امیررضا واعظ آشتیانی در خصوص اولتیماتوم سازمان بازرسی به
مدیران نهادهای مختلف دولتی و اینکه برخی از مدیران ورزشی کشور نیز شامل
چنین قانونهایی میشوند، گفت: رعایت قانون و توجه به آن بر همه مسئولین
کشور هم واجب است و هم اینکه عملکرد آنها در مقابل قانون میتواند درسی
برای آحاد مردم باشد و این نشان میدهد که چقدر قانونپذیری میتواند در
جامعه و روند اجرایی مسائل اجتماعی مردم کشور مهم باشد.
وی
افزود: مسئولین باید خودشان را تابع قوانین بدانند نه اینکه به دنبال یک
روزنه باشند و به قولی قوانین را طبق خواستههای خودشان دوست داشته باشند و
از آن تبعیت کنند.
مدیرعامل سابق استقلال تأکید کرد: سازمان بازرسی کشور مدارک را بررسی میکند و اگر امروز آنها به این نتیجه رسیدند که دوشغلهها
یا بازنشستهها نباید فعالیتی داشته باشند حتماً باید به آن احترام گذاشت
البته طبق قوانین بازنشستهها نباید در نهادهای دولتی فعالیت کنند مگر
اینکه آنها وزیر باشند و همانطور که میدانید شخص وزیر کنونی ورزش هم خودش
بازنشسته است اما از آنجا که مجوز از هیأت دولت دارد میتواند به فعالیتش
ادامه بدهد.
قائممقام سابق سازمان تربیت بدنی در خصوص اینکه محمدرضا داورزنی دو شب پیش در شبکه تهران ادعا کرد
که وزارت به دنبال راهکاری قانونی برای ادامه فعالیت طاهری و افتخاری در
پرسپولیس و استقلال است، گفت: اینکه وزارت ورزش به دنبال راهکار برای
همکاری مدیریت دو باشگاه است یک سؤال مهم را به وجود میآورد و آن این است
که آیا فرد یا افرادی وجود ندارند که بتوانند این دو باشگاه را مدیریت
کنند؟ انشاءالله که مدیران دو باشگاه تا سالهای سال سلامت و تندرست باشند
اما فرض کنیم برای یکی از این دو نفر اتفاق خاصی پیش بیاید. آیا وزارت
نباید برای آنها یک نیروی جایگزین داشته باشد؟ حتماً در این باشگاهها
باید دو نفر تعریف شوند؟ بهتر است وزارت ورزش قانون را رعایت کند و سازمان
بازرسی هم وظیفه قانونیاش ایجاب میکند که مدارک را بررسی کند.
وی
در ادامه تأکید کرد: حضرات به دنبال راهکارهایی هستند که مدیران دو باشگاه
را حفظ کنند اما معلوم نیست این مدارک ایثارگری که آنها میگویند به چه
شکل توسط سازمان بازرسی بررسی شود. اول باید تمامی مدارک به سازمان بازرسی
کل کشور ارائه شود و اگر هم این اتفاق بیفتد دلالت بر این نیست که این
نفرات میتوانند مسئولیت داشته باشند. اگر این گونه است هر مدیری که مدرک
ایثارگری دارد تا آخر عمر سر کار خواهد بود و میتواند در ارگانهای دولتی
حضور داشته باشد.چقدر خوب است که این آقایان مطالعه داشته باشند که قانون
ایثارگری مشمول چه افرادی است و آیا اصلاً این نفرات توانایی کار اجرایی را
دارند یا خیر؟ مهم این است که مرجع رسیدگی به مدارک سازمان بازرسی کل کشور
است و حتی اگر وزارت ورزش اعلام کند که مدیرانش مدرک ایثارگری دارند قطعاً
آن مدارک مورد بررسی و ارزیابی قرار خواهد گرفت که آیا همخوانی لازم را
دارد یا خیر.
آشتیانی در ادامه افزود:
موضعگیری وزارت ورزش و جوانان که به دنبال راهکار برای ماندن این دو مدیر
است من را به یاد مصاحبه چندی پیش وزیر ورزش میاندازد که او اعلام کرده
بود میخواهیم به جوانها فرصت بدهیم شاید منظور وزیر ورزش از فرصت به
جوانها، جوانان دیروز بود! این پارادوکس برای مصاحبه وزیر ورزش وجود دارد
چون دوستان در حال پیدا کردن روزنه برای ادامه فعالیت دو مدیرعامل هستند
ولی در عین حال از جوانان تعریف میکنند. آیا نباید از نیروهای چابک، شجاع و
جوان که بتوانند باشگاهها را از شرایط منفعل خارج کنند استفاده کرد؟
اینکه فقط صحبتها متوسل به تجربه باشد فایده ای ندارد. به طور مثال برخی
افراد که ادعای مدیریت میکنند در اظهاراتشان مرتب تجربه را به رخ میکشند و
میگویند ما چندین سال است که تجربه حضور در ورزش و فوتبال را داریم در
حالی که در سابقه آنها نه موفقیتی دیده میشود و نه کارنامه و برنامهای و
حتی اثرگذاری مناسب. آقایان فراموش کردهاند که تجربه باید همراه با
کارآمدی و علم روز باشد وگرنه اصلاً به درد نمیخورد.
واعظ آشتیانی در خصوص بحث صدور مجوز حرفهایگری برای چند
باشگاه در لیگ برتر، گفت: اخبار را طی هفتههای اخیر کاملاً رصد کردم و
متوجه شدم رویه همان رویه یک دهه گذشته است. پیش از این هم سندسازی میشد و
باشگاههای بدهکار توسط فدراسیون جریمه نمیشدند. عدم نظارت فدراسیون
باشگاهها را بدهکار و بدهکارتر کرد و اعتقادم این است که اگر فدراسیون
فوتبال قبیلهای، باندبازی و رفاقتی اداره نمیشد امروز باشگاهها شاهد
چنین بدهیهایی نبودند. ظاهراً فدراسیون فراموش کرده که یکی از مسئولیتش
بررسی وضعیت مالی همه باشگاهها است. متأسفانه هیچ عمل جدی در این راستا
صورت نگرفت و حتی با وجود اینکه باشگاهها سهم اقتصادی در سازمان لیگ دارند
آن پولها هم به باشگاهها پرداخت نمیشود و اگر شما دیدید باشگاهی پولی
گرفت به خاطر ارتباطاتی که داشته توانسته بخشی از مطالباتش را دریافت
کند.اولین تقصیر بر گردن فدراسیون و دومین مجامعی هستند که حسابرسی لازم را
انجام ندادهاند. مطمئناً این دو مرجع باید به افکار عمومی و مردم پاسخگو
باشند و اگر میبینید که این مسائل و این مجامع فرمالیته است مطمئن باشید
که در آینده اتفاقات بدتری رخ خواهد داد. اگر امروز سندسازی و پروندهسازی
صورت میگیرد این موضوع در آینده علیه خودشان استفاده خواهد شد و مطمئن
باشید من بدتر از این اتفاقات را برای باشگاههای لیگ برتری در چند سال
آینده متصور هستم. با این رویه صدور مجوز حرفهایگری فدراسیون در حال کندن
قبر برای فوتبال است و ضرر آن در سالهای آتی به چشم این رشته پرطرفدار
خواهد رفت.