روزبه چشمی اوایل حضورش در لیگ برتر با صبا، مدافع بود. در تیمی که محمد
مایلیکهن سرمربیگری آن را برعهده داشت. او اما در پست هافبک دفاعی ستاره
شد. ستاره شدن او به این معنی بود که او به مراتب هافبک دفاعی بهتری است
تا یک دفاع وسط. بارها و بر اساس شرایط، چشمی سری به پست قدیمیاش زد. در
تیم ملی امید و بعد هم در استقلال. هیچگاه این سرزدنهای گاه و بیگاه،
سوغات خوبی نداشت. این تصور که چشمی میتواند دفاع وسط باشد با اشتباهات
این بازیکن میتوانست به دست فراموشی سپرده شود که کیروش هم با امتحان این
بازیکن در این پست باز هم آن را مطرح کرد. یک کلینشیت هم مهر تاییدی بود
بر انتخاب کیروش. وینفرد شفر بعد از حضور در ایران همان راه کیروش را
ادامه داد. او در حضور مدافعان تخصصیاش، چشمی را زوج مجید حسینی قرار داد.
یک کلینشیت مقابل فولاد خوزستان بعد از کلینشیت میتوانست خاطرات بد او
را پاک کند اما بازی با نساجی و بعد از آن هم دربی همه چیز را به اول خط
برگرداند.
چشمی در این فصل در ۷ بازی برای استقلال دفاع وسط بوده و در این ۷ بازی،
استقلالیها فقط یک کلینشیت داشتند. مسلم است که در تمام گلهای خورده
استقلال، چشمی مقصر نبوده است اما در کم شدن کلینشیتها مقصر است. او در
بازی با پارسجنوبی روی گلها مقصر بود، بعد از آن در بازی با نساجی و
امروز هم در دربی. چشمی با وجود سن و سالش، بازیکن کندی است و همین مساله
او را در مقابل تیمهایی که مهاجمان سرعتی در اختیار دارند دچار مشکل
میکند. راه حل شکستن دفاع استقلال با روزبه همین است، یک مهاجم سرعتی.
تفاوتی ندارد تیم دسته اولی نساجی باشد یا دربی حساس پایتخت. یک مهاجم
سرعتی مقابل چشمی همیشه چارهساز است.