جالبترین ویژگی فدراسیون فوتبال در این است که در هیچ یک از اتفاقها، شکستها، فاجعه ها و ناکارآمدیها، خود را مسؤول و پاسخگو نمی بیند!
به نوشته قدس؛ سالی که گذشت، سال پرحاشیه و سراسر ناکامی فدراسیون فوتبال بود. ناکامی تیم ملی، اخراج علی دایی، برگزیدن مایلی کهن و اخراج زودهنگام او در فاصله کمتر از دو هفته، انتخاب قطبی، حذف از جام جهانی، افتضاح نامه نگاری یک عضو بلندپایه فدراسیون فوتبال با مقامهای رژیم صهیونیستی، بی برنامگی محض تیم امید، داوریهای مسأله دار و البته شکستهای پیاپی تیم ملی با افشین قطبی در راه انتخابی جام ملتها و بازیهای دوستانه، تنها گوشه هایی از عملکرد فدراسیونی است که رئیس و نایب رئیس اولش مدعی هستند می توانند بهترین فدراسیون سال آسیا باشند. هرچند باید به این سیاهه ناکامیهای استقلال، بی عنوان ماندن فوتبال ملی کشور در سال گذشته از نگاه کنفدراسیون فوتبال آسیا را نیز افزود!
حالا کارنامه سیاه فدراسیون فوتبال، یک نقطه ننگ دیگر را به خود می بیند و آن هم همکاری کمک مربی تیم ملی با یک دلال بدنام اروپایی است! دلالی که فضاحت دلالی اش براساس مدرک و دلیل در رسانه ها اعلام و اعلان شده و مهدی تاج در کمال خونسردی این مهم را جزئی از گذشته او می داند. آیا می توان پذیرفت کسی که پیش از این در کارنامه اش مهر سیاه دلالی خورده است روی نیمکت تیم ملی ایران بنشیند؟
این پرسش تکراری را نباید از فدراسیون فوتبالی پرسید که حالا می دانیم مهمترین دغدغه و فکر نایب رئیس آن (که مسؤول مستقیم تیمهای ملی است) چیزی جز رسیدگی به امور تجاری اش و یا مصاحبه با رسانه ها در روزهای ساکت و آرام فوتبال نیست. نباید از علی کفاشیان بپرسیم چقدر برایش شأن و منزلت فوتبال ایران اهمیت دارد و آیا به جز خندیدن و شاد بودن روی میز ریاست فدراسیون فوتبال، وظیفه دیگری را برای خود تعریف کرده است یا نه؟ نمی توان از فدراسیونی که نمی خواهد بپذیرد راه را اشتباه می رود انتظاری داشت.
لجاجت در این فدراسیون به امری طبیعی مبدل شده... مردانی که می کوشند خود را مبرا از هر اشتباهی نشان دهند، اکنون نه تنها به راه غلط رفته خود اعتراف نمی کنند، که برای نشان دادن بی گناهی و صحت تصمیماتشان، در همان راه غلط تا قهقرا ادامه می دهند!
امروز باید از رجل سیاسی خواست میان آنچه به شعارهای امروزی کشور تبدیل شده و آنچه بر فدراسیون فوتبال و تیم ملی می گذرد نگاهی دوباره بیندازند. اینکه یک دلال هلندی روی نیمکت تیم ملی می نشیند، نکته ای تأسف بار است که با شعارهای خودباوری ما فاصله ای زیاد دارد. امروز فدراسیون فوتبال به خودش اجازه می دهد سینه سپر کند و از افشین قطبی که یک دلال اروپایی را به تیم ملی آورده و شأن این نیمکت را به حد فاجعه ای تنزل داده حمایتی بی پایان داشته باشد و البته پیت بیوتر این دلال بدنام که از سوی فیفا بارها توبیخ و جریمه شده را نیز نه بازخواست کند و نه از تیم ملی کنار بگذارد !
خون بیوتر و قطبی رنگین تر است! اگر علی دایی هیچ حمایتی را در قبال خود نمی دید، این بار نوبت به قطبی رسیده تا در لباس خوش رنگ سیاه بازیهایش قداست نیمکت ملی ایران را زیر سؤال ببرد.
از این فدراسیون فوتبال نمی توان انتظاری داشت... مجلس و دولت شاید به داد فوتبالی برسند که آرام آرام بی آبرو و بی آبروتر می شود! آنالیزور تیم ملی کره، حالا قداست فوتبال ملی ایران را مورد تاخت و تاز خود قرار داده است!