وقتی از دموکراسی صحبت میکنیم، باید
بپذیریم که در دموکراسی تشتت آرا نیز وجود دارد. در دموکراسی آن کسی که آرا
به سودش باشد برنده نیست، بلکه برنده کسی است که به قوانین دموکراسی
احترام بگذارد و زیر میز نزند؛ مشخصاً کسی که میخواهد چیزی را خراب یا با
تقلب و دغل کاری کند، حرف خود را پیش ببرد، نه تنها برنده نیست، بلکه در
نهایت بازنده هم خواهد بود. پس کسی که وراد فضای دموکراسی میشود باید تشتت
آرا را بپذیرد و البته با احترام به قوانین از تشتت تصمیمگیری پرهیز کند.موضوعی
که قرار است وارد آن شویم، مربوط به کمیته فنی باشگاه استقلال است که گویا
توسط هیئت مدیره انتخاب شده، اما هیچ چیزی به صورت رسمی اعلام نمیشود.
هیئت مدیرهای که پس از نتایج ضعیف آبیهای پایتخت و استعفای علیرضا
منصوریان حسابی زیر فشار است تا بلکه یک مربی خوب خارجی هدایت این تیم را
به عهده بگیرد و از زیر این فشار خارج شود. این هیئت مدیره برای اینکه کمی
از فشارها بکاهد تصمیم گرفت نفراتی را انتخاب کند تا کمیته فنی تشکیل شود و
مسلماً با تشکیل کمیته فنی، بخشی از فشارها برای انتخاب سرمربی روی دوش
این کمیته خواهد بود. کسی مخالف تشکیل کمیته فنی نیست، اما حتی اعضای هیئت
مدیره استقلال هم به خوبی میدانند که در انتخاب کمیته فنی باشگاه حرفهای
رفتار نکردند و حتی این انتخاب آنها صوری بوده است. انتخابی که شاید به روش
دموکراسی انتخاب شده باشد، اما بویی از دموکراسی نبرده است.
تلخی
ماجراهای کمیته فنی استقلال جایی بیشتر شد که نفرات انتخاب شده در اولین
جلسه حضور یافتند. مسلماً وقتی کمیتهای چند نفره تشکیل میشود، طبیعی است
که نظرات هم مختلف باشد و در کمیتهای با حضور حسن روشن، محمد نوری، علی
جباری، سهراب بختیاریزاده، بیژن طاهری و... تشتت آرا نیز طبیعی به نظر
میرسد، اما یک مسئله تلخ است. وقتی تشتت آرا به تشتت تصمیمگیری تبدیل شود
و افرادی که خود را پیشکسوت و بزرگتر استقلال میدانند، نتوانند تصمیمی
واحد بگیرند و خود را در مصاحبهها کنترل کنند.
پس
از اولین جلسه کمیته فنی باشگاه استقلال هرکدام از اعضا یک نظر دادند که
یکی از فاتح تریم گفت، دیگری والتر زنگا، یک نفر دیگر صحبت از فرانک
رایکارد کرد و یک نفر به کل با ساختار فعلی باشگاه استقلال مخالفت داشت.
همه این مسائل نشأت گرفته از افرادی است که هنوز فرهنگ حضور در دموکراسی را
پیدا نکردهاند و در نهایت صحبتهای آنها نیز نمکی است روی زخم هوادارانی
که عاشق تیمشان هستند. عاشقانی که سرما و گرما، گرانی و ارزانی و هیچ چیز
را نمیدانند و به هر شکلی است حاضرند پشتیبان استقلالی باشند که این روزها
حال و روز خوبی ندارد.
از سوی دیگر حسن
روشن که به عنوان یکی از اعضای کمیته فنی انتخاب شده است، در صحبتهای خود
مسائلی را مطرح کرد که با عمل او متفاوت بود. رضا افتخاری مدیرعامل باشگاه
استقلال است و خوب یا بد، تصمیم گیرنده نهایی در این باشگاه محسوب میشود.
با این حال حسن روشن که ابتدا گفته بود آبروی خود را از سر راه نیاورده که
به این کمیته فنی بیاید، به جلسه آمد و گفت حاضر نیست با این مدیرعامل کار
کند و زیر نظر هیئت مدیره فعالیت میکند. این کار اصولا شدنی نیست چرا که
روشن باید با یک نفر در نهایت طرف باشد نه یک جمع که ممکن است سه نفر آن
موافق باشند و دو نفر مخالف. روشن از سوی دیگر گفته است که فقط با قرارداد
سه ساله حاضر است در کمیته فنی باشد که صحبتهای او نشان میدهد که
نمیتواند نظر واحدی داشته باشد و یک بار میگوید با این مدیر کار نمیکند و
یک بار میگوید قرارداد سه ساله میخواهد. اگر هم قرارداد میخواهد، چرا
قرارداد سه ساله؟ چرا قرارداد یک ساله نه و اصلاً چرا قرارداد پنج ساله نه؟
تمام
این مسائل نشان دهنده این است که در استقلال کسی نیست که بتواند به درستی
تصمیم بگیرد. هیئت مدیرهای که کمیته فنی نامشخصی را انتخاب کرده و حتی
حاضر نیست نام افراد انتخاب شده را به صورت رسمی اعلام کند و کمیته فنی که
احترامی به دموکراسی نمیگذارد و تشتت آرا را میخواهد تبدیل به تشتت تصمیم
گیری کند. این کمیته فنی میتواند به پاشنه آشیل باشگاه استقلال تبدیل
شود.