال گذشته باشگاه نخواهد داشت. این
فرآیندی است که استقلال باید ثابت کند به سودش تمام خواهد شد و فقط با
شعار و حرف و امیدهای بیپایه نمیتوان در آن به موفقیت رسید. این روندی
است که حاصل کوتاه مدت آن حتی در ابقای شفر یا رفتناش بدون سهم نخواهد
بود.