فرهاد مجیدی بعضی وقتها کارهایی میکند که در ذهن میماند! گلهایی که او رفت و برگشت در دربی به ثمر رساند یا 2 گلی که در جده به الاهلی زد و همین کار را در تهران مقابل الغرافه تکرار کرد. فرهاد بازیکنی است که از درجه اخلاقی هم جزو خوبهای استقلال به حساب میآید. او شخصیت ویژهای است. یاد این حرف از زبان یکی از بزرگان استقلال میافتیم که میگفت: «فرهاد میتواند در آینده مربی استقلال باشد.» فرهاد در استقلال طوری رفتار میکند که انتقاد از او بسیار سخت و دشوار است. سعی میکند بهانه دست کسی ندهد؛ چه از لحاظ فنی و چه از لحاظ اخلاقی اگر بخواهیم از فرهاد ایراد بگیریم و او را مورد نقد قرار بدهیم تنها به این نتیجه میرسیم که یک جای کار او لنگ میزند. فرهاد اهل پاس دادن نیست. خسیس در پاس دادن و سیری ناپذیر در گل زدن! برای بازیکنی که چارچوب دروازه را خوب میشناسد این خصلت بسیار خوبی است اما گاهی وقتها خساست او در پاس ندادن طوری در ذهن میماند که میتوان حتی سالها بعد دربارهاش حرف زد. صحنهای که فرهاد در بازی با الغرافه قطر به حسین کاظمی پاس نداد هم یکی از آن صحنههای به یادماندنی است که همواره از فرهاد در ذهن خواهد ماند. حسین کاظمی که در آن بازی یک خط عقبتر از مهاجمان بازی میکرد و برای گل زدن بسیار بیتاب بود در دهانه دروازه قرار داشت و اندکی از خودگذشتگی از فرهاد لازم بود تا توپ زیر پای کاظمی بغلتد و دروازه باز بشود اما فرهاد همچون همیشه خودش زد تا یکی از بختهای مسلم گلزنی استقلال در آن بازی از کف برود. فرهاد مجیدی اگر این خصلت را از بازی خود دور کند تردیدی نیست از اینکه هست، آمادهتر و البته باتجربهتر به نظر برسد.