علی اکبر طاهری برای پنجمین بار متوالی استعفا داد و برای پنجمین بار
متوالی با استعفای او از سوی وزیر ورزش مخالفت شد. یک روند زشت و زننده که
در مدیریت باشگاهی کشورمان بی سابقه است. طاهری هر بار و بنا به دلایل
مختلف قهر می کند و سپس چند روز بعد برمی گردد با این بهانه که وزیر با
استعفایش مخالفت کرده است.
البته این موضوع دلیلی بر آن نیست که بگوییم مدیریت و عملکرد طاهری بد
بوده و باید می رفت، منظورمان مدل رفتاری اوست. فردی که بر کرسی مهم ترین
باشگاه فوتبال ایران تکیه زده اما هر از چندگاهی و به بهانه های مختلف
استعفا می دهد. هیچ کس هم دلیل این همه استعفا را نفهمید. یک بار می گویند
او بازنشسته شده و باید می رفت اما خودش پیشدستی کرد تا با استعفا برود نه
برکناری و برخی نیز می گویند به خاطر درگیری با یکی از معاونان وزارتخانه
است که قید همکاری با پرسپولیس را زده تا با این کار، اجازه بازگشت اسپانسر
پیشین که مورد حمایت داورزنی است را بگیرد.
هر چه که هست، اهمیت زیادی ندارد؛ چیزی که مهم است، مدل رفتاری و نگاه
طاهری به مدیریت است. او عادت به استعفا کرده و استعفا یعنی فرار از
مسئولیت. وزیر ورزش نیز برای آرام کردن جو، مدام با استعفاهای طاهری موافقت
می کند. این روند می تواند تا بی نهایت ادامه داشته باشد چون احتمالا در
اطراف وزارت ورزش، مدیری برای جانشینی طاهری وجود ندارد. طاهری هم این
موضوع را متوجه شده و به هر بهانه ای استعفا می دهد؛ از آن سو اما نازش را
می کشند و استعفایش را رد می کنند تا با سلام و درود دوباره به باشگاه
پرسپولیس برگردد.
این است مدل کاری در سطح مدیریت باشگاه ها و شاید ورزش کشورمان.