یک فاجعه مدیریتی دیگر در استقلال. انگار که در این باشگاه کوچکترین اصول مدیریتی اجرا نمیشود و اصلا کسی به نکتههای نه تنها ریز که درشت هم توجهی ندارد. استقلال بازیکنی به نام طاها شریعتی داشت. ستاره نوجوان تیمهای پایه باشگاه که فصل قبل حتی به تمرین بزرگسالان دعوت شد و روزهای بسیاری را کنار منصوریان، دستیاران او و بازیکنان نامدار استقلال گذراند.
شریعتی ۱۷ ساله در ترکیب بزرگسالان استقلال فرصت بازی به دست نیاورد. او فقط تمرین کرد و چشم به آینده داشت. آیندهای که هرگز از راه نرسید تا او به سایپا برود و پیراهن این تیم را بر تن کند. شریعتی به سرنوشت بازیکنانی همچون پیروز قربانی و امیرحسین صادقی دچار نشد. بازیکنانی که مسیر ترقی را از تیمهای پایه استقلال آغاز کردند و سپس به تیم بزرگسالان رسیدند.
تفاوت آن زمان با حالا، مدیریت باشگاه استقلال بود. مدیریتی که اصول حرفهای را رعایت میکرد و در راساش محمدحسین قریب را داشت. کسی که ارتباط مناسبی میان تیمهای پایه و بزرگسالان استقلال برقرار کرده بود تا سرمایهها مثل آب خوردن هدر نروند و ستارههای نوجوان و جوان باشگاه به سادگی جدا نشوند.
استقلال اما آن مدیریت قریب را ندارد و البته اشتباههای بزرگی را هم مرتکب میشود. سالها قبل مجتبی جباری در تیمهای پایه استقلال پرورش یافت اما در اقدامی عجیب به ابومسلم رفت تا آنجا فرصت بازی به دست بیاورد. جباری اما برای بازگشت هزینهای سنگین روی دست استقلال گذاشت. درباره شریعتی نیز همین قصه تکرار شده است. بازیکنی که همه میدانستند آینده دار است و البته علاقهمند به بازی در استقلال اما مشخص نشد چرا سر از سایپا در آورد و قراردادش با استقلال تمدید نشد!
طاها شریعتی که حالا در هند و جامجهانی نوجوانان، یکی از ستارهها است بعد از جدایی از استقلال و حضور در سایپا، حرفهای دلش را زد.
حرفهایی که در قالب یک پست اینستاگرامی منتشر شد تا مقصران جدایی او از استقلال و از دست رفتن یک سرمایه بزرگ معرفی شوند: «من یک استقلالی هستم و همیشه این تیم و هوادارانش در قلب من جا دارند. من هر چه دارم از استقلال است. فقط باید چند نکته را یادآور شوم.
قرار بود با استقلال قرارداد بلند مدت امضا کنم. مدیر برنامههایم صحبتهایی را به صورت شفاهی با منصوریان و توفیقی انجام داد اما برای مذاکره بیشتر و امضای قرارداد، دیگر کسی جواب تلفن ما را نداد. چند ماه به همین شکل سپری شد.
من هم یا انفرادی تمرین کردم یا با تیم نوجوانان. پس از اینکه از باشگاه استقلال جوابی دریافت نکردم، با بزرگان مشورت کردم و در نهایت تصمیم گرفتم پیراهن سایپا را بپوشم و با این تیم که جزو حرفهایترین باشگاههای فوتبال ایران است قرارداد امضا کنم.»
این پست پر معنی است و البته توفیقی و منصوریان را متهم میکند. منصوریان از استقلال رفته اما توفیقی مانده و همچنان پست مدیر ورزشی باشگاه را در اختیار دارد.
یک پرسش تکراری. وظیفه یک مدیر ورزشی چیست؟ ماجرای جدایی طاها شریعتی مربوط به چه کسی است؟ یک مدیر ورزشی چه کارهایی را باید در باشگاه انجام بدهد و کدام را انجام ندهد؟ حفظ ستاره نوجوان و تمدید قرارداد با او جزو وظایف کدام مدیر در باشگاه استقلال است؟ توفیقی جز حضور در عکسهای یادگاری با خریدهای جدید، چه کار مفیدی انجام میدهد؟
در باشگاه استقلال، مدیرانی حضور دارند که فاجعه پشت فاجعه خلق میکنند. در این باشگاه، انگار کسی نمیدانست طاها شریعتی- مدافع کلیدی تیم نوجوانان – قرار است در جام جهانی بازی کند. تورنمنتی که استعدادیابهای مطرح فوتبال جهان روی سکوها مینشینند تا بازیکنان نوجوان را کشف کنند و با خود به تیمهای اروپایی ببرند. استقلال این را هم نمیدانست. این مساله که جزو جزییترین دانستههای یک مدیر محسوب میشود.
جالبتر اینکه باشگاه استقلال برای جذب شریعتی – دو فصل قبل – قرارداد یکساله با بازیکن تیم نوجوانان امضا کرده و حالا او را به همین سادگی از دست داده است. امضای قرارداد یکساله در رده پایه، خودش جای بحث دارد. شاید اگر آن قرارداد بلندمدت بود، حالا شریعتی بازیکن استقلال محسوب میشد و این تیم از انتقال احتمالی او سودی هنگفت نصیبش میشد و یا در بدترین حالت ممکن از او در لیگ استفاده میکرد.
همان کاری که سایپا با یک برنامهریزی ویژه انجام داد و قرارداد سه ساله جلوی شریعتی گذاشت تا از انتقال او حتی در این فصل مبلغی را به جیب بزند.
ماجرای طاها شریعتی یکی از فجایع بزرگ باشگاه استقلال محسوب میشود. شاید این اشتباه مدیریتی حالا به چشم نیاید اما وقتی این مدافع ۱۷ ساله به تیمی دیگر منتقل شد یا پلههای ترقی را طی کرد و به تیم ملی بزرگسالان رسید، هواداران استقلال حسرت میخورند که چرا شریعتی به همین سادگی جدا شد و به سایپا رفت. البته اطمینان داریم که آن زمان هم کک توفیقی و افتخاری نمیگزد و آنها همچنان دنبال حضور در عکسهای یادگاری میگردند. عکسهایی که نمونههایش فراوان است.