یکی دو سال قبل، ماریو ماکالی رییس و اعضای هیات اجرایی سازمان لیگ
ایتالیا به دلیل آنچه «در اولویت نبودن فوتبال» نامیدند از سمت خود استعفا
کردند. آنها رفتند، چون فوتبال در اولویت قرار نداشت و میدانستند اگر
بمانند دستاوردی کسب نمیکنند. یا همین چند هفته قبل، دو عضو هیات مدیره
باشگاه بارسلونا به دلیل برگزاری بازی این تیم در ورزشگاه خالی از سمت خود
کنار رفتند. افتخاری اما دلیلی بر استعفا نمیبیند. او علیرغم اشتباهات
بزرگی که هر کدامشان میتواند بهانهای برای استعفا باشد، همچنان هست و با
قدرت به کارش ادامه میدهد.
در فوتبال ایران، استعفا کلمه نامأنوسی است. حتی اگر ناکام باشی،
موفقیتی به دست نیاوری و حاصل حضورت فقط کسب نتایج ضعیف باشد. هرگز در
فوتبال ایران به چشم ندیدهایم که مدیری بیاید و به دلیل ناکارآمدی صندلی
خود را به دیگری واگذار کند. مگر اینکه شغل جدیدی به او پیشنهاد شود. شغلی
بالاتر و با منفعت مالی بیشتر برای او.
صحبت از عملکرد مدیرعامل استقلال است. مدیرعامل باشگاه استقلال که انگار
باید باشد، حتی تا ۳، ۴ سال آینده. افتخاری تمام رکوردهای منفی در استقلال
را به نام خود ثبت کرده اما همچنان مانده. انگار که نمیداند چقدر از او
نارضایتی است.
حکم سرپرستی افتخاری در باشگاه استقلال، ۱۷ مردادماه ۱۳۹۵ صادر شد. پس از
گذشت یک ماه از فعالیت او – البته بهعنوان سرپرست – اعضای هیات مدیره
باشگاه استقلال تصمیم گرفتند او مدیرعامل شود. ۱۷ شهریور، حکم مدیرعاملی
افتخاری را در استقلال مهر کردند تا او جانشین رسمی بهرام افشارزاده شود.
از آن زمان تا امروز، یک سال و یک ماه و ۲۱ روز میگذرد. زمانی طولانی برای
اصلاح ساختار در باشگاه استقلال و زمانی اندک برای ثبت رکوردهای منفی که
حالا همه آنها با نام استقلال عجین شدهاند.
از ۱۷ شهریور ۱۳۹۵ تا امروز، ناکامیهای مدیریتی افتخاری را بررسی
میکنیم. البته که یکی دو تا نیستند اما از مهمترین آنها هم میتوان یک
گزارش کامل نوشت.
۵/۱۱/۹۵ : استقلال به دلیل پرداخت نشدن طلب عادل شیحی، از سوی فیفا با
محرومیت از نقل و انتقالات زمستانی مواجه شد. درباره این جریمه، بارها
مدیران استقلال را در جریان قرار دادند اما نه گوش شنوایی بود و نه چشمی
بینا. حتی نامه هشدار فیفا هم در باشگاه استقلال ناپدید شد تا نخستین فاجعه
مدیریتی افتخاری به ثبت برسد. البته که این محرومیت، توفیقی اجباری برای
باشگاه استقلال بود تا آندرانیک تیموریان و سرور جباروف نیایند و امید
نورافکن و فرشید اسماعیلی رشد کنند. دومی را با عرض شرمندگی نمیتوانیم به
نام افتخاری ثبت کنیم.
۸/۳/۹۶: استقلال از گروه خود در لیگ قهرمانان آسیا صعود کرد اما مقابل
العین و در امارات با شکستی تحقیرآمیز بدرقه شد. شکست با ۶ گل که تا مدتها
هواداران استقلال را در خانههایشان حبس کرد. آنها مقابل هواداران
پرسپولیس سرشکسته شدند، مقابل آنها که این شکست را حتی تا امروز به تمسخر
میگیرند و برای آن شعارهای ویژهای میسازند. شکست مقابل العین در تاریخ
باشگاه استقلال به ثبت رسید. البته خیلی پر رنگ و فقط به نام افتخاری و
دوستانش.
۲۷/۶/۹۶ : اتفاقهای تلخ برنامه نود با حضور رضا افتخاری، شاید تا سالها
از خاطر هواداران این باشگاه و حتی مخاطبان این برنامه پاک نشود. آن
بحثهای عجیب، آن خندههای فراموش ناشدنی و البته تقابل سرمربی و بازیکن
روی خط تلفنی برنامه نود. اینها را میتوانید فراموش کنید؟ قطعا نه اما
افتخاری و سایر مدیران باشگاه استقلال این فجایع را هضم کردهاند. مثل آب
خوردن. اگر باور ندارید از آنها سوال کنید.
۳۰/۶/۹۶: در روزی که گسترش فولاد، سیاهجامگان را شکست داد، برای نخستین
بار در تاریخ لیگ برتر، استقلال در انتهای جدول رده بندی قرار گرفت.
استقلال تا پایان هفته هفتم تنها ۴ امتیاز به دست آورده بود. یعنی به طور
میانگین، ۵/۰ امتیاز در هر بازی. استقلال که در تمام ادوار لیگ حرفهای در
زمره مدعیان کسب عنوان قهرمانی قرار داشت، این بار با تلاش افتخاری و
منصوریان، حضور در رده شانزدهم را به موفقیتهای قبلیاش اضافه کرد.
۴/۸/۹۶ : استقلال در شهرآورد شکست خورد. آن هم مقابل پرسپولیس که هرگز
نشانی از تیم آماده سابق نداشت. باخت در شهرآورد هم به رکوردهای منفی
مدیریت افتخاری در باشگاه استقلال اضافه شد. افتخاری اما دلیلی بر استعفا
نمیبیند. او همه این نتایج را به نام خود و با دستان خود رقم زده اما
همچنان هست و با قدرت به کارش ادامه میدهد.
او حتی تاکید کرده که تا ۳، ۴ سال دیگر هم مدیرعامل استقلال باقی
میماند. آیا او سرانجام بر ناکامیها پیروز میشود یا رکوردهای منفی
بیشتری به نامش ثبت خواهد شد؟ با شرایطی که از استقلال میبینیم احتمال
حالت دوم بیشتر است.