بامداد سهشنبه بار دیگر علی کفاشیان برابر دیدگان افکارعمومی قرار گرفت تا مقابل یکی از سمجترین مجریان و برنامههای تلویزیون دولتی ایران در خصوص عملکردش در فدراسیون فوتبال پاسخگو باشد اما روند برنامه که از صراحت قابل توجهی برخوردار بود، او و مجموعه مدیریتی فدراسیون فوتبال را برای اکثریت مردم به عنوان یک مجموعه ضعیف شناساند که تلاش سعیدلو برقراری آرامش در این مجموعه را یک سعی بیفایده جلوه داد و تغییرات را در آینده نزدیک اجتنابناپذیر نمود.
برنامه نود در هفتههای اخیر به خوبی توانسته بخشهایی از نقاط تاریک فدراسیون فوتبال را با کشیدن مسوولان فدراسیون فوتبال به مسلخ پاسخگویی روشن نماید و دست برخی از این مدیران را رو کند که این شفافسازی بیش از همه به نفع افشین قطبی سرمربی ناموفق تیم ملی منجر شده است.
دوشنبه شب، نود بار دیگر میزبان برخی از اهالی فدراسیون فوتبال بود که در کنار غلامحسین پیروانی سرمربی مستعفی تیم امید حضور علی کفاشیان به جذابیت این برنامه افزود. عادل پس از آنکه پای درددلهای شاغلام و کارشکنیهای صورت پذیرفته برای تیم امید نشست و اختلافات میان کمیته ملی المپیک و فدراسیون فوتبال را بر سر استخدام مربی خارجی کالبدشکافی کرد، به نظرخواهی از ذوالفقارنسب و چراغپور در خصوص تیمهای ملی پرداخت و در آخر سراغ رییس فدراسیون خوابآلود رفت تا جذابترین بخش این برنامه با چاشنی گفتههای علی دایی به تصویر کشیده شود.
فردوسیپور که با صراحت قابل توجهی رییس فوتبال را به مسلخ برده بود، به خوبی توانست در مقام مجری به وظیفهاش عمل کند و اسیر حاشیه رفتنها و شوخی کردنهای کفاشیان نشود و همین شروع خوب را تا انتها ادامه داد. البته او به ناچار در بخشهایی از گفتوگو با نفر اول تصمیم گیرنده در فوتبال، اسیر پراکندهگویی شد، چرا که حواشی فدراسیون فوتبال آنچنان متکثر بود که قرار دادن آنها در دو یا چند محور ناممکن جلوه میکرد.
فردوسیپور پس از طرح نظرسنجی پیامکی این برنامه با سوال؛ «کارنامه فدراسیون فوتبال در تیمهای مختلف ملی از بین گزینههای «خوب، متوسط و ضعیف» را چگونه ارزیابی میکنید؟» به نتیجه جالبی رسید. همانطور که پیشبینی میشد از همان دقایق ابتدایی نمودار مربوط به گزینه «ضعیف» بیشترین سیر صعودی را گرفت. فردوسیپور بینندگان و رییس فدراسیون را به پخش تصاویری با اظهارنظرهای متناقض علی کفاشیان و مهدی تاج در مورد انتخاب سرمربی تیمملی نیز میهمان کرد و به خوبی تناقض چندماه اخیر فدراسیون فوتبال را نشان داد.
پس از آن یکی از مباحثی که پیش کشیده شد فقدان مدیریت واحد و تصمیمگیریهای مبتنی بر استدلال بود که فدراسیون فوتبال را متهم به تصمیمات سلیقهای و به نوعی اداره بخشهای مختلف فدراسیون به شکل جزیرههای جدا از هم کرد که بیش از همه در سطح تیم ملی نمود داشته تا در مقابل، علی کفاشیان ضمن پذیرش این ماجرا(!) در دفاع از خود عنوان کند، چون ضابطهای وجود ندارد، تیمملی به همین شکل انتخاب شده و هر دوره یک شخصی آمده و بعد از یک مدت رفته است که با این تفاسیر باید پرسید فدراسیون فوتبال در چند سال اخیر چه میکرده که حتی برای انتخاب سرمربی تیم ملی نیز دستورالعملی تدوین نکرده است.
