این استقلال با تیمی که وعده آن را به هواداران و اهالی فوتبال ایران داده بودند، تفاوت زیادی دارد، تیمی که خوب نتیجه نمیگیرد. استقلال امسال هزینه زیادی در فصل نقل و انتقالات داشته و ستارههای میلیاردی زیادی را جذب کرده اما جذب این ستارهها تا امروز ثمری برای آبیها نداشته است.
کلیدواژه امسال سرمربی استقلال «فوتبال مالکانه» است، فوتبالی مبتنی بر مالکیت توپ و میدان و فشار روی دروازه حریف، اما استقلال در ۴ بازی گذشته این شرایط را نداشته. تیمی که فوتبال مالکلانه بازی میکند یا حداقل ادعای این مسئله را دارد در عمل هم باید آن را ثابت کند اما یک گل زده استقلال در ۴ بازی چیز دیگری را نشان میدهد.
حضور هافبکها و مهاجمان پرتعداد و گرانقمیت در تیم استقلال باید ثمرهای هم داشته باشد اما تا هفته چهارم که منصوریان و ستارههایش چیزی نشان ندادهاند و هنوز استقلالیها دلخوش تک گلی هستند که سرور جباروف مقابل تراکتورسازی به ثمر رساند.
شاید اگر علیرضا منصوریان به جای بازی با کلمات و استفاده از الفاظ عجیب و غریب در نشستهای خبری، به فکر تاکتیکهای جدید و مناسب باشد تیمش بهتر نتیجه بگیرد، اگر منصوریان به جای اصرار به استفاده از یک کلیدواژه ضعفهای تیمش را بپوشاند موفقتر است. البته منصوریان از زمان هدایت نفت نشان داده که در شرایط بحرانی که تیمش نتیجه نمیگیرد به فکر کارها و صحبتهای دیگر میافتد تا ذهنها و فکرها را از تیمش دور کند.
در مجموع شاید بیشتر ضربه و ضرر را خودِ علیرضا منصوریانبه استقلال بزند و بزرگترین رقیب منصوریان، خودِ منصوریان باشد. شاید اگر منصوریان به جای انجام حرکات عجیب و غریب کنار زمین یا نشستهای خبری فکر کارهای فنی باشد به تیمش، خودش و هواداران پرتعداد استقلال بیشترین کمک را کرده است.