کد خبر : ۸,۴۹۸

1 - اعلام لیست اسامی بازیکنان دعوت شده به تیم‌ملی، همیشه و تحت هر شرایطی موافقان و مخالفانی داشته است. شاید اگر ادعا کنیم در تاریخ فوتبال ایران هیچ لیستی وجود نداشته است که اعلامش از سوی سرمربی تیم‌ملی با جدل‌های گوناگون همراه نبوده باشد، سخنی به گزاف نگفته‌ایم. فهرست تازه افشین قطبی هم طبیعتا نمی‌تواند از این قاعده مستثنی باشد. امروز می‌توانیم به عدم دعوت از بازیکنان اثرگذاری مثل شیث رضایی و فرهاد مجیدی خرده بگیریم و البته به استناد فراخوانده شدن دروازه‌بانی نظیر ابراهیم میرزاپور، مناسبات حاکم بر فرایند دعوت بازیکن به تیم‌ملی را «جدا» به چالش بکشیم. با این اوصاف، بدون هیچ تردیدی بزرگترین ابهام لیست اخیر سرمربی تیم‌ملی، ظهور دوباره نام علی کریمی است؛ بازیکن ارزشمندی که معلوم نیست چگونه و با چه فلسفه‌ای چنین ناگهانی سر از لیست قطبی درآورده است.
2 - علی کریمی از فوتبال خداحافظی کرده بود؛ نه یک‌بار، که دو مرتبه. نوبت اول زمان درگیری با علی دایی بود که جادوگر تصمیم گرفت میدان را به جوان‌ترها واگذار کند و پر کردن جای خالی‌اش در تیم‌ملی را به کسانی بسپرد که روابط بهتری با سرمربی وقت تیم‌ملی داشتند. بار دوم اما، وداع جادوگر از تیم‌ملی در زمان همین آقای افشین قطبی به وقوع پیوست. وقتی آشتی ملی هم افاقه نکرد و بازگشت علی کریمی به تیم‌ملی نیز نتوانست ایران را به جام‌جهانی آفریقای‌جنوبی برساند، آقای شماره هشت دوباره اقدام به خداحافظی با تیم‌ملی کرد و البته این‌بار برخلاف نوبت قبلی، بدرودش با اقبال عمومی مواجه شد؛ چه اینکه تا مدت‌ها بعد بازی ملی مهمی در پیش نبود و اصولا دیگر ضرورتی برای کار کشیدن از این بازیکن استثنایی در دو جبهه وجود نداشت. اعلام فهرست جدید تیم‌ملی اما، شگفتی بزرگ دعوت دوباره از علی کریمی را به همراه داشت، بی‌آنکه توضیح قانع‌کننده‌ای در مورد این اتفاق دور از انتظار ارایه شود.
3 - علی کریمی چرا در شرایط فعلی به تیم‌ملی دعوت شد؟ پاسخ این سوال مهم را افشین قطبی باید بدهد، اما گمان نمی‌کنیم اگر او لب به سخن بگشاید، از انگیزه‌های واقعی‌اش حرفی به میان بیاورد. احتمالا سرمربی محترم تیم‌ملی از کیفیت خوب کریمی خواهد گفت و اینکه او سرآمد بازیکنان ایرانی است و باید به اردو فراخوانده می‌شده؛ اما مگر جادوگر چنین کیفیتی را یک شبه به دست آورده؟ چطور «آقای خاص» فوتبال ما، دو ماه پیش که در صدر جدول گلزنان لیگ نهم ایستاده بود و در اوج درخشش قرار داشت به تیم‌ملی دعوت نشد و برای شکستن خداحافظی‌اش مورد ترغیب قرار نگرفت؟ در دنیا مربیان زیادی وجود دارند که به بازیکنانی خاص علاقه دارند و سعی می‌کنند همواره آنها را در خدمت داشته باشند، اما بعید است روابط جاری بین قطبی و کریمی از این نوع باشد؛ چه اینکه علاقه‌مندان به فوتبال خوب به خاطر دارند در لیگ هشتم، چگونه افشین قطبی هر دو پایش را در یک کفش کرد تا علی کریمی پرسپولیسی نشود و جای او را به دی‌کارموی کفترباز(!) بدهد. آیا طی این یک سال، افشین قطبی ناگهان متحول شده و به گونه خاصی از فوتبالیست‌ها تمایل پیدا کرده، یا علی کریمی «یکهو» تبدیل به سوپر‌استاری واجد شرایط برای دوست داشته شدن شده است؟! نه، نمی‌توانیم به همین سادگی‌ها بپذیریم صرفا «استحقاق» جادوگر باعث شده تا در این شرایط دوباره رخت تیم‌ملی را به تنش کنند؛ به ویژه از این نظر که بزرگترین بازیکنان جهان نیز، تنها زمانی پس از خداحافظی به تیم‌ملی فراخوانده می‌شوند که پای یک تورنمنت حیاتی مثل جام‌جهانی یا مسابقات راهیابی به آن در میان باشد. با این وصف، حالا آیا بازی تشریفاتی با تایلند در مقدماتی جام ملت‌های آسیا یا حتی مسابقات نهایی همین جام - که مدت‌هاست قدرت‌های آسیا با تیم‌های جوان شده در آن شرکت می‌کنند - ارزش آن را داشته که با اخلال در پروسه جوانگرایی، مسوولان فنی تیم‌ملی یک‌بار دیگر دست به دامان علی کریمی شوند؟ یعنی واقعا در این برهه ما اینقدر به علی کریمی نیاز داشتیم، یا ماجرا از قرار دیگری است؟
4 - به نظر می‌رسد افشین قطبی تصمیم گرفته با دعوت از علی کریمی، پشت نام او پنهان شود و در مقابل سیل حواشی و اتهاماتی که اخیرا متوجهش شده، سپری پیدا کند. فراموش نکنیم ظرف همین دو ماه گذشته، بازیکن خارجی مورد وثوق او پرنده‌فروش از آب درآمد و شائبه جدی دلال بودن، پس از مارکو، این‌بار متوجه دیگر دستیار محبوبش یعنی پیت‌بیوتر شد. تمام این عوامل دست به دست هم دادند تا سرمربی تیم‌ملی طی روزهای اخیر بیش از هر زمان دیگری گوشه رینگ برود و آماج شدیدترین انتقادات قرار بگیرد. با این اوصاف به نظر می‌رسد اقدام قطبی در فراخواندن دوباره کریمی به تیم‌ملی، بیش از هر مساله فنی دیگری حربه‌ای باشد برای در امان ماندن موقت قطبی و انبوه تردیدهایی که اخیرا پیرامونش به وجود آمده و از سوابق و مدارک مربیگری‌اش تا سلامت کاری‌اش را زیر سوال برده است.
5 - شاید حضور بازیکن بسیار دوست‌داشتنی و جذابی مثل علی کریمی در تیم‌ملی، در هر مقطع دیگری می‌توانست مورد تایید باشد و یک اتفاق خوب ارزیابی شود، اما در شرایطی که فوتبال ملی ایران در دوران گذارش به شدت محتاج حلول نسل جوان و تازه‌ای است، گرفتن جای زنیدپورها و خلعتبری‌ها و دادن آن به علی کریمی به خاطر بیمه شدن جایگاه متزلزل آقای سرمربی، نمی‌تواند چندان جالب باشد و بیش از هر چیزی نشان دهنده خودخواهی قطبی است.



۹ اسفند ۱۳۸۸ ۰۸:۰۸

فتو فرهادی - طرح بلایند - 1200-800   تبلیغات رادکام

اظهار نظر خوانندگان

  • خواهشمند است نظر خود را تا حد ممکن به زبان فارسی بنویسید .
  • نظرات توهین آمیز ، تکراری و غیر مرتبط منتشر نخواهد شد .
  • نظرات ارسالی بعد از تایید منتشر خواهد شد.
  • مسئولیت محتوای نظرات به عهده اظهار نظر کننده و قابل تعقیب می باشد . 

تعداد کاراکتر باقیمانده: 2000
نظر خود را وارد کنید