مشکل اصلی استقلال در فصل جاری نه
دخالتهای احتمالی کاپیتانش در برخی امور بلکه بد بازی کردن بوده است و
بدیهی است که مسوول بازی خوب یا بد هر تیمی در درجه اول کادر فنی آن تیم
است و تا آنجا که ما میدانیم سیدمهدی رحمتی عضو گروه مربیان استقلال نیست و
سرکرده این کادر علیرضا منصوریان و دستیاران درجه اول او محمد خرمگاه و
علی چینی هستند و از چهار ماه پیش به این سو بهتاش فریبا هم که به عنوان
مدیر فنی به استقلال بازگشته است، نمیتواند از این روال به کلی مبرا توصیف
شود. اینکه آبیها در کل 15 بازی خود در نیم فصل اول مسابقات امسال لیگ
برتر فقط دو سه نمایش قابل قبول داشتند ربطی به کارهای خوب یا بد رحمتی
ندارد و ریشه در نوع مهرهچینی مربیانش و میزان راه دادن بازیکنان به
تیمشان و مقدار اعتقاد و اعتماد آنها به منصوریان دارد و حتی اگر این ادعا
را بپذیریم که رحمتی چوب لای چرخ آنها گذاشته است، سهم او در بد بازی کردن
استقلال در بسیاری از روزها نزدیک به صفر بوده است. دوستان و افراد
انتقادکننده از رحمتی که اینک برخی مسوولان درجه اول استقلال را هم شامل
میشود این را از یاد بردهاند که رحمتی در همین فصل سرشار از فراز و
فرودها هم در چند بازی یک تنه استقلال را نجات داده و شکستهای احتمالی
آنها را به تساوی و برد تبدیل کرده است.
با یک بازی مشخص نمیشود
قدرت یا ضعف هر دروازهبانی در یک بستر زمانی حداقل شش هفت ساله مشخص
میشود و ما پس از حدود 15 سال دیدن بازیهای رحمتی که در فجرسپاسی چهره شد
و در استقلال به مرد شماره یک دروازههای کشور تبدیل گشت با قابلیتهای
درجه اول او آشنا شدیم و همه این تواناییها نمیتواند یک شبه محو شده
باشد. ایرادات منتسب به وی حتی اگر صحت داشته باشند محو کننده تواناییهای
فنی فراوان او نیست که در 10 سال اخیر بارها به شکلی معجزهوار به اجرا
درآمده و استقلال و همینطور سپاهان را از معابر سخت قهرمانی عبور داده و
دیر زمانی یاور درجه اول تیم ملی هم بود. حتی اگر این فرضیه قابل باور باشد
که او در دو سه سال اخیر از حیطه اختیارات یک بازیکن فراتر رفته و کارهایی
را کرده است که ویژه مدیران و مربیان است باید گفت این امر هم مولود ضعف
مدیرانی است که اینگونه رفتارها را در باشگاه محل حضور خود مدیریت و مهار
نکردهاند.
همه آن سنگربانان لایق
سنجیدن
یک دروازهبان فقط براساس یک بازی خوب، کاری عقلایی نیست. البته سیدحسین
حسینی که روز یکشنبه برابر سپاهان درخشید، سنگربان شایستهای است و تمام
دروازهبانهای دیگر استقلال در این سالهای طولانی که وحید طالبلو، محسن
فروزان و پیش از آنها هادی طباطبایی، پرویز برومند، مجید رضایی، خاکسار
تهرانی و دورتر از آنها حمید بابازاده و منصور رشیدی را در بر میگیرند و
اسطورههایی چون ناصر حجازی را بر تارک خویش دیدهاند، سنگربانان لایقی
بودهاند ولی عمده کردن مشکلات فنی امسال استقلال و کوبیدن آنها به سر فقط
یک فرد که اتهام اصلی وارده به وی انجام برخی کارهای فراتر از چارچوبهای
بازیگری است، گم کردن واقعیتها و رفتن به سوی بهشت گمشدهای است که شاید
وجود خارجی نداشته باشد. حسینی دروازهبان بسیار خوبی خواهد شد اما معیار
حقیقی او در درازمدت مشخص خواهد شد و فقط در سالهای بعدی است که روشن
خواهد شد خیل مدعیان جانشینی رحمتی تا چه حد به لحاظ فنی به وی نزدیک شده
یا خواهند شد.