پیش از این و در لیگ برتر شانزدهم مربیانی مثل حسن روشن، رضا رجبی، علی موسوی، مجید نامجومطلق و دیگر بزرگان پیشکسوت استقلال همواره از سرمربی تیم حمایت کردهاند و بارها تماشاگران و هواداران را به صبوری و مدیران را برای حفظ علی منصوریان دعوت کردهاند. اما حالا وقتی همان پیشکسوتان که خودشان در جایگاه مربی نیز هستند از سرمربی تیم انتقاد میکنند و ضعفها و ایرادها را با وجود وی، قابل ترمیم نمیبینند باید مدیران باشگاه راه چارهای جستوجو کنند و به فکر یک مربی دیگری باشند.
معمول است که در هر شکستی یا در اغلب موارد این مربیان هستند که شکست را به گردن میگیرند و برایانگیزه دادن به بازیکنان و دور ساختن آنان از استرس و فشارهای زیاد تن به این اعتراف میدهند. هر چند در اکثر مواقع نیز شکست تیم متوجه مربی است و اوست که باید ضعفهای فنی را پوشش دهد و نقایص و کمبودها را برطرف سازد. ولی متاسفانه در مورد علی منصوریان سرمربی استقلال این موضوع بر عکس شده و وی برخلاف موضوع ضمن رد تقصیرات خود منت هم سر مدیران و هواداران میگذارد که کمی بیانصافی است.
ادعای اینکه تیم رویایی منصوریان را باید در سال ۱۴۰۱ دید؛ یک ادعای خیالی و خندهدار است. چراکه پس از پنج سال ادعایی منصوریان(از ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۱ )، بازیکنان امروز استقلال باید به سن بازنشستگی رسیده باشند که ساختن تیم رویایی غیرممکن است. در صورت استفاده از جوانان هم باید زیرساختهای آن مهیا باشد که متاسفانه وی ندارد.
نکته مهم و قابل ذکر این است که قبل از شروع لیگ تمام تیمها طبق برنامه تمرینات خود را شروع میکنند تا ترکیب اصلی خود را برای حضور مستحکم در لیگ پیدا کنند. اردوهای خارجی و داخلی و دیدارهای دوستانه هم در همین راستا انجام میشود. چگونه است که علی منصوریان پس از این مدت و هزینهکرد در اردوی ارمنستان، دیدارهای دوستانه و برگزاری چهار بازی رسمی در لیگ برتر هنوز ترکیب اصلیاش را پیدا نکرده و علیرغم باخت و عدم نتیجهگیری ادعاهای واهی هم میکند! این درحالی است که رقیب اصلی او با یک ترکیب ثابت و با تغییر بسیار جزئی و لازم اقدام به این کار میکند و تا به اینجا نیز موفق بوده است.
شاید اشاره به بهانه اولیه منصوریان در آغاز لیگ و اعتراض شدیدش به سازمان لیگ مبنیبر محرومیت سه تن از بازیکنانش معلوم کند که اشکال کار جای دیگری است و ربطی به عدم حضور آنها نداشت. چراکه در بازی برابر سایپا، خبری از امید نورافکن نبود و مهدی قائدی نیز همیشه ذخیره است. فقط میماند سیدمجید حسینی که او هم عملکردش در این بازی قابل دفاع نیست.
منصوریان حالا هیچ بهانهای ندارد. او هر بازیکنی را که خواسته برایش گرفتهاند. اردوی ارمنستان و سایر امکانات را برایش مهیا کردهاند. همهگونه حمایتی هم از او شده است. بنابراین میماند نتیجهگیری که در غیر این صورت خودش باید تکلیف خودش را با استقلال روشن کند. همان حرفی که پیشکسوتان میزنند؛ سپردن جایگاه سرمربیگری استقلال به شخصی که میتواند حاصل میلیاردها تومان سرمایهگذاری و هزینه را به نتیجه برساند. آن هم امروز، نه پنج سال دیگر!