فرهاد مجیدى، همان کارى را کرد که مى توانست خیلى زودتر انجام دهد. اینکه مهاجم دیگرى را ببیند و تشخیص دهد که او در موقعیت بهترى قرار دارد و به او پاس بدهد تا استقلال گل دوم را به ثمر برساند. وقتى فرهاد مجیدى در همان اوایل نیمه دوم، درون محوطه جریمه صاحب توپ شد و سید صالحى را دید و پاس نهایى را داد تا کار تمام شود. این اتفاقى است که در طول بازى هاى گذشته بارها و بارها مى توانست اتفاق بیفتد و نیفتاد. فرهاد مجیدى کمتر دیگران را دید و بیشتر خودش را در نظر گرفت و استقلال به گل نرسید. فرهاد نه خودش مى زد و نه اجازه مى داد دیگران بزنند که چند نوبت حتى خودش هم مانع گلزنى دیگران شد! خودش را انداخت توى موقعیت دیگران و نه خود زد و نه گذاشت دیگران بزنند. فرهاد اما در اهواز و در بازى بزرگ انتقامى، کار درست را انجام داد. دیگرى را در موقعیت بهترى دید و بدون تردید و بدون درنگ، پاس را داد وسید صالحى هم کار را تمام کرد.
•••
صمد مرفاوى دست برنده را خیلى دیر شناخت. اینکه استقلال مى تواند همزمان از حسین کاظمى و کیانوش رحمتى بهره بگیرد، اینکه نیازى به محدود بودن به آرش برهانى و زنجیر کردن سید صالحى به نیمکت نیست، اینکه استقلال براى رسیدن به گل الزاماً نیازمند نفوذهاى خسروحیدرى نیست یا سانترهایش، اگرچه در بازیهاى اخیر خسرو دوباره کارخانه پاس گل سازى اش را افتتاح کرده. صمد به دست برنده رسیده و این دست برنده، دارد استقلال را به مهمترین چیز مى رساند. گل زدن!
•••
۲ گل مقابل العربى، ۴ گل مقابل استیل آذین و حالا ۲ گل مقابل استقلال اهواز. استفاده کردن از ۲ هافبک دفاعى همزمان و شیفت شدن به سیستم ۱- ۳ - ۲-۴ که به معناى استفاده بهتر از جناحین است، استقلال را در ۳ بازى با ۲ برد و یک تساوى (در ۹۰ دقیقه و شکست در ۱۲۰ دقیقه) مواجه شده که این حاصل تغییر سیستم و از همه مهمتر تغییر برنامه هاى این تیم براى رسیدن به گل است. استقلال صمد مرفاوى، حالا که از لیگ زیاد نمانده و حالا که جام حذفى را از کف داده و حالا که آسیا تازى آغاز شده، پوست اندازى موفقى را پشت سر گذاشته. پوست اندازى موفقى که فعلاً دارد خوب جواب مى دهد. هر چند دیر اما شاید بتوان به این نتیجه رسید که به نظر، استقلال از خواب غفلت بیدار شده. اینکه این بیدار شدن دیر است یا به موقع را باید صبر کرد و دید.