در ادامه فردوسیپور از کفاشیان در خصوص مذاکره با مربیان خارجی پرسوجو کرد و پرسید چرا یک روز شما این موضوع را تکذیب کرده و وقتی تاج جزییاتی از این مذاکرات را با فاتح تریم منتشر کرد، مجبور به تایید این مذاکرات شدید و چرا با مردم با صداقت برخورد نکردید، که کفاشیان گفت: «ما برای انتخاب سرمربی در این مقطع مذاکره نکردیم و برای هشت ماه دیگر به دنبال سرمربی بودیم» که در پاسخ فردوسی پور تاکید کرد: «مگر مربیان مطرح دنیا هشت ماه صبر میکنند تا احیاناً سرمربی تیم ملی ایران شوند و این چه سبک مذاکره است؟» و همچنین پرسید: «اگر رییس و نایب رییس فدراسیون به خود حق میدهند بدون نظر کمیته فنی برای تیم ملی مذاکره کنند و این کمیته نقش فرمالیته را دارد، چرا این کمیته را تعطیل نمیکنید؟»
اما کفاشیان تاکید کرد کمیته فنی و قطبی در جریان بودند تا فردوسیپور یادآور شود آنها اصلاً در جریان نبودهاند و قطبی نیز به هیچ عنوان مطلع نبوده است. در ادامه با پیش کشیده شدن دوران پیش از قطبی و انجام حرکات این چنینی که منجر به حذف کادرهای فنی تیمهای ملی شد، فردوسیپور از کفاشیان پرسید چگونه توقع دارید تیم ملی با کادرفنی که به اقتدارش لطمه زدید، فعالیتش را ادامه دهد و چرا میگویید از کادر فنی تیمهای ملی حمایت قاطع میکنید اما به یک باره پشت آنها را خالی کرده و تصمیمات این چنینی گرفتهاید؟
با پیش کشیده شدن نام دایی، برنامه به سمتی رفت که ماجرای انتخاب علی دایی به عنوان سرمربی تیم ملی و موضوع برکناری او پس از شکست برابر عربستان و البته بدهی که فدراسیون فوتبال به وی دارد به میان آمد تا جنجال واقعی با بیان برخی ناگفتهها مشهود شود و دیگر با بازی با کلمات نتوان از کمند پرسشهای متوالی و شیوه بازجویانه فردوسیپور گریخت.
انکار کفاشیان در خصوص بیاختیاری در فدراسیون فوتبال و رد این تعبیر فردوسیپور که تصمیمات تماماً غیرورزشی و خارج از فدراسیون گرفته میشود با واکنش کفاشیان در رد این ادعا همراه شد که همچنان اعتقاد داشت انتخاب دایی با مشورت برخی افراد خارج از فدراسیون بوده اما برکناریاش تصمیم اعضای هیات رییسه فدراسیون بوده است، باعث شد علی دایی که فردوسی پور قبل از این اعلام کرده بود دل پردردی دارد و قول داده پس از بازیهای لیگ در یک برنامه حضوری نظرات و ناگفتههایش را بیان کند برای بیان واقعیت روی خط بیاید و مسایلی را مطرح کند که عملاً انتخاب و تغییر سرمربی و اخذ بسیاری از تصمیمات را در خارج از فدراسیون تایید میکرد.
علی دایی که در این برنامه نیز جفا بر او مورد تاکید قرار گرفت، اعتقاد داشت علی کفاشیان واقعیت ماجرای انتخاب و برکناریاش از تیم ملی فوتبال را صحیح و با صداقت بیان نمیکند، در ابتدا رییس فدراسیون را دروغگو خواند و سپس به شرح ماجرا پرداخت و گفت: «چرا حرف درست را به مردم نمیزنیم و با افکارعمومی بازی میکنیم. نه انتخابم و نه برکناریام توسط مسوولان فدراسیون فوتبال انجام نشد. در زمان انتخابم سر تمرین سایپا بودم که آقای کفاشیان تماس گرفت و من چون سر تمرین جواب تلفن کسی را نمیدهم، پاسخی به آقای کفاشیان ندادم و بعد از تمرین ایشان SMS داد و بنده با آقایهاشمی مدیرعامل وقت باشگاه مشورت کردم و تماس گرفتم که ایشان هم نظرش این بود مذاکره کنم و در صورت توافق همکاری کنم.
وقتی با کفاشیان تماس گرفتم، او گوشی را به آقای علی آبادی داد و ایشان هم تاکید داشت که سرمربی شوم و حتی همان روز حکمم صادر شود که بنده هم از ایشان وقت خواستم فکر کنم و بعد هم گفتم ابتدا باید با آقای مهردادهاشمی صحبت کنند که پس از صحبت مسوولان با مدیرعامل وقت باشگاه سایپا، با مدیران فدراسیون وارد مذاکره شدم که عصر آن روز خبر انتخاب من اعلام شد.»
سرمربی اسبق تیم ملی در بحث برکناری نیز اظهار داشت: «پس از دیدار با عربستان آقای کفاشیان همان شب به اردوی تیم ملی در هتل المپیک آمد و تاکید کرد که کادر فنی تیم ملی میماند و محکم به کارش ادامه میدهد اما 10 صبح فردا که تیم ملی را تمرین میدادم، از یک سایت SMS روی گوشی خودم آمد که علی دایی برکنار شد و من همان جا با تیم ملی خداحافظی کردم و از بچهها حلالیت طلبیدم. جلسه هیات رییسه فدراسیون که عصر آن روز تشکیل شد به صورت فرمالیته بود. چرا امروز از من حمایت کردید و فردا تصمیم به برکناری من گرفتید، چون تصمیم، تصمیم خودتان نبود.»
در ادامه کفاشیان ضمن تایید رویه انتخاب سرمربی تیم اعتراف کرد: «به هر حال من فدراسیونی را تحویل گرفتم که دو میلیارد و 700 میلیون تومان بدهی داشت و مجبور بودم با نظر رییس سازمان تربیت بدنی فعالیت داشته باشیم اما در بحث تغییر آقای دایی هیات رییسه فدراسیون فوتبال صبح روز بعد از دیدار با عربستان تشکیل جلسه داده و تصمیم به برکناری علی دایی گرفته و این تصمیم نیز از طریق کفاشیان ساعت یک بعدازظهر به دایی اعلام شد» تا دایی دوباره روی خط بیاید و با تاکید بر دروغگو بودن کفاشیان بگوید: «آقای کفاشیان دروغ میگوید و من از ایشان میخواهم مرد باشند و یک بار واقعیت را بازگو کنند و تنها دست روی قرآن بگذارند و بگویند چطور هیات رییسه که برخی از آنها باید از شهرستان بیایند صبح جلسه داشتهاند و تصمیم برکناری من که صبح گرفته شده، ساعت پنج بعدازظهر خبرش اعلام شده است؟ البته این تصمیم به خود من نیز برخلاف گفته کفاشیان چهار بعدازظهر خبر داده شد.» مسالهای که واقعیت دارد و هیات رییسه فدراسیون فوتبال ساعت 17:50 روز نهم فروردین 88 و یک روز پس از شکست تیم ایران از عربستان در رقابتهای مقدماتی جام جهانی با صدور اطلاعیهای علی دایی را برکنار کرد.
علی دایی با بیان اینکه از آقای کاشانی عذرخواهی می کنم که برخلاف قولی که به ایشان دادم مجبور به حرف زدن شدم، تاکید کرد که قصد بازگو کردن این مسایل را نداشته و زمانی که دیده کفاشیان در ارتباط نود با وی در کیش و پس از آن، اظهارات خلاف واقعی را مطرح کرده، روی خط آمده و در خصوص قراردادش نیز خاطرنشان کرد: «مگر من دیوانهام که وقتی قرارداد سه ساله دارم، متمم سه ماهه امضا کنم؟! این چه متممی است که فقط کفاشیان امضایش کرده است؟! از این گذشته نماینده فدراسیون فوتبال گفته من قرارداد نداشتهام که اگر چنین بود، پس چه نیازی به برکناریام از سرمربیگری تیم ملی بود؟»
در ادامه فردوسیپور از علی کفاشیان پرسید: «به نظر میرسد فدراسیون فوتبال نباید اینقدر دروغ بگوید» که کفاشیان چندین بار تاکید کرد اصلاً دروغ نگفته(!) تا فردوسیپور بیفزاید حداقل پنهان کاری کردهاید و با مردم صادق نبودید و بسیاری از مسایل را در میان نگذاشتهاید و در ادامه از کفاشیان خواست پاسخ سوال دایی را بدهد که او گفت پاسخی ندارد و اگر خودش صداقت ندارد، سایر اعضای هیات رییسه راستگو هستند و آنها میتوانند شهادت دهند هیات رییسه فدراسیون فوتبال همان صبح با تصمیم خودش دایی را برکنار کرد.
رییس دونده فدراسیون فوتبال عنوان کرد: «مشکل ما در فدراسیون فوتبال این است که هیچ رازی در فدراسیون باقی نمیماند و همین که فکری از ذهن ما خارج میشود و بر زبانمان جاری میشود همه از آن اطلاع پیدا میکنند. انگار دوربین گذاشتهاند و فیلم مستند زنده میسازند و پخش میکنند!» و فردوسیپور نیز در این دوئل دیدنی این اتفاق را به نوع مدیریت حاکم بر فدراسیون و ضعف آن نسبت داد.
کفاشیان که انتخاب دایی را به ناپختگی فدراسیون و فشار روی این مجموعه نسبت داد، با بیان این عذر بدتر از گناه، مخالفتش را با انتخاب مایلیکهن به دلیل سبقه فعالیت در تیم ملی امید انکار نکرد و این انتخاب را نتیجه احترامش به نظر جمع هیات رییسه دانست و پس از آن برای دفاع از خود به انتخاب قطبی و حمایت از وی اشاره کرد که همین اشارات به خوبی گواه تصمیمات متزلزل و خارج از سیستم فدراسیون فوتبال بود اما او که به نظر میرسد تا زمان حضورش در فدراسیون فوتبال هیچگاه امر تصمیمگیری دستش نبوده و نخواهد بود، سعی داشت نشان دهد فدراسیون کاملاً مستقل است!
جدال لفظی رییس فدراسیون فوتبال و سرمربی پیشین تیمملی که جز محکومیت فدراسیون فوتبال و مدیریت حاکم بر آن حاصلی در برنداشت در ادامه با پرسش رقمی که باید از طرف فدراسیون فوتبال به دایی پرداخت شود، ادامه یافت که کفاشیان رقم حدود یک میلیارد را خیلی راحت در مجموع طلب دایی بابت البسه تیم ملی و همچنین قرارداد سال دومش به شکل حدودی بیان کرد که فردوسیپور به کنایه گفت: «خیلی راحت از میلیارد سخن میگویید» و کفاشیان نیز در مطلبی که حکم طنز تلخ را دارد، قابلیتهای بالای فدراسیون را همراه با هزینههای بالا دانست که به اعتماد به نفس وی بازمیگردد.
پس از پایان اظهارات کفاشیان، 87 درصد مردم به عملکرد ضعیف تیمهای ملی رای دادند، 9 درصد کارنامه کفاشیان و همکارانش را متوسط ارزیابی کرده بودند و چهار درصد تصور کردند که این عملکرد خوب بوده که این میزان رای به گزینه خوب نیز قابل توجه است چرا که انتظار میرفت این رقم کمتر از یک درصد نظردهندگان در این نظرسنجی میلیونی را شامل شود اما به هر حال سعیدلو قبل از نود با حضور در فدراسیون فوتبال ضمن آشتی دادن تاج و کفاشیان که فردوسیپور ابراز امیدواری کرد، حکم بازی را نداشته باشد، از ثبات در فدراسیون فوتبال و تیم ملی سخن به میان آورده بود و باز هم همین امر نشان میدهد که اصلاً دولت در فدراسیون فوتبال نقش ندارد!
البته برنامه جنجالی نود که اکثر سوژههایش را از اتفاقات اخیر فوتبال کشور و خبرهای خبرگزاریها گرفته بود، به این موضوع ختم نشد و پس از بدرقه کفاشیان، بحث تبانی تیمهای دسته سومی، اتفاقات حاشیهای لیگهای مختلف و ماجرای تماس مشکوک با بازیکنان راهآهن را نیز مورد بررسی قرار داد که گذری بر فوتبالی که امروز در حاشیه و فساد غوطه میخورد - اما کفاشیان تاکید داشت این فوتبال پاک است(!)- نیز زده شود و از کیفیت فوتبال دولتی بیشتر سخن به میان آید.
به نظر میرسد شاه بیت برنامه نود در شبی که برای مشخص شدن ماهیت مدیریت فدراسیون فوتبال ایران مناسب بود، نمایشی برای نشان دادن عوارض وابستگی تصمیمات یک فدراسیون به سخنان رانده شده بر زبان معاون رییس جمهور و بالاتر از آن است که بعید به نظر میرسد اتفاقات دوره علیآبادی که حالا رو شده، استمرار نداشته باشد.