مصاحبه با علی فتحاللهزاده همیشه جالب از آب در میآید. مخصوصا این
روزها که او از مدیریت باشگاه دور است و هر طور شده خیلی دوست دارد حقانیت
خودش را در امر مدیریت ثابت کند. انصافا هم از نطر سکوها هنوز مدیر کارآمد و
محبوبی است. او در تازهترین مصاحبه ما با خودش از این گفت که علی کریمی و
علی دایی را تا یکقدمی استقلال آورده بود. همچنان به یکی دو خاطره عجیب و
گفته نشده از فرهاد مجیدی هم اشاره کرد.
*درباره علی کریمی و حرف های آقای منزوی که دوشنبه شب در نود
پخش شد کلی بحث پیش آمد و اینکه آقای عابدینی گفتند ما اصلا استقلالی
ندیدیم. ما خودمان بازیکن را از آقای شمس دیدیم و گرفتیم. ولی آقای درودگر
یک جور هایی تایید کرده و گفته که به دلیل اینکه بازیکن با استعدادی بوده و
فرصت بازی به او نمی رسید به واسطه شهردار مارلیک که با ما تماس گرفته
بوده، در آن زمان به پرسپولیس پیشنهاد دادیم.
نمی دانم. من یک
حسی به بازیکنان دارم و حس می کنم کدام بازیکن خوب است و شرایطش به چه شکلی
است. نمونه اش را هم اگر از آقای علوی معاون فرهنگی سابق ما در باشگاه
سوال کنید؛ سه سال پیش هیچکس علیپور را نمی شناخت در پرسپولیس، اما من گفتم
که او یکی از بهترین بازیکنان می شود و همین دوستان ما گفتند که اقای فتح
الله زاده این بازیکن را از کجا آوردید. من گفتم یادداشت کنید آقای علوی.
شما حالا می بینید که علیپور به چه بازیکنی تبدیل شده است.
*علیپور سال قبل از این ماجرا بازیکن شما بود ولی شما او را نگه نداشتید؟
من
نبودم که او را نگه دارم. اگر بودم که اصلا نمی گذاشتم برود. توضیح می
دهم. من آقای کریمی را خیلی زود متوجه شدم که بازیکن با استعدادی است و
سطحش از سطح فوتبال ایران بالاتر است. از آقای منزوی هم خواهش کردم که دیگر
ایشان را رها نکنند. در شب بازی با الفتح که ما مهمان این تیم بودیم، آقای
منزوی به من گفت که حاج آقا کار را تمام کردیم و طی روز های آینده برای
بستن قرارداد می آییم. ما با الفتح بازی داشتیم که اقای کریمی را در اختیار
داشت. نمی دانم چه اتفاقی افتاد که هواداران ما علیه اقای کریمی شعار
دادند و آقای کریمی هم از این قضیه ناراحت شد. من رفتم جلو و از هواداران
خواهش کردم که این کار را نکنند و آن ها هم ادامه ندادند. به همین دلیل من
با آقای منزوی تماس گرفتم و گفتم که همین امشب کار را تمام کنید. ایشان هم
گفتند حاج اقا کار تمام است. نمی دانم چرا آقای منزوی به دلیل اینکه خیالش
راحت بود نرفت و اقای درودگر هم ایشان را گول زد و کریمی به پرسپولیس
پیوست. این عین واقعیت است.
*شما تایید می کنید که قرارداد با کریمی وجود دارد و...
آن
زمان قوانین مثل حالا نبود و قطعا بازیکن نمی توانست کاری کند. به دلیل
اینکه در آن زمان قرارداد داخلی ارزشی نداشت او توانست راحت به پرسپولیس
برود.
*شما در دفترتان قرارداد های دیگری هم دارید؟
بله فکر می کنم قرارداد اقای مهدوی کیا در دفتر من هست.
*چقدر مبلغ قرارداد را با مهدوی کیا بسته بودید؟
یاد ندارم اما فکر کنم چیزی حدود 7 میلیون بود. من به دلیل اینکه این دو
بازیکن را دوست داشتم پیگیری کردم. من یک موضوع زیر خاکی را به شما بگویم.
من حتی با آقای دایی هم توافق کرده بودم که به استقلال بیاید. البته به
عنوان مربی درسالی که در پرسپولیس با ایشان خوب رفتار نمی کردند. اما بعد
چون فضا برای دایی خوب شد من دیگر پیگیری نکردم. البته خودش هم تعصب به
پرسپولیس داشت. اما من اگر پیگیری های بیشتری می کردم قطعا این اتفاق می
افتاد. به دلیل اینکه خیلی بهش کم لطفی شده بود.
من یک روز نشسته بودم و
نگهبان آمد و گفت: یک نفر آمده و یک شمشیر در دستش است. من گفتم مگر اینجا
لیان شامپو است که او با شمشیر آمده؟ نگهبان گفت: ولی می گوید می خواهم
فتح الله زاده را ببینم. من گفتم که بگذارید بیاید بالا. او بالا آمد و
دیدم که خیلی آشفته است و یک قمه در دست اوست. گفتم آن که در دستت است
چیست؟ گفت حاج آقا خیلی ناراحت هستم. به نگهبان گفتم برو بیرون. همین که
نگهبان رفت بیرون دیدم که او پیراهن خود را پاره کرد و یک قمه به سینه خود
زد. من شمشیر او را ازش گرفتم و یک سیلی به او زدم و گفتم مگر تو عقلت را
ازدست دادی که این کار را می کنی. گفت حاج آقا درست است که فرهاد مجیدی می
خواهد ازاستقلال برود؟ من درجواب گفتم فرهاد حالا برود یا نرود به تو چه
ربطی دارد؟ گفت من نمی توانم تحمل کنم. من دیگر دیدم که نمی شود فرهاد را
ازدست داد. حالا نمی دانم خود فرهاد او را فرستاده بود یا نه... . به دلیل
اینکه فرهاد سابقه همچین کارهایی را دارد. او با علی موسوی می خواست من را
به هوای ماهیگیری در آب بیندازد و از من پول بگیرد و من هم پول ندادم.
*حاج آقا شما پول ندادید؟
من هیچ پولی ندادم. اگر
قرار باشد امثال فرهاد و علی موسوی من را سرکیسه کنند دیگر هیچی... . ولی
فرهاد واقعا برای استقلال زحمت کشیده است و باید خود را حفظ کند.
*استقلال بعد از تقریبا یک فصل ناکامی مثل اینکه کمی بهتر شده
است. به نظر می رسد با آمدن یک مربی خوب خارجی استقلال دارد جان تازه ای می
گیرد؟ و اینکه شما حدود 20 سال در استقلال بودید اما این قدر شهامت
نداشتید که یک مربی بزرگ خارجی برای استقلال بیاورید. درست است که به دنبال
آن رفتید اما در هر صورت این اتفاق نیفتاد. شاید اگر شما بجای رولند کخ کس
دیگری را به استقلال می آوردید شاید شرایط به کلی تغییر می کرد.
به
دلیل اینکه من نتیجه لازم را داشتم با مربی های ایرانی می گرفتم به دنبال
خارجی ها نرفتم. من توانستم 4 جام حذفی، 3 لیگ برتر، یک نایب قهرمانی آسیا،
دو بار مقام سومی آسیا آوردم با مربی های ایرانی. شرایط آن زمان مثل الان
نبود که بخواهیم این گونه عمل کنیم. من یکبار برای کریستوف دام هم اقدام
کردم اما متاسفانه برخورد کرد با زمانی که بیماری ایشان و مسئله بایرن
مونیخ و... پیش آمد و جو کشور به من اجازه آوردن او را نمی داد.
*بیماری او منظور شما...
اعتیاد
داشت و بعد از آن رفت به ترکیه و تیم ترکیه ای را قهرمان ترکیه کرد. ما
الان داریم حرف می زنیم ولی آن زمان اینقدر راحت نبود. ما باید در شرایط با
آدم ها وتفکراتشان بحث کنیم. من 10 سال پیش یکسری تفکرات داشتم الان یکسری
تفکرات دیگری دارم. انسان باید آپدیت باشد.
الان شرایط استقلال به شکلی
است که اگر در آسیا موفقیت می خواهد باید مربی خوب خارجی داشته باشد. با
آمدن شفر همه آن هایی که فوتبال بلد هستند و فنی هستند می فهمند که شفر با
توجه به زمان کمی که در اختیار داشته است اما تیم با برنامه ای را شکل داده
است. استقلال الان دیگر بی برنامه نیست و هدف دار بازی می کند. اگر به شفر
زمان بیشتری هم بدهیم قطعا او تیم را از این که هست بهتر خواهد کرد.
تغییرات در استقلال در حال انجام است و اگر مدیرت و دیگر دوستان کار شکنی
نکنند قطعا روزها خوب استقلال فرا می رسد.