جاییکه همیشه با احتیاط و ترس همراه بوده و مربیانی که در راس کار بوده اند یا
از اینطرف بام افتاده اند و تیمی کاملاً مطابق سلیقه و رنگها بسته اند و یا بخاطر
حفظ تعادل تعداد نفراتی که از تیم های سرخابی پایتخت دعوت کرده اند یک اندازه و
یکسان بوده است تا مبادا مشکلی ایجاد شود .
این تابو شاید چندسالی است با حضور کی
روش و همچنین بلطف خروج فوتبال ما از دوقطبی استقلال و پرسپولیس شکسته شده و دیگر
مسئله تعداد بازیکنان مسئله اساسی فوتبال ما نیست و سرمربی پرتغالی فوتبال کشورمان
نشان داده ملاک را میزان آمادگی بازیکنان میداند و این مسئله را در بازی های مقدماتی
جام جهانی چهار سال پیش با دعوت از حدوداً 7 بازیکن استقلالی و حالا با دعوت از 7
بازیکن پرسپولیس نشان داده است .
نکته قابل توجه اما تقابل مربیانی چون قلعه نویی
و برانکو با کارلوس کی روش آنهم درست در
زمانهایی است که بیشترین تعداد بازیکن از تیم آنها در تیم ملی حضور داشته است .
ناراحتی قلعه نویی و برانکو از حضور این تعداد ملی پوش در اردوی تیم ملی و در
اختیار نداشتن بازیکنانشان برای حضور پرقدرت در بازیهای لیگ، حذفی یا آسیایی و
همچنین ناراحتی سرمربی تیم ملی بخاطر در اختیار نداشتن بازیکنان برای ایجاد
هماهنگی در یک زمان بلند مدت که سبب ایجاد کدورت میان آنها شده است . موضوعی که
بنظر می رسد هر دو طرف در آن محق هستند و نمی شود هیچکدام را سرزنش کرد اما شاید
بتوان با دسته بندی اولویت های فوتبال کشورمان این مسئله را مورد ارزیابی قرارداد
و یک سوال مشترک از همه فوتبالدوستان بخصوص تیم های سرخابی پایتخت، مربیان وهوادارانشان
پرسید با این مضمون که موفقیت تیم ملی فوتبال کشورمان و صعود به جام جهانی اولویت
دارد یا موفقیت استقلال و پرسپولیس ؟ این سوال باعث می شود همه ما برای لحظه ای
فارغ از هرتعصب و علاقه بعنوان یک مربی یا بعنوان یک هوادار ، تیم ملی را فراتر از
رنگ ها ببینیم و وقتی پای منافع ملی در میان است صحبت از منافع شخصی و باشگاهی
نکنیم چرا که باشگاه ها از تیم ملی جدا نیستند و موفقیت تیم ملی ما موفقیت
باشگاهها و نهایتاً موفقیت فوتبال ایران است .