سایت رسمی کانون هواداران استقلال - علی خلف: زلزله، سیل، طوفان و هر حادثه طبیعی دیگر چیزی جز تسلیمی محض بشر در برابر طبیعت و مشیت الهی را در بر ندارد. انسان با همه زور و زر و ادعا و جایگاه و موقعیتی که دارد در برابر حوادث طبیعی چارهای جز تسلیم محض ندارد. بلایای طبیعی به خودی خود تلخ است اثرات مخرب آن می تواند تا سالیان زیادی خاطرات یک ملت را دستخوش اثرات مخرب خود قرار دهد.
کشور عزیز ما هم از جمله مناطقی است که به دلیل موقعیت جغرافیاییاش همواره در معرض زلزله قرار دارد و هر از چند سال یکبار زلزله های ویرانگری تلفات و خسارات زیادی از خود به جای می گذارد. زلزله های بویین زهرا، طبس، رودبار، بم، ورزقان و حالا هم کرمانشاه از جمله ویرانگر ترین زلزله هایی است که طی نیم قرن اخیر جای جای کشور ما را به ویرانی کشیده است.
از آخرین باری که زلزله بخشی از کشور ما را به لرزه در آورد مدت زیادی نمی گذرد. استان کرمانشاه هنوز دستخوش پس لرزههای ریز و درشت زلزله بیش از ۷ ریشتری قرار دارد که در شامگاه ۲۱ آبان ماه این استان غربی را به لرزه در آورد.
اولین یا یکی از اولین زلزلههای ویرانگری که تاریخ ایران آن را به ثبت رسانده است، به سال ۱۳۴۱ باز میگردد. زمین لرزهای که حوالی ساعت ۱۱ شب دهم شهریور سال ۱۳۴۱ با قدرت بیش از ۷ ریشتر بویین زهرا را به لرزه در آورد. برخی از آمارها تعداد کشتههای این زمین لرزه را در حدود ۲۰ هزار نفر به ثبت رساندهاند.
جهان پهلوان غلامرضا تختی اولین فردی بود که در تاریخ ایران زمین برای کمک به مردم آسیب دیده از زلزله آستینها را بالا زد، پاشنه کفش را ور کشید و اعتبارش را وسط گذاشت و به بازار رفت و جمع آوری کمک های مردمی برای مردم را بدعت نهاد.
تختی اگر تختی شد، اگر نامش در تاریخ ایران ثبت شد، اگر محبوب شد و محبوب ماند، اگر نامش در تاریخ ایران جاودان ماند، نه به خاطر ۴ مدال طلای جهان و المپیک، بلکه به دلیل رفتار و مرام جوانمردانهای بود که در قبال مردمی که او را دوست داشتند و به او اعتبار بخشیده بودند ابراز میداشت.
۵۵ سال پس از زمین لرزه ۷/۲ ریشتری بویین زهرا، زلزلهای با همین قدرت استانی دیگر در کشورمان را به لرزه در آورد تا اهالی کرمانشاه بیشترین آسیب را از این حادثه طبیعی ببیند. این حادثه طبیعی ویرانی فراوانی به همراه داشت و بسیاری از هموطنان ما را داغدار کرد و قطع به یقین تا سالیان سال عواقب این حادثه از حافظه تاریخی کشورمان پاک نخواهد شد.
زلزله کرمانشاه با همه نقاط منفی و تاریکش، نقاط روشن و مثبتی هم داشت که از جمله آنها میتوان به در صحنه بودن مردم برای کمک به مردم اشاره کرد. شاید بعد از جنگ تحمیلی، زلزله کرمانشاه را بتوان بزرگترین تجلی گاه حضور مردم برای کمک به مردم دانست.
در روزهای اخیر کرمانشاه ایران شد و مردم ایران کرمانشاهی شدند. این حادثه کرد و لر و فارس و عرب و عجم نشناخت و همه مردم ایران با هر قومیت و گویش و از هر کجای ایران برای کمک به هموطنان آسیب دیده آستین بالا زده و پاشنه کفش را ور کشیده و بدون آن که منتظر دستور و اجازه بنشینند خود برای یاری رساندن مستقیم وارد آوردگاه شدند.
البته که در این میان فضای مجازی و شبکههای اجتماعی هم نقش مهمی ایفا کردند و تبدیل به رسانهای عظیم برای همبستگی بین مردم ایران در سراسر این خاک شدند. جامعه ورزش در این راستا نه تنها از جوامع دیگر عقب نماند، بلکه در خیلی موارد از دیگران پیشی هم گرفت. بسیاری از قهرمانان و پیشکسوتان در رشتههای مختلف ورزشی تبدیل به تختیهای زمانه شده و برای یاری رساندن به مردم زلزله زده آبرو و اعتبارشان را وسط گذاشتند.
از بسیاری از قهرمانان کشتی و وزنه برداری که مدالهای خود را برای کمک به این مردم حراج کرده و خود شخصا برای یاری رساندن عازم منطقه شدند گرفته تا فوتبالیست های سرشناسی مثل دایی، استیلی، پاشازاده و خیلیهای دیگر که هر یک به تنهایی تبدیل به پایگاهی مردمی برای یاری رساندن به کرمانشاه شدند. حتی کانونهای هواداری تیم های پر هوادار کشور هم ستادهای کمک رسانی مستقلی شدند تا سهم خود را برای کمک به مردم کرمانشاه ادا کرده باشند.
سهم خانواده ورزش در حضور در صحنه کمکهای مردمی ورای ورزشکاران زنده بود و حتی خانواده اسطورههای درگذشته هم برای ادای سهم پا به میدان گذاشتند و در این راه شاهد بودیم که خانوادههای حجازی و پورحیدری در کنار جمع آوری کمکهای مردمی برای مردم آسیب دیده از زمین لرزه، اقدام به فروش یادگارهای این اسطورههای درگذشته نمودند تا عواید حاصل از آن را برای کمک به مردم زلزله زده اختصاص دهند.
ورزشکاران و جامعه ورزشی ایران بیش از آنچه تصور میشد همبستگی خود را در این مصیبت با مردم ایران نشان دادند تا ثابت شود اگر در سال ۴۱ فقط یک تختی بود، در سال ۹۵ تختیهای زیادی داریم که توانستند در چنین معرکهای دین خود را به هموطنان آسیب دیده از زلزله ادا نمایند.