<ul> <li><font size="2">بیرون ورزشگاه خبرى نیست. کسى شوقى براى دیدن بازى تیم ملى ندارد و احتمالاً اگر بلیت فروشى هم در ورزشگاه آزادى انجام مى شد، جمعیت هواداران تیم ملى به نصف تقلیل مى یافت.<br> <strong>از ابتدا، حاشیه</strong><br> هنوز بازى آغاز نشده بود که درگیرى ها شروع شد. از قرار معلوم «مهدى محمدنبى» دبیر فدراسیون فوتبال را کسى نمى شناسد که نمى تواند به درون استادیوم راه پیدا کند. نبى هم که کمتر دیده بودیم اینچنین برافروخته شود، مجبور شد براى رفتن به داخل ورزشگاه دست به کارت شود. در همین حین از ورود «مهدى تاج» نایب رئیس فدراسیون هم جلوگیرى مى شود تا همه چیز به هم بریزد. بازى از همین حالا حاشیه دارد!<br> <strong>شعارها و لیدرها</strong><br> با حضور حدود ۳ هزار تماشاگر در جایگاه ها شعارهاى رنگى شروع مى شود. اول آبى ها هستند که علیه سرمربى تیم ملى شعار مى دهند، سپس قرمزها علیه فردوسى پور و نصرتى شعار سر دادند. بعد نوبت به سرمربیان استقلال و پرسپولیس رسید که از سوى تماشاگران متعصب (!) مورد اهانت قرار گیرند. این ها همه وقتى اتفاق مى افتاد که تیم ملى در زمین بازى داشت با آذربایجان مى جنگید و لیدرها هم کاملاً به چنین جریاناتى بى تفاوت بودند.<br> <strong>بازى بى روح</strong><br> نیمه اول بازى، فقط درگیرى هافبک ها بود و اشتباهات مکرر بازیکنان ۲ تیم در ارسال پاس هاى خود. فوتبال سرد و بى روح طرفین موجب شد تماشاگران و هواداران تیم ملى بى توجه به جریان بازى به شعار دادن هاى خود علیه این و آن ادامه دهند.<br> <strong>دایى تشویق نمى شود!</strong><br> لیدرها به هر حربه اى که مى توانستند چنگ انداختند تا شاید تماشاگران دایى را تشویق کنند اما به قول یکى از پیشکسوتان دایى فقط مشهور است، نه محبوب!<br> <strong>لیت بارسکى علیه سایپا</strong><br> در بین ۲ نیمه لیت بارسکى سرمربى سایپا به جمع خبرنگاران آمد اما با بى اعتنایى به خبرنگاران وطنى فقط به مصاحبه با یکى از شبکه هاى ماهواره اى آلمانى زبان کفایت کرد. یکى از حاضران که به زبان آلمانى تسلط داشت با شنیدن حرفهاى لیت بارسکى به باقى اعلام کرد او به صورت علنى علیه باشگاه محل خدمتش حرف مى زند!<br> <strong>ایران خلاصه تشویق شد</strong><br> با تعویض هاى دایى و حضور «محمد نورى» در دقایق کوتاهى از بازى ایران توانست به تنها گل خود رسیده و بازى را ببرد همین گل کافى بود تا به یکباره تیم ملى مورد تشویق حاضران در ورزشگاه قرار گیرد . حالا حتى على دایى هم تشویق مى شود!<br> <strong>بازى تمام شد، دردسر شروع</strong><br> با پایان یافتن بازى تازه دردسرهاى جدیدى آغاز مى شود از گم شدن کلید در ورودى اتاق کنفرانس تا درگیرى شدید بین عوامل حراستى ورزشگاه با خبرنگاران خلاصه همه چیز به خیر و خوشى تمام شد و دایى به اتاق کنفرانس آمد.<br> <strong>کسى اشک هاى دایى را ندید؟</strong><br> حمله همه جانبه برخى از حاضران به دایى سبب شد سرمربى تیم ملى که از یک جنگ فیزیکى و فکرى مقابل برتى فوگتس پیروزمندانه بیرون آمده بود ناخواسته وارد یک جنگ لفظى با عده اى از حاضران شود. سؤال ها آنقدر خام و گاهى ناشیانه طرح مى شد که سرمربى تیم ملى شیرینى پیروزى را از یاد برد. شاید در همان لحظات دایى در دل مى گریست اما هیچکس اشک هاى او را ندید. دایى حرفى براى گفتن نداشت چرا که خیلى ها به ورزشگاه آمده بودند تا او را بکوبند و ...<br> <strong>فوگتس تلافى کرد</strong><br> برتى فوگتس وقتى وارد سالن شد همه فکر کردند به راحتى به سؤالات تک تک خبرنگاران پاسخ مى دهد اما او به شدت از ایرانى ها و نحوه میزبانى مسئولان کشورمان انتقاد کرد و به سرعت محل کنفرانس را ترک کرد تا به نوعى بلایى که بر سر دایى آورده بودند را تلافى کند.<br> </font></li></ul>