: با رضا عنایتی که وارد بحثهای کلی و ریشهای میشوی
به خوبی میتوانی علاقه درونیاش به مربیگری را لمس کنی. با حرارتی وصف
ناپذیر از ورود به دایره مربیگری در آیندهای نه چندان دور حرف میزند.
انگار ترسی در وجودش نیست. حتی تجربه تلخی که برخی بازیکنان نامی داشتهاند
نیز در روحیهاش کمترین تاثیری نگذاشته است و میخواهد به سرعت وارد این
مسیر شود. رضا عنایتی مردی که تا همین دیروز با گلزنیهایش در40 سالگی
شگفت زده مان میکرد عزمش را جزم کرده تا فصل نوینی را در زندگی ورزشیاش
رقم بزند.
او با شور و شوق در پی رسیدن به آمال تازهاش در حرفه
مربیگری است. آقا رضا میگوید: «برای ورود به مربیگری خیلی برنامه دارم.
اینطور نیست که بخواهم بدون آگاهی و برنامهریزی وارد این کار شوم. ابتدا
میخواهم خوب یاد بگیرم. میدانید که تجربه در این حرفه خیلی مهم است و
مربیانی به موفقیت میرسند که اصولی و ریشهای آموخته باشند و با علوم
گوناگون آشنا باشند. اولین کاری که میکنم حضور فعالانه در کلاسهای
مربیگری است. برای یادگیری خیلی عجله دارم اما برای نشستن روی نیمکت تیمها
عجله ندارم و بنای کار را روی کسب تجربه استوار کردهام.»
از
رضا عنایتی میپرسیم که آیا میخواهد مانند برخی بازیکنان، کلاسهای
مربیگری را در کشورهای اروپایی بگذراند؟ او پاسخی میدهد که هیچ نشانهای
از فضاسازیهای دروغین برخی بازیکنان در این وادی ندارد.
درست
برخلاف برخی بازیکنان که وقتی فوتبالشان تمام شد و خداحافظی کردند، بارها
گفتند که در کلاسهای مربیگری اروپا شرکت میکنند و مدرکهای شان را از
قاره سبز میگیرند، عنایتی اما هیچ برنامهای برای گذران دوران مربیگری در
خارج از این آب و خاک ندارد: «حقیقت این است که علاقهای به حضور در
کلاسهای مربیگری خارجی ندارم. همین جا روی صندلی شاگردی مینشینم و از
اساتید کار یاد میگیرم. دوست ندارم به خارج از ایران بروم اما قطعا برای
دیدن تمرین برخی تیمها به کشورهای صاحب فوتبال سفر میکنم. رایزنیهایی
کردهام تا مقدمات حضور در تمرین تیمهای اسپانیایی فراهم شود. با چند تن
از رابطان در تماس هستم و در حال جمعآوری کارنامه دوران بازیگریام هستم
تا این سفرها را نهایی کنم. دوست دارم بروم ساعتها در تمرین تیمهای بزرگ
اسپانیایی و نحوه کار مربیان این تیمها را از نزدیک تماشا کنم. آن چیزی که
یک مربی را خیلی زود با تجربه میکند دیدن است و به همین دلیل هم من به
دنبال تماشای تمرینهای تیمهای بزرگ اسپانیایی هستم و اگر فرصتی پیش بیاید
بدم نمیآید به لیگ دیگر کشورها نیز سرکی بکشم. این برنامهریزی را انجام
دادم و خودم را ملزم به اجرایش میدانم.»
انضباط
و سختکوشی همواره جزء لاینفک رویه عنایتی بوده و او میخواهد در حوزه جدید
کاریاش این خصلت را هم دنبال کند. او تاکید دارد که از قولش یک نکته مهم
را بنویسیم: «خیلیها وارد این کار شدند و با نتایج بد اعتبار خودشان را
کمی خدشه دار کردند اما من این چالش را دوست دارم و هرگز از چالش مربیگری
ترس و واهمهای ندارم.»
با آقای گل فوتبال
ایران حرفهای دیگری هم داریم. اینکه به رغم گلهای گرانبهایی که برای
تیمهای باشگاهی به ثمر رساند و سالها در سطح اول فوتبال ایران درخشید و
ایضا 3 بار عنوان آقای گلی لیگ را به چنگ آورد چرا و به چه دلیل هیچ گاه در
تیم ملی موفق نبوده است؟
این سوال گرچه
عنایتی را آزار میدهد و او را به روزهای تلخی میبرد که درتیم ملی گذراند
اما دربارهاش توضیحاتی دارد: «فوتبال من کاملا دورو داشت. یک رو زمانی که
در تیمهای باشگاهیام بخصوص استقلال راحت گل میزدم و روی دیگر در تیم ملی
که هیچ وقت به درستی از من بازی گرفته نشد. حالا که به عقب نگاه میکنم
میبینم که من در هیچ کدام از بازیهای مهم تیم ملی فرصت بازی نداشتم و این
موضوع در روحیه و اعتماد به نفس من خیلی تاثیر گذاشت. توقع داشتم آن زمان
در بازیهای بزرگتری بازی کنم تا مثل بازی در باشگاه برای تیم ملی هم گل
بزنم اما هرگز اینطور نشد. برای مثال وقتی با تیم ملی در جام جهانی 2006
بودیم حتی از من خواسته نشد که برای رفتن به زمین بدنم را گرم کنم. اینها
در روحیه من تاثیر میگذاشت به حدی که وقتی به تمرینهای تیم باشگاهیام
مراجعه میکردم (آن زمان عضو باشگاه استقلال بود) امیر قلعهنویی سرمربیام
میفهمید که چندان روی فرم نیستم و سعی میکرد با روشهای خاص خودش من را
از لحاظ روحی و روانی آماده کند. برای همین بود که دوباره وقتی در قالب
باشگاهی قرار میگرفتم موتورم روشن میشد و گل میزدم. همانطور که آمارها
نشان میدهد 147 بار با لباس تیمهای باشگاهی گل زدم اما در تیم ملی موفق
نبودم. مطمئنا اگر در تیم ملی شرایط مطلوب تری برای من فراهم میشد نتیجه
کارم تغییر میکرد و شاید الان داشتیم با هم درباره گلهای زیادم در تیم
ملی حرف میزدیم.»
قلعهنویی تیم جورتری دارد
حرفها
میرود به سمت لیگ، جایی که به زودی سوت آغازش به صدا در خواهد آمد. از
عنایتی درباره مدعیان لیگ میپرسیم که بلافاصله دست میگذارد روی تیم
ذوبآهن و از تیمی که در اختیار امیر قلعهنویی قرار گرفته تعریف میکند:
«شاید دیدگاه من اشتباه باشد اما فکر میکنم ذوبآهن تیم جفت و جورتری
دارد. شما اگر نگاهی به بازیکنان این تیم بکنید به حرف من میرسید. آنها
همه نوع بازیکن دارند. فانتزی، فیزیکی، ارسال کننده با تجربه و... البته
نمیتوانیم استقلال و پرسپولیس را هم نادیده بگیریم.
این
دو تیم شرایط خوبی در لیگ دارند و احتمال قهرمانی آنها هم بسیار بالاست.
با این حال نه پیشگوییهای من در قهرمانی لیگ تاثیرگذار است و نه نتایج
هفتههای نخست. به نظر من باید هفتهها از لیگ بگذرد تا درباره اینکه چه
تیمی قهرمان میشود حرف بزنیم. امیدوارم لیگ هر چه زودتر شروع شود و با نظم
و انضباط خاصی بازیها انجام شود. برای تیم سیاه جامگان هم آرزوی موفقیت
میکنم و بابت تقدیری که از من به عمل آوردند از آنها کمال تشکر را دارم.